مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشت مهمان» ثبت شده است

🖋 حسینی نوری

🔸 گرچه زنان نیمی از جامعه هستند اما تربیت دینی آنان سبب تربیت تمام جامعه می‌شود. برای تربیت دینی نیز لازم است تعداد قابل توجهی از دختران سرزمینمان را ترغیب به تحصیلات حوزوی کنیم.

🔹 برای تشویق و انگیزه‌بخشی به دختران و مادران آینده برای حضور در حوزه‌ها لازم است اقداماتی صورت گیرد که مشتاقانه تحصیل در حوزه را انتخاب نمایند.

مانند:

🔺 اعتباربخشی به مدرک حوزوی از طریق جذب نخبگان

جذب و دعوت نخبگان به حوزه در مقابل رهابودن میزان جذب و ثبت نام از افراد با استعدادهای ناکافی میزان رغبت به حضور در حوزه را افزایش می‌دهد؛ آنچه سبب عدم استقبال نخبگان از ادامه تحصیل در حوزه می‌شود، نه تنها هیچ شناختی از حوزه ندارند، بلکه دانشگاه و محیط‌های علمی امروزی، برایشان بسیار جذاب معرفی شده است.

و این موضوع مغفول از اقبال به حوزه می‌کاهد؛ مسأله‌ی ساده‌ای که در حوزه برادران هم دچار غفلت شده است. 

سوای عدم معرفی درست حوزه به جامعه، تعریف مدارک حوزوی ذیل مدارک دانشگاهی این مطلب را القا می‌کند که اصل دانشگاه و مدرک دانشگاهی است و تحصیلات حوزه ذیل دانشگاه است که معنا می‌یابد.

🔺 زمینه‌سازی بهره‌وری دانش‌آموختگان حوزوی در کارویژه‌های اجتماعی از جمله آموزشی، تربیتی، قضایی و...

ممکن است عافیت‌طلبانه به نظر برسد که طلاب با اطمینان خاطر دوران طلبگی را آغاز کنند اما چه اشکالی دارد در حکومت اسلامی فرصتی فراهم شود تا مثلا افراد دین‌شناس در موقعیت‌های حساس تربیتی قرار گیرند؟

البته حرکت‌هایی برای بکارگیری طلاب در آموزش و پرورش آغاز شده که امیدواریم به ابعاد و کارویژه‌های دیگر نیز تسری یابد.

🔺 تعریف دقیق جایگاه طلبگی خواهران

 بسیاری از بانوان طلبه به امید شناخت معارف دین یا شناخت تربیت صحیح فرزند یا شناخت دینداری صحیح در خانواده و ... وارد حوزه می‌شوند اما در پایان و پس از گذراندن واحدهای فراوان صرف، نحو، اصول و ... هنوز به اهداف خود نرسیدند ضمن آنکه گاه به بهانه احکام اسلامی، فرسنگ‌ها از فامیل و روابط خانوادگی فاصله گرفته‌اند؛ حال آنکه باید مبلغی می‌شدند تا اقوام و دیگران را به اسلام ترغیب کنند اما تازه خود نیز منزوی شدند. این آسیب حاصل نشناختن هدف بانوان طلبه از ورود به حوزه و تفکیک آن‌ها ست؛ از این رو به نظر می‌رسد می‌بایست بین خواهرانی که برای اهداف کوتاه مدت وارد حوزه‌ شده‌اند و قصد ادامه تحصیل ندارند دروس خاصی ارائه شود و برای آنانی که اهداف کلانی دارند آموزش ویژه‌ای لحاظ شود تا هر دو گروه پس از پایان تحصیلات راضی باشند نه اینکه با کوله باری از صرف و نحو در عین حال حس خالی بودن از معارف به خانواده بازگردند. 

🔺 کاهش سنوات دوره‌های تحصیل در مقاطع مختلف حوزوی

یکی از علل رویگردانی نخبگان از تحصیل در حوزه، سنوات طولانی آن است. حذف واحدهای اضافی و تکراری و جایگزین‌کردن دروس اصلی و مورد نیاز می‌تواند به حضور برترین‌های علمی و اخلاقی رونق ببخشد.

🔺 عدم التفات به تفاوت برنامه‌ریزی حوزه خواهران با حوزه برادران

 با وجود تفاوت‌های وجودی زن و مرد متأسفانه دروس ارائه‌شده‌ در حوزه خواهران تحت تأثیر فضای طلبگی برادران است. به عنوان مثال صرف و نحو در حوزه خواهران همان‌قدر مهم است که در حوزه برادران و مباحث تربیتی در حوزه خواهران همان‌قدر مغفول است که در حوزه برادران. مرخصی تحصیلی برای بانوی خانه‌دار، باردار، مادر همانقدر غیر موجه است که برای برادران. اگر چه کمال وجودی مرد و زن متفاوت است اما کتابهای اخلاقی و حتی الگوهای اخلاقی یکسانی ارائه می‌شود که روزی آسیب خود را نمایان می‌کند که یک بانوی طلبه، #مردانه عبادت می‌کند، می‌اندیشد، حرف می‌زند و حتی مردانه مادری می‌کند!!

✅ اگر می‌خواهیم زنان موفق را برای تربیت دینی جامعه به خط کنیم لازم است #ورودی_هدفمند باشد تا خروجی هدفمند باشد.

  • صادقی

📝 مطالبه از بزرگان حوزه علی الخصوص جامعه مدرسین

🖋 محمد فلاح شیروانی

 

💠 «آن عقلانیتى که در مکتب امام‏ بزرگوار ما هست، اقتضاء نمى‏کند که ما از خدعۀ دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشۀ عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیائیم. هرچه که انسان در مقابل دشمن کوتاه بیاید، پشتوانۀ عظیم معنوى در درون کشور و درون ملت را از دست خواهد داد.»(۱۴/خرداد/۱۳۹۰)

🔹 حضرت آقا به بیانهای مختلفی تذکر می‌دهند که شما با دشمن فکوری طرف هستید، سناریوهای سر و ته داری طراحی می‌کنند و تلاش می‌کنند شما را به دام بیاندازند، وظیفه دارید قلب نقشۀ دشمن را بیابید و بر آن بکوبید و در این کار هیچ کوتاهی‌ای نداشته باشید. 

🔹 امروزه یک جنگ احزاب جدی علیه ایران و انقلاب اسلامی ترتیب داده‌اند و مرکز ثقل اثرگذاری این جنگ احزاب «فضای مجازی» است که در واقع در دست دشمن است.  

امروز همه می‌فهمند و همه می‌گویند که دشمن در فضای مجازی مشغول جنگ با هویّت انقلابی و همۀ موجودیت ایران اسلامی است. موفقیت‌های چشمگیری نیز به دست آورده است. 

💠 «بدانید امروز بیشترین نقشۀ دشمنان، این کارهای عظیم، متّوجه این است که ملّت ایران این اعتماد به نفسی را که دارد از دست بدهد. ... تلاش مهمّ جنگ نرم دشمن، امروز متوجّه این است که ملّت ایران امیدش را از دست بدهد»(۶/دی/۱۳۹۶)

♨️ مسأله از این هم فراتر رفته است؛ #امید نسل جوان ما شبانه‌روز مورد هجمه‌ی انبوهی از شایعات و عملیات روانی است؛ ولی هنوز هم آرام و بی‌تحرکیم و به شیطان کارآزموده، میدان عمل می‌دهیم!

❓چه چیز باعث این داستان غمبار شد؟

قطعاً یک عامل مهم آن راه‌دادن به سکوها(پلتفرمها)ی خارجی و دادن اجازۀ نفوذ به همۀ شریانهای فکر و عاطفه و زندگی جامعۀ ایرانی است. 

❓کدام تحلیل باعث این قضیه شد؟

تحلیلهایی شبیه به این که «چند سال دیگر امکان هیچ نوع محدودیت و ممانعتی نیست، فضای مجازی میدان جنگ است و باید در این میدان وارد شویم و دشمن را دچار هزیمت کنیم و ... .»

از این سخنان قریب به ۲۰ سال می‌گذرد و ما هنوز می‌گوییم باید دشمن را محدود کرد و تحلیلهای این بزرگواران این است که «ای آقا! چند صباح دیگر هیچ محدودیتی نمی‌توان اعمال کرد».

♨️ قطعاً برای این که نیروهای انقلاب بپذیرند و تسلیم شوند تحلیلهای متنوعی هم ارائه می‌شود، ولی خلاصۀ ماجرا همانی است که حضرت آقا خیلی سال پیش به یکی از مسؤولان فرهنگی کشور که با فرزند خود به دیدار ایشان رفته بود فرموده بودند؛ مشکل مهم و اصلی حوزۀ فرهنگ ما این است، شما که مسؤول فرهنگ این کشور هستید، دشمن شما «دسترسی»‌اش به این جوان شما که در کنار شما است از خود شما بیشتر است. بروید به این فکر کنید و جلوی این را بگیرید. 

❓نگرانی اصلی چیست؟

این که این تحلیلها دقیقاً مصداق واضحی از «مخرج مشترک پیدا کردن» با خواست و طرح دشمن است. این موضوع آنقدر مذموم و خطرناک است که حتی اگر شما مطالبه‌گر هم باشید، ولی خواستۀ دشمن را دنبال کنید، باید متوقف شوید و در این کار تجدید نظر کنید. 

💠 «مطالبه‌گری شما به‌گونه‌ای باشد که هم در بیان صورتِ مسائل و هم در مقام ارائه راه‌حل‌ها، با دشمن مغرض، مخرج مشترک پیدا نکنید»(۶ /اردیبهشت/ ۱۴۰۱)

🔺 این که پیامرسانهای داخلی جواب نمی‌دهد را از کسانی که منافعشان در باز بودن سکوهای خارجی است نباید شنید، بلکه باید مسؤولین پیامرسانهای داخلی بگویند که در چه وضعی هستند.

آنها می‌گویند با هیچ مشکلی برای استقبال از جمعیت و بالا بردن امکانات پیامرسانهای خود مواجه نیستند، فقط بسیار کمتر از «نصف» کمکهایی که دولت به پیامرسانهای خارجی می‌کند را اگر از ما داشته باشد همه‌چیز تغییر می‌کند و مردم را واقعاً راضی می‌کنیم. 

توان برنامه‌نویسی رایانه‌ای ما در دنیا زبانزد است. در همین حال افرادی که گرایشهای مشکوکی دارند این توان را زیر سؤال می‌برند. 

🔻 وضعیت دلشاد کردن دشمن در کشورمان در موضوعات کلیدی‌ای مثل «فضای مجازی» بسیار تأسف بار است. واقعاً وضعیتی پدید آمده که نزد دوست و دشمن ما را متهم به سفاهت در حکمرانی می‌کند. در این مواقع وقت حاکمیّت عقل است، عقل ناب و نورانی.

🔹 هرچند این سکوها به صورت نصفه‌نیمه بسته شده (که همین هم برکات بسیار داشته است)، ولی تلاشهای بسیاری می‌شود که به این صورت نماند.

✅ به همین جهت ما از محضر اساتید و علمای بزرگوار و انقلابی ـ بخصوص بزرگترهای ما در جامعۀ محترم مدرسین ـ که همۀ عمر را با دغدغۀ اسلام ناب زیسته‌اند درخواست داریم به صحنه بیایند و ما را از این گردنۀ سخت عبور  بدهند.

  • صادقی

🖋 عباس بابائی 

🔸 بالاترین هیجان دوران نوجوانی‌ام، با «فوتبال» رقم‌خورد؛ چه آن‌زمان که به‌صورت آماتور در پست حمله شماره‌ی ۸ می‌پوشیدم و در تیم «شهیدچمران» گل می‌زدم و چه آن‌زمان که یکی از خوشی‌های زندگی‌ام دیدن «فوتبال» بود؛ خصوصاً بازی‌های تیم ملی.

🔹 سال‌هاست که از بازی فاصله گرفته‌ام و دیدن «فوتبال» هم فرصت می‌خواهد.

♨️ اما روز گذشته این «فوتبال‌لعنتی» بعد از سال‌ها، چهاربار اشکم را درآورد!

1⃣ «سلطانِ‌اشک‌ها» یقیناً پیرمردی بود که در ورزشگاه بهنگام زمزمه‌ی «سرودعشق»، با اشک‌های نازش، اشک میلیون‌ها نفر را درآورد که یکی هم من بودم؛ عهدکردم در اولین زیارت «حضرت امام رضا جان» به‌صورت خاص به‌یادش باشم.

2⃣ گریه‌ی بار دوم زمانی اتفاق‌افتاد که برای اقامه‌ی نماز مغرب به مسجد می‌رفتم؛ وقتی در خیابان‌ها شادی مردم نجیب ایران را دیدم، طاقت نیاوردم؛ این مردم بسیار دوست‌داشتنی‌اند و بزرگ؛ حق‌شان بسیار بیشتر از این چیزهاست.

اکنون آنان بعد از دوماه «جنگ جهانی اعصاب» داشتند می‌خندیدند و باشور و نشاط شادی می‌کردند؛ آن‌هم در کنار هم.

3⃣ گریه‌ی سوم اما زمانی‌بود که نیروهای امنیتی و انتظامی بسان نگینی در حلقه‌ی مردم و دست‌دردست آنان خواندند و دست افشاندند و پای‌کوبیدند. 

تمام‌شان با زبان حال و قال می‌گفتند: «ما نوکر مردم عزیزمان هستیم؛ هرچند بوق‌های آمریکایی و انگلیسی و سعودی دوماه تلاش‌کردند تا ما را دشمن مردم نشان‌بدهند.»

4⃣ اما اشک چهارم برای من از همه‌ی اشک‌های قبلی مقدس‌تربود. وقتی فهمیدم پیرمرد روحانی بسیجی که مدت‌ها در جبهه برای حفظ مرزهای اعتقادی و جغرافیایی از همه چیزش گذشته، بعد از هر گل مثل پیروزی در عملیات‌ها، جوانانه فریاد «الله‌اکبر» سر می‌داده، چندبار بغض کردم.

بچه‌های انقلاب روز گذشته بعد از دوماه جهاد وسط میدان و بغض‌های غریبی، خوشحالی را با تمام وجود در آغوش‌گرفتند. 

این بغض آخر مثل بغض‌های قبلی رنگ و بوی وطن‌دوستی داشت و صدالبته چیزی بیشتر؛ عطر شهدای مظلوم و گمنام بسیجی.

✅ برد شیرین و دلچسب «تیم ملی جمهوری اسلامی ایران» در هفته‌ی بسیج بر ملت نجیب‌مان و بسیجیان عزیزمان مبارک.

  • صادقی

🖋 حسین شایسته

🔸 از مباحثی که در زمینه مطالبات اقتصادی جامعه ما طی سالیان گذشته به انحراف رفته است، مطالبه "رفاه" به جای "عدالت اقتصادی" است.

🔻 در ذهنیت جامعه امروز، متأثر از تبلیغات غرب‌مآل بسیاری از چهره‌ها و فعالان فضای مجازی و مواجهه با سطح بالایی از رفاه، ولو دروغین، مفهومی مطلق از رفاه شکل گرفته که متعاقب آن جای مطالبه عدالت اقتصادی با رفاه و تجمل‌گرایی نیز عوض شده است.

🔻 از این رو ایده "هرکه بامش بیش برفش بیشتر" عینیتی عملی یافته است. 

لذا عمدتا افراد جامعه طالب رفاه هستند؛ تا عدالت.

🔻 به گونه‌ای که بیش از آن که در جامعه، فقر وجود داشته باشد، به دلیل مقایسه مذکور شدیدا #احساس_فقر وجود دارد.

برخی از مسئولین نیز که به نوعی خودشان نیز بی‌بهره از سطح بالای رفاه نیستند نه تنها دغدغه‌ای از باب عدالت اقتصادی ندارند، که بعضا به دلیل تعارضات با منافع، چه بسا تمایلی هم به تحقق آن ندارند. از این رو یا نادانسته و یا حتی به دروغ هم که شده صرفا وعده ایجاد رفاه می‌دهند؛ نه عدالت اقتصادی.

✅ در نظر داشته باشید کلیدواژه "عدالت اقتصادی" می‌تواند راه برون رفت دولت از کلاف سر در گم اقتصاد ما باشد و کمی از بار سنگین تأمین این #رفاه_کاذب و نیز خشم مردم رنجدیده از بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها را بکاهد. 

♨️ به نظر می‌رسد پایان اغتشاشات اخیر بهترین زمان برای جهت‌دهی به چنین مطالبه‌ای باشد.

به طوری که با یک #تبلیغ گسترده و روشمند از سوی مبلغین گرامی در مساجد و مناسبت‌ها، تأکید از طلب رفاه مطلق اجتماعی، که حتی تالی فاسد هم می‌تواند داشته باشد، برداشته شده، به سمت مطالبه کلیدواژه "عدالت اقتصادی" سوق یابد.

  • صادقی

🖋 هادی محمدپور

🔸 سؤال رائج این روزها در میان اغلب مردم و حتی بسیاری از خواص چرائی مماشات بیش از حد و در نتیجه تخطئه این راهبرد نظام است.

❇️ برای روشن‌شدن مسأله ذکر چند مقدمه لازم است:

1⃣ جمهوری اسلامی در عرصه رسانه و روایت، قدرت را در دست نداشته و همواره قربانی این عرصه بوده است.

2⃣ در عصری که رسانه متکفل معرفت‌بخشی به مردم است و بسیاری طبق همین معرفت‌های خیالی، اقدام و رفتار می‌نمایند، می‌بایست برای هر تصمیم و راهبردی پیوست رسانه‌ای مدنظر گرفت و اساساً فضاسازی رسانه و واکنش‌های آن یکی از مؤلفه‌های تصمیم‌ساز برای هر کنش و راهبردی از سوی نظام باید باشد.

3⃣ راه‌های پیش روی جمهوری اسلامی جهت برچیدن بساط اغتشاشات عبارتند از: برخورد قاطع کف خیابان با آشوب‌گران، دستگیری لیدرها و مؤثرین از طریق کار امنیتی و اطلاعاتی، ضربه‌زدن به کشورهای متخاصم از قبیل آمریکا، اسرائیل و عربستان.

4⃣ راهبرد نظام بر جمع‌کردن آشوب‌ها در کف خیابان نیست. این اقدام بدون شک در اثر فضاسازی رسانه‌ای نتیجه عکس خواهد داد.

کافی است -ولو به حق- چندتن از اغتشاشگران، توسط گلوله پلیس کشته شوند. چنان فضائی به راه می‌افتد که بسیاری از منتقدینی که تاکنون اغتشاشگر نبوده‌اند نیز به صف اغتتشاگران پیوسته و به زعم خود از مظلوم بی‌سلاح در برابر حکومت ظالم دفاع خواهند کرد!!

لذا راهبرد نظام جهت خلوت‌شدن خیابان‌ها کاری ازسنخ دستگیری‌های امنیتی است؛ نه برخورد یگان ویژه.

این راهبرد به وضوح قابل مشاهده است: از عدم تسلیح مأمورین و بسیج تا دستگیری مدام لیدرها.

قطعی اینترنت نیز راهکار موقت است؛ نه بلند مدت مضاف به اینکه میان مسئولین رده بالا نیزدر این امر ظاهرا اختلاف است وانگهی ماهواره و اینترنشنال را چه کنند؟

از طرفی بایستی ریشه اغتشاشات را دقیق تحلیل نمود که اگر نقصان است برطرفش کرده و اگر نقطه مثبت است تقویتش نمود.

✅ بنابه فرمایش رهبر معظم انقلاب علت اغتشاشات در پیشرفت ملت ایران است. آنها از گام‌های بلند دولت و همراهی ملت در نیل به اقتصاد غیروابسته به نفت و برجام، دیپلماسی فعال اقتصادی دولت، رشد اقتصادی دولت و انزوا و شکست خود در قضیه اوکراین خشمگین هستند و لذا دست به ایجاد آشوب زدند.

آشوب را ایجاد می‌کنند تا حواس مسئولین را از آینده‌نگری و برنامه‌ریزی منحرف سازند و آنها را از پیگیری مجدانه خسته سازند.

دنبال این هستند که وزیر ما ذهنش متوجه آشوب‌ها باشد نه کارشناسی کار، سپاه ما درگیر اغتشاشات باشد نه پرتاب ماهواره و قس علی ذلک.

♨️ ضربه به آمریکا و عربستان نیز بایستی بسیار محتاطانه و حساب‌شده باشد؛ چراکه اولاً به دلیل دست برتر آنها در فضای رسانه می‌توانند ما را آغازگر جنگ معرفی نموده و ائتلاف بین المللی و فشارهای سیاسی به راه بیندازند؛ خصوصاً با توجه به فرارسیدن جام جهانی و توجه همه دنیا به این منطقه از جهان.

وانگهی اصابت موشک به آرامکو چنانچه برخی می‌گویند چه مشکلی را حل می‌کند؟ آیا عربستان ساکت می‌نشیند؟اگر او موشکی را روانه ایران کرد چه؟ اگر ضربه ایران موجب آغاز جنگ شود چه؟

شاید همه این جواب‌ها منفی باشد اما روشن است که نمی‌توان به راحتی سران نظام را به انفعال و بی‌تدبیری و مماشات بیش از اندازه متهم کرد؛ بلکه باید همه این امور را به دقت سنجید و تحت نظر داشت و به موقع و در جای مناسب که کمترین هزینه را بر کشور داشته باشد، ضربه را وارد ساخت.

✅ رسول الله صلی الله علیه و آله، سالها آزار را تحمل و سختی هجرت را به جان خرید، در مدینه که موفق به تشکیل حکومت گشتند نیز همچنان از آزار مشرکین در امان نبودند. به طرق مختلف مسلمین را اذیت کرده و کاروانشان را غارت نمودند اما ایشان در عین واردساختن ضربه متقابل صبر پیشه کرده تا اینکه با کسب قدرت توانستند بدون خونریزی مکه را نیز فتح نمایند. 

مهمتر از پاسخ موقت که البته بایستی در جای خودش داده شود، تشکیل #ایرانی_قوی است که حتی در بعد رسانه نیز دست برتر را داشته باشد. چنین ایرانی طمع همه دشمنان را مأیوس خواهد گرداند.

🔻 البته در این میان نمی توان از بی‌تدبیری و انفعال برخی مسئولین نیز چشم پوشی کرد؛ اما راهبرد نظام بلاشک بهترین تصمیم در برهه زمانی است و آن فعالیت امنیتی و پیشرفت همه جانبه و پاسخ به موقع است.

🔹 وانگهی باید مردم را بیمه کرد. همانطور که رهبری معظم فرمودند آنها به دنبال خسته‌کردن مسئولین بودند اما کش آمدن اغتشاشات موجب خستگی و تنفر بیشتر مردم از آنان می‌شود.

لذا تنها راه مقابله با اغتشاشات، شتاب‌بخشی بیشتر به سمت پیشرفت است؛ ایران قوی در عرصه اقتصاد و رسانه است که دیگر آسیب‌ناپذیر خواهد شد.

از همین رو معظم له در سخنرانی اخیر خود اقتصاد را اولویت کشور دانستند.

  • صادقی

🖋 وحید نجفی 

🔸 بعد از نماز صبح در خیابان‌های شهرک غرب مشغول راه رفتن بودم که احساس کردم سرنشینان یک خودرو، قصد آزار و اذیت دارند، به سمت کوچه رفتم و حواسم به پشت سر و متوجه صدای پا بودم، وقتی خوب نزدیک شد، یک‌دفعه برگشتم.

♨️ مردی قوی‌هیکل و قمه به دست نبود، دختری کشف حجاب کرده بود.

سلام کردم، گفت می‌خواهم عمامه‌ات را بندازم! عمامه را درآوردم و به او دادم و گفتم اگر خوشحال می‌شوی، برای تو!

❗️با تعجب گفت واقعاً می‌برم! گفتم ببر! بعد سرم را پایین انداختم و به مسیرم ادامه دادم. کمی جلوتر با ماشین سراغم آمدند و با احترام عمامه را پس دادند!

✅ این‌یک نمونه از ماجراهای عمامه‌پرانی بود که برای یکی از دوستان در همین چند روز گذشته رخ‌داده است. 

ماجراهایی که نظایرش قابل‌کشف است که ماجرا با نوعی از #شوخی یا #نصیحت ختم به خیر شده است!

نه هتک حرمت صدق کرده، نه نیازی به دستگیری داشته؛ بلکه یک #شیطنت_بچه‌گانه به نوعی تنبه و تخلیه هیجان تبدیل‌شده است.

⛔️ البته برخی روحانیون درگیر شیطنتی قوی‌تر بوده‌اند که مجالی برای تنبه نیافته‌اند و ترجیح داده‌اند سرشان را به زیر بیندازند و مسیر را ادامه دهند که در این موارد هتاکی محقق شده و شاید بعد از دستگیری تنبه حاصل شود! یا حتی ترس از دستگیری، مجالی برای اندیشیدن بسازد و بعداً تنبه حاصل شود.

💪 اما برخی روحانیون ازنظر بنیه و موقعیت مجال داشته‌اند که درصحنه مچ فرد مترصد هتاکی را بگیرند! که در این موقعیت باید توجه کرد که:

1⃣ بله در کنار بچه‌های بازیگوش یا جو زده، برخی آموزش‌دیده‌ها هستند، اما آن‌ها با قمه و اسلحه می‌آیند و قصدشان انداختن سر است نه عمامه! حتی اگر آموزش‌دیده‌ای نهایت قصدش انداختن عمامه باشد، بهتر است رهایش کنید و به مردم درصحنه یا پیگیری‌های بعدی بسپارید تا غرض آموزش‌دهنده‌ها محقق نشود.

2⃣ عمامه مقدس است! اما نباید فلسفه تقدسش را از یاد برد و به خود پارچه اصالت داد. عمامه مقدس است چون نماد دینی، رحمة للعالمین است. نماد سلوکی پیامبری است که متعرضان را با برخورد کریمانه ادب می‌کرد.

پس حتی باید مراقبت کرد که مردم درصحنه، قاصد هتاکی را به شکل سخت متنبه نسازند!

🔺 البته عده بسیاری از روحانیون در هیچ‌کدام از موقعیت‌های فوق نبوده‌اند چون ماجراهای این روزها، بیش از آنکه در واقعیت باشد در رسانه‌ها ساخته می‌شود؛ این طیف شاید در تمنای چنین موقعیتی باشند که یا ثواب بیشتری از مرارت‌های ترویج دین در کارنامه اعمالشان ثبت شود؛ یا آنکه بتوانند غفلت زده‌ای را بیدار کنند.

و هر آنچه هست:

خوشا به حال گروهی که راه رفتنشان در خیابان‌های شهر نیز خیر دنیا و آخرت را دارد.

  • صادقی

🖋 فرهاد فتحی 

🔸 یکی از دوستان حوزوی ما، یادداشتی منتشر کرده و در آن، از حوزه و نهادهای حوزوی، گلایه داشته که در این دو ماه اخیر، شما چه کردید و در کجای معادلات این جنگ ترکیبی علیه نظام، دین و وطن بوده‌اید؟!

🔍 استفهام گلایه‌آمیز صورت‌گرفته، از نوع انکاری بود و لذا پاسخ آن‌هم روشن است: همان کاری که پیش‌از این دو ماه نیز می‌کردند را ادامه دادند!

🔺 البته شاید سؤال این بوده که مجموعه حوزه‌های علمیه، اساساً پیش‌از فتنه جاری، در راستای دفاع از نظام و انقلاب، در میدان عمل، چه اقداماتی را صورت داده‌اند؟! که اگر باز بخواهیم صادقانه و بی‌تعارف پاسخ دهیم؛ می‌توانیم بگوییم: تقریباً هیچ!

🚫 اگر مسئولان عزیز، این قضاوت را صحیح نمی‌دانند، خب بسم‌الله؛ بفرمایند که در پلتفرم‌های ایرانی، نظیر «شاد» که مورد استفاده بیش‌از ۱۰ میلیون دانش‌آموز بوده است و یا «روبیکا» و یا اصلاً همین «ایتا» به‌صورت عملی چه فعالیت‌هایی را در راستای رسالت‌شان انجام داده‌اند؟!

💢 در پلتفرم‌های خارجی چطور؟! یعنی در «کلاب‌هاوس»، «تویبتر»، «اینستاگرام»، «یوتیوب» و… چه فعالیتی داشته‌اند؟!

‼️ اگر بناست فعالیت‌های شبانه‌روزی امثال ما به نام فعالیت‌های سازمانی حوزه فاکتور شوند؛ با این توجیه که ما محصول و فرزند حوزه هستیم، بایستی عرض شود که اگر امثال ما با فرمان مدیران حوزه پیش می‌رفتیم، درحال حاضر نهایتاً در یکی از گروه‌های ایتا، مشغول بحث با افرادی بودیم که عقاید و ارزش‌های ۹۹ درصدمان با یکدیگر یکی است و به‌عبارتی همه در یک جبهه قرار داریم و صرفاً پیرامون آن یک‌درصد اختلافی که بین‌مان است، ماه‌ها مشغول بحث‌های بی‌حاصل و فشل‌کننده با یکدیگر بودیم. 

⁉️ پس جامعهٔ هدف و اصلی مخاطبان‌مان که مشحون از سؤالات اساسی، از خدا تا انقلاب هستند چه می‌شوند؟! صادقانه و بی‌تعارف بفرمایید: آیا آن‌ها را رها نکرده‌اید؟!

  • صادقی

🌀 مجمع محققین یا سربازان اسلام آمریکایی؟!!

🖋 هادی محمدپور

🔸 #انقلاب_اسلامی ایران تحولی اجتماعی مبتنی بر معارف و احکام اسلام توسط بنیانگذار کبیر آن #امام_خمینی قدس سره محقق شد تا بار دیگر جهانیان معنای حقیقی اسلام ناب را فهمیده و از طوق بردگی استکبار به در آمده و در ظلّ حکومتی الهی زندگی نمایند.

اسلام ناب اسلام مبتنی بر معنویت و عدالت است که معنویت و سعادت بشریت را در گرو تحقق عدالت می‌داند و تنها راه قیام به عدل را نیز اقامه حکومت اسلامی می‌داند.

مهمترین شاخصه اسلام ناب عبارت است از نفی الوهیت از غیر خداوند در بعد فردی و ساحت اجتماعی.

  • صادقی

🖋 عباس بابائی

🔸 سال ۸۱ وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، یک‌راست رفتم قم و طلبه‌ شدم. 

✅ در اولین عید غدیری که طبق قوانین حوزه می‌توانستم لباس مقدس روحانیت را بپوشم در سال ۸۷، به‌دستان مبارک عارف فقیه آیت‌الله‌العظمی بهجت»(رحمه‌الله) «معمَّم» شدم.

🔹 از آن تاریخ تاکنون بیش از ۱۴ سال می‌گذرد؛ با خاطرات فراوان در ارتباط با مردم نازنین ایران. 

خدا را گواه می‌گیرم که از آن زمان تا حال هزاران بار محبت و احترام و لطف از مردم نجیب و عزیزمان دیده‌ام و در برابر، تعداد اهانت‌های عده‌ای قلیل از آنان، شاید به تعداد انگشتان دودست هم نمی‌رسد. 

🔹 شاید خواننده‌ی ارجمند با خود بگوید حقیر در کنج حجره آرمیده‌ام و هیچ‌گونه کنش اجتماعی نداشته‌ام تا از نوازش‌های نوازش‌گران بهره‌ببرم!

کاملاً برعکس؛ ۴ سال در دبیرستان تیزهوشان با دانش‌آموزان نخبه و بعضاً ضددین و انقلاب بهترین سال‌های عمر را گذراندم؛ ۶ سال در دانشگاه با طیف‌های مختلف دانشجو رفاقت‌های عمیق داشتم؛ ۲ سال از مدیریت ۳ ساله‌ی حقیر در مدرسه‌ی علمیه‌، مصادف با ایام رکود شدید بازار در ایام کرونا بود و جالب آنکه این مدرسه در مرکز بازار قراردارد! حتی برای یکبار از طرف کسبه‌ی بازار به بنده‌ای که تقریباً هرروز از میان‌شان عبور می‌کردم، جسارتی نشد؛ بلکه جز احترام ندیدم.

به موارد فوق بیافزایید، حضور در صدها مسجد و هیأت و مؤسسه و جلساتی که با مردم و جوانان داشته‌ام. 

❓حال این سؤال مطرح است که این سطح از جسارت‌ها و شکنجه‌ها و شهادت‌ها که این روزها روزی طلاب و روحانیون می‌شود، توسط چه کسانی اتفاق می‌افتد؟!

🔺 پاسخ کاملاً روشن است؛ در طول تاریخ شیعه، روحانیت ملجأ و پناه مردم در برابر طاغوت‌ها بوده‌ است. و برای جلوگیری از تعدی مستکبران، جان‌ها و آبروها داده‌اند چه رسد به عمامه! 

روشن‌است که طاغوت آمریکایی و رضاخانی و صدام عفلقی و منافقین کوردل و اکنون سعودی پلید و وهابیت تکفیری و تجزیه‌طلبان ضدمیهن، با اندکی از مزدوران و مواجب‌بگیرانِ حقیقی و مجازی، بخواهند مانع این مانع شوند؛ و الا اگر قرار جدایی بین مردم و روحانیت بود، باید با این‌ حجم از فعالیتی که بیش از ۲۰۰ شبکه‌ی ماهواره‌ای و میلیون‌ها صفحه و کانال مجازی در شبانه‌روز علیه روحانیت انجام می‌دهند، هرروز شاهد شهادت تعدادی از طلاب و روحانیون می‌بودیم.

🔻 البته انصاف قضیه آن‌است که باید پذیرفت، جمعی از روحانیون به‌ویژه تعدادی از آنان که به برکت انقلاب، مسئولیت‌هایی را عهده‌دار شده‌اند، بعضاً به وظایف شغلی و صدالبته صنفی خود آن‌گونه که باید عمل نکرده‌اند.

🔹 یکی از زیباترین و درعین‌حال سوزناک‌ترین لحظات طلبگی‌ام، لحظه‌ی گلایه و درددل و شکایت مردمان نجیب این دیار است که در بسیاری از مواقع سخن‌شان به‌جا و درخواست‌شان حق است.

✅ ای‌کاش مسئولان روحانی و غیرروحانی که به برکت مجاهدت و نجابت این مردم، توفیق نوکری آنان را یافته‌اند، قدر این فرصت اندک را بدانند و شبانه‌روز خدمت به آنان را افتخار خود بدانند؛ درست مثل امامین انقلاب و شاگرد پرفروغ مکتب آنان، حاج‌قاسم عزیز.

🔹 یقیناً تا زمانی‌که این لباس برای صاحبش، لباس خدمت به دین و مردم باشد، هیچ انشقاق و افتراقی بین مردم و روحانیت ایجاد نخواهدشد. 

تا باد چنین بادا.

ان‌شاءالله...

  • صادقی

موانع تبیین

۱۴
آبان

📝 حقیقت میدان 

🖋 حسین شایسته؛ مدرس دانشگاه تهران

🔸 مشاهدات این چند وقت خود در باب موانع تببین واقعیت برای آن دست از مخاطبین معترضی که قابل گفتگو بودند را در چند نکته خلاصه عرض می‌کنم:

۱. عمده‌ترین آسیب این جماعت این است که به منبع اطلاعات و آماری که ما ارائه می‌دهیم به شدت بی‌اعتماد هستند. 

اما در مقابل به منابع مورد استناد خود اعتماد بدون پشتوانه و حتی فاقد دلیل دارند.

چند بار از زبان چند نفرشان برای اثبات اتقان منبع شنیدم که: "وقتی چند منبع رسانه‌ای (بدون توجه به ماهیت آن) یک موضوع را با یک محتوا بیان می‌کنند، پس معلوم می‌شود که آن موضوع حقیقت دارد" سپس خبر تجاوز پلیس به دختران دستگیرشده و کشتن آنها را مثال زدند.

به نظرم در این مقوله نباید ابتدا به صورت اثباتی وارد بیان مسائل شد؛ چراکه اشتراک وثاقت وجود ندارد. بلکه در گام اول با هر لطایف الحیلی باید تمام تلاش صورت گیرد تا مخاطب در وثوق منابعش تردید کرده، به شک بیفتد.

۲.  اکثریت قریب به اتفاق ایشان فاقد کوچکترین شناخت از جریانات و گروهکهایی هستند که با ایشان در یک جبهه قرار دارند!

زمانی که یک سری اطلاعات سطحی و دم دستی از کوموله برایشان می‌گفتم با چشمان از حدقه درآمده و حاکی از سؤال واکنش نشان می‌دادند!!

نام بهائیت را اصلا نشنیده‌اند.

هیچ چیزی از مجاهدین خلق نمی‌دانند. 

باور کنید وقتی نقشه تجزیه ایران به شش منطقه را پای تخته کشیدم با کمال تعجب برایشان تازگی داشت؛ حتی از این قضیه اظهار نفرت کردند.

۳. در ذهن آنها هیچ‌گونه تفکیکی بین افعال متدینین و محتوای متن دین وجود ندارد؛ زیرا اصولا شناخت بسیار ناچیزی از منابع دینی و محتوای آن دارند. اما هر آنچه در جامعه دیده‌اند از آن به صورتی سطحی تلقی دین می‌کنند؛ خصوصا کاستی‌های مدیریتی در حاکمیت را.

لذا ذهنشان پر از تناقض و تعارض است و به هر دری می‌کوبند تا آن را فریاد بزنند.

۴. به شدت نیازمند روی گشاده در تبیین و برخورد هستند. این مقوله چه به خاطر حجم تبلیغ رسانه‌ها باشد یا تجربه برخورد شخصی بد، متأسفانه چهره نیروهای مدافع انقلاب، در نگاه اکثر ایشان چهره خشن و بی‌منطق و غیرقابل گفتگویی است.

برایم عجیب بود پس از پایان بحث، یکی از آنها با سن تقریبا ۲۰ سال به من گفت شما خیلی مهربانید.

۵. به دلیل تأثیرپذیری جمعی ایشان از رسانه‌ها، در ذهنشان به طور ناخودآگاه هم‌رأی و پشتیبان یکدیگر هستند. یعنی یک نفرشان مطلبی می‌گوید و بقیه ناخودآگاه و بدون فکر تأیید و تصدیق می‌کنند.

 اگر شما با استدلال، برخی از ایشان را در دیدگاهشان مردد کنید و این پشتیبانی جمعی را بشکنید به طرز جالبی دیگران هم لااقل بر موضع خود اصرار مکرر نمی‌کنند؛ ولو در ظاهر باشد.

۶. در آینده موارد دیگری را بیان خواهم کرد...

✅ روی صحبتم را به نهادهای تبلیغی و مبلغین مسجددار برمی‌گردانم و درگوشی نجوا می‌کنم:

هنوز دیر نشده است! مسجدها را فعال کنید. هیچ پایگاهی مثل مسجد نمی‌تواند سنگر تبیین و مرکز جذب این نسلهای مظلوم و یتیم باشد.

حال خود دانید...

  • صادقی