مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «مدرک حوزوی» ثبت شده است

📝 مطالبه شفافیت

🖋 علی مهدوی

🔸 یکی از حواشی اخیر به وجودآمده در برخی کانال‌ها، قلت و إن‌قلت‌ها درباره مدارج علمی برخی آقایان مسؤول است. اینکه کدام‌یک درست می‌گویند و کدام‌یک توجیه می‌کنند مجال این یادداشت نیست.

بلکه موضوع این یادداشت عام‌تر از بررسی مدارج علمی یک مسؤول است.

🔹 طبیعی است طلاب حوزه‌های علمیه حق دارند از میزان علمیت و مدارج علمی مسؤولین آگاه باشند؛ لذا همانگونه که امکان استعلام مدارک تحصیلی برای هریک از طلاب فراهم شده است؛ به نظر سامانه‌ای لازم است تا #ارزیابی تحصیلی و مدارج علمی همه مسؤولین حوزوی را به صورت شفاف ارائه کند؛ چراکه #شفافیت، به سادگی بسیاری از حواشی و قیل و قال‌ها را از بین خواهد برد.

❇️ اما حالا که بحث از مدارج علمی شد خوب است چند نکته هم مد نظر قرار بگیرد:

1⃣ حدود سه دهه است که #امام_حوزه از شورای عالی، مطالبه‌ی تعریف مدارک اصیل حوزوی و مستقل از دانشگاه را داشته‌اند؛ اما همچنان شورای عالی در این زمینه خروجی نداشته است!

2⃣ طبیعی است تا وقتی در حوزه‌های علمیه، معیار سنجش علمیت و همچنین ملاک ارائه خدمات و ... برای افراد، همین مدارک معادل دانشگاهی است، نمی‌توان بین مسؤول و طلبه تمایز قائل شد. 

یعنی اگر بگوییم طلبه‌ای با داشتن سطح ۳ و ۴ علمیت دارد و مشمول مزایای بیشتری می‌تواند بشود؛ مسؤولین را هم همینگونه باید مورد سنجش قرار دهیم.

و اگر قرار باشد داشتن سطح ۳ و ۴، هیچ چیزی جز یک برگه نباشد و در استخدام و بکارگیری یا مزایا و ... مسؤولین دخلی نداشته باشد، طبیعی است عدالت آموزشی و همچنین عدالت در بهره‌وری حکم می‌کند به همه (طلبه و مسؤول) با یک دید نگاه کنیم.

✅ لذا شورای عالی و مدیریت حوزه‌های علمیه باید بصورت شفاف اعلام کنند ملاک سنجش افراد، دقیقا چه مؤلفه‌هایی است و آیا بین مسؤولین و طلاب از این حیث، تمایزی هست؟ که اگر تمایزی هم هست خوب است دلایل آن نیز تبیین شود.

  • صادقی

بخش‌هایی از متن بیانات

تأسیس حوزه‌ی امام منتظر(عج) توسط شهید سید عباس موسوی در سطح خودش نقطه‌ی عطفی در تاریخ بعلبک، لبنان و منطقه بود. شهید سید عباس موسوی این حوزه را به تنهایی در فوریه‌ی ۱۹۷۸ تأسیس کرد. بازداشت‌های گسترده و تبعیدهایی که آن سال در عراق صورت گرفت، با هدف صدمه زدن به حوزه، تشکیلات دینی و طلاب جوان آینده‌دار بود اما سید عباس با تأسیس این حوزه تهدید را به فرصت تبدیل کرد.

یکی از ابعاد شخصیت شهید سید عباس موسوی، بنیان‌گذاری‌اش بود. وی علاوه بر این مدرسه، بنیان‌گذار حوزه‌ی علمیه‌ی حضرت زهرا(س) بود. تا آن‌جا که بنده می‌دانم، تا صدها سال قبل، حوزه‌ی علمیه‌ای برای بانوان در منطقه‌ی بعلبک وجود نداشته است. سید عباس همچنین بنیان‌گذار تبلیغ منظم در این منطقه بود. پیش از ایشان برخی روحانیان به صورت شخصی به تبلیغ می‌رفتند اما هیچ سازمان‌دهی و موضوع و هدف مشخصی وجود نداشت. آن زمان همه‌ی ما در اقلیم بقاع جنبش امل زیر نظر سید حسین موسوی فعال بودیم. همین فعالیت‌های تبلیغی و دینی گسترده بود که در تجاوزهای بعدی اسرائیل، زمینه‌ی شکل‌گیری مقاومت را در این منطقه فراهم کرد. سید عباس موسوی همچنین یکی از بنیان‌گذاران تجمع علمای بقاع بود. وی از جمله بنیان‌گذاران حزب الله نیز به شمار می‌آید. هیچ شخص معینی از داخل یا خارج حزب الله نمی‌تواند بگوید من بنیان‌گذار حزب هستم. این حزب سال ۱۹۸۲ طبق سازوکارهای معینی با حضور نمایندگانی از گروه‌های مختلف به صورت گروهی تأسیس شد. شهید سید عباس موسوی همچنین بنیان‌گذار نمازجمعه در منطقه‌ی بقاع بود. نمازجمعه در مناطق دیگر توسط علما برگزار می‌شد اما در این منطقه سابقه نداشت.

وقتی ما از نجف برگشتیم شهید سید عباس موسوی تا جایی که به خاطر دارم ۲۷ یا ۲۸ ساله بود. پیشنهادهای زیادی به وی شد. او می‌توانست امام جماعت مسجدی در حومه‌های بیروت باشد. خانواده‌ی وی ساکن شیاح و بیروت بودند. همچنین می‌توانست امام شهرک نبی‌شیث در بعلبک باشد. اما وی اصرار داشت در بعلبک یک حوزه‌ی علمیه تأسیس کند و معتقد بود تحول از این‌جا آغاز می‌شود و در عمل نیز همین شد.

  • علی مهدوی

 بی ضابطه بودن عناوین حوزوی

 

حجت الاسلام والمسلمین محمد استوار میمندی، مدیر حوزه علمیه استان فارس

 

 

دو سال پیش وقتی قرار شد به عنوان خدمتگزار حوزه علمیه استان فارس به شیراز عزیمت کنم خدمت حضرت استاد شب زنده دار دام ظله رسیدم، یکی از توصیه‌های ایشان این بود که «در اطلاق عناوین حوزوی مراقبت بیشتری کنید».

عناوین دانشگاهی چون برگرفته از مدارک مصوب و تعریف شده دانشگاه است به همین دلیل شفافیت بیشتری دارند؛

اما از آنجا که در عرف حوزه‌های علمیه اطلاق عناوین، مترتب بر مدارک حوزوی نیست بلکه مترتب بر رتبه‌های علمی افراد است به همین دلیل تطبیق عناوین حوزوی بر افراد شفافیت لازم را ندارد چون علمیت در افراد مختلف مراتب متفاوتی دارد و تشخیص کارشناسان حوزوی نیز در علمیت افراد چه بسا با یکدیگر مقداری تفاوت داشته باشد.

البته ذکر این نکته لازم است که معانی لغوی عناوینی چون حجة الاسلام، حجة الاسلام و المسلمین و یا آیت الله معانی بسیار عمیق و بلندی دارد که چه بسا با معانی اصطلاحی و متعارف آن فاصله داشته باشد،

لکن نسبت به همان معانی متداول نیز ضابطه روشنی وجود ندارد به همین دلیل در برخی از اوقات برای عده‌ای از افراد از عناوینی استفاده می‌شود که نشان از بی‌ضابطه بودن عناوین حوزوی است، از این رو با اینکه ضابطه مشخصی توسط نهادهای رسمی حوزوی برای این عناوین قرار داده نشده است لکن جهت روشن شدن مقام، تعریفی تقریبی از این عناوین ارائه می‌گردد؛

 

«ثقة الاسلام»: طلابی که بهره ای از فضل دارند اما هنوز ملبس به لباس روحانیت نشده‌اند.

«حجة الاسلام»: فضلایی که ملبس به لباس روحانیت شده‌اند و در مدارج میانی علمی مشغول به تحصیل هستند و یا در همان مدارج متوقف شده‌اند و به امور دیگری مرتبط با شئون روحانیت مشغول شده‌اند.

«حجة الاسلام و المسلمین»: آن دسته از اساتید و عالمان حوزوی که مدارج بالای تحصیلی را طی کرده‌اند و آثار علمی اعم از کتاب، مقاله، تقریرات و یا کرسی‌های درسی معتبر دارند و به مراحل اجتهاد در علوم مختلف حوزوی نزدیک شده‌اند (مجتهد متجزی).

«آیت الله»: آن دسته از عالمانی که به مراحل بالای علمی به خصوص در رشته فقه رسیده‌اند و در فرایند کسب اجتهاد، مجتهد مطلق شده‌اند و چندین سال سابقه تدریس درس خارج فقه و اصول و تدوین کتاب و تحقیق و پژوهش‌های عمیق در رشته‌های مربوطه را در کارنامه علمی خود دارند.

«آیت الله العظمی»: این عنوان مختص به مراجع عظام تقلید است یعنی کسانی که علاوه بر داشتن رساله‌های عملیه به مقام مرجعیت جامعه شیعی نیز رسیده‌اند.

تعاریف فوق اگر چه ممکن است از منظر برخی از بزرگان حوزه قیود سختگیرانه‌تری نیز داشته باشد اما آنچه که مهم است این است که در استفاده از عناوین حوزوی به ویژه عنوان «آیت الله» باید دقت بیشتری به خرج داد و در این میان حوزویان باید نسبت به پاسداری از این عناوین دقت بیشتری به خرج دهند.

  • صادقی

بیش از ۲۰ سال او را آزموده‌ام...

هزار و یک کلمه، کلمه ۱۴۹، جلد ۱، ص ۲۶۹

  • صادقی

📝 لزوم برنامه‌ریزی شورای عالی حوزه‌های علمیه

علی مهدوی


🔸 تأمل درباره امتداد برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های جاری حوزه‌های علمیه ضرورتی انکارناپذیر است.
امروز بظاهر همه چیز طبیعی به نظر می‌آید و امورات بر مدار خود طی می‌شوند؛
اما آیا تابحال از خود پرسیده‌ایم ریلی که برای حرکت این قطار (علم‌آموزی در حوزه‌های علمیه) ساخته‌ایم در دهه‌های آینده به چه ایستگاهی می‌رسد؟

🔹 طبق تعریف شورای عالی از مدارک حوزوی، بالاترین مدرک حوزوی، مدرک سطح چهار یا همان #معادل_دکتری است؛ این یعنی خروجی آینده حوزه آیت الله‌ها نیستند؛ بلکه معادلین دکتری هستند.

⚠️ عجیب‌تر آنکه در دوران جمهوری اسلامی، بالاترین عنوان اصیل و ارزشمند حوزوی را خودمان با دست خودمان، منسوخ بلکه حذف کردیم؟!!

🔹 هیچ حوزویِ وفادار به سنت‌های اصیل حوزوی، به هیچ‌وجه این اجازه را به خود نمی‌دهد که مثلا به آیت‌الله بوشهری بجای آیت‌الله بگوید دکتر بوشهری!
اما وقتی #قانون شورای عالی اینچنین است چگونه باید این دوگانه را حل کنیم؟!

🔹 ممکن است این صراحت لهجه حمل بر بی‌ادبی شود؛ اما اگر امروز شورای هشتم حوزه‌های علمیه برنامه‌ای در این‌ خصوص نداشته باشد، از پسِ امروز، فردایی است که حوزه، خالی از آیت‌الله‌ها شده و امکان احیای سنن و عناوین اصیل حوزوی قریب به محال خواهد شد؛
 در عین حال که فراموش نکنیم آیت‌الله (مجتهد) می‌تواند عنوان دکتر را در مباحث تخصصی حوزوی در دل خود داشته باشد؛ اما دکتر نمی‌تواند عنوان آیت‌الله را برای خود جعل کند.

✅ قطعا هیچ‌کس هم قائل نیست که «عنوان آیت‌الله» بایستی مانند عنوان دکتری سهل‌الوصول باشد و هرکس از راه رسید و دکتر شد، عنوان آیت‌اللهی به خود بگیرد؛ اما قطعا راه‌حل‌های گوناگونی برای نیل به این مقصود هست و فضلای حوزوی راهکارهای گوناگونی مد نظر دارند.
 
🔺 از اعضای محترم شورای عالی انتظار می‌رود در این باب بیش از پیش عنایت لازم را داشته باشند و سیر پیشرفت کار را به اطلاع افکار عمومی (اساتید و فضلا و طلاب) نیز برسانند.

🔻 امروز زنگ‌های هشدار این موضوع به صدا در آمده است و اگر حوزه، تولیت تخصصی‌ترین عنوان خود را بر عهده نگیرد، رسانه‌ها و دست‌های پیدا و پنهان، مرجع‌سازی و آیت‌الله‌سازی را رقم خواهند زد؛ کما اینکه در گوشه و کنار شاهد این دست‌های آلوده در قم هستیم؛
 
 سرچشمه شاید گرفتن به بیل
 چو پرشد نشاید گرفتن به پیل

 و علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.


  • صادقی

🎥 برخی احتیاطات متأسفانه موجب منسوخ‌شدن اجازه اجتهاد شد

💠 امام خامنه‌ای


🔹 کسی که درسی را می‌خواند احتیاج به مدرک و شهادت دارد.

🔻 اشتباه بزرگ [شورای عالی و مرکز مدیریت] این بود که آمدند این شهادت (مدارک حوزوی) را با شهادت‌های دانشگاهی مخلوط کردند.

🔻 مطلقا این کار #جایز_نیست که خودمان را برابر مدارج دانشگاهی قرار دهیم. نوع کار دانشگاه با نوع کار ما متفاوت است.

🔻 قدیم #اجازه_اجتهاد معمول بود. یا کسی که در حدیث پیشرفت می‌کرد #اجازه_روایت اخذ می‌کرد.
حالا متاسفانه نیست؛ واقعا متاسفانه؛ چون اگر بود خیلی خوب بود.

‼️ آقایان #ملاحظه (احتیاط) می‌کنند اجازه اجتهاد نمی‌دهند مبادا تبعه‌ای برای آن مترتب شود؛ در حالیکه می‌توان بگونه‌ای عمل کرد که تبعه‌ای هم نداشته باشد.

  • صادقی

🖋 علی مهدوی


🔸 با یکی از رجال و عالمان طیف سنتی -و البته تا حد زیادی انقلابی- حوزه مواجهه‌ای داشتم؛
با خود گفتم خوب است از فرصت استفاده کنم و گفتگویی درباره‌ی لزوم تحول حوزه و تحولی که مدّ نظر رهبر معظم انقلاب است داشته باشم...
باورم نشد بلافاصله پس از طرح عنوان موضوع، رنگ چهره وی تغییر کرد و حالتش دگرگون شد و گفت تا همینجا که حوزه، دانشگاه شده کافی نیست؟!

🔻 با شنیدن این حرف در خود فرو ریختم که ای وای بر ما! اینکه خروجیِ آنچه توسط شورای عالی و مسئولان مرکز مدیریت انجام گرفته -با قطع نظر از خدمات بی نظیر پس از انقلاب اسلامی- حوزه را هم به سمت دانشگاهی‌شدن و هم فاصله‌گرفتن هرچه بیشتر از سنت‌های اصیل آن سوق داده است، چرا باید پای رهبری نوشته شود؟!!
چرا این گمان ایجاد شده است که این کارهای درست و غلط، همگی مطابق با نظر رهبری انجام شده است؟!

❓آیا مطالبات رهبری از حوزه مدون نشده است؟
آیا رهبری صراحتاً از آنچه در حوزه امروز می‌گذرد، بارها ابراز عدم رضایت نکرده‌اند؟
چقدر از راهکارهای رهبر انقلاب تا به حال در تصمیمات اجرایی حوزه محقق شده است؟!

🔻 روزگاری در حوزه‌های علمیه هرکسی درسی می‌گرفت باید آن را تدریس هم می‌کرد؛
روزگاری خبر از مدارک بی‌خاصیت و بی‌هویت معادل دانشگاهی برای حوزویان فرهیخته و عالِم و اندیشمند نبود؛
روزگاری درس‌خواندن بر محور اساتید بود نه فقط حضور و غیاب ترمی واحدی دانشگاهی که آخر هر ترم حجم زیادی از محدوده‌های درسی، خوانده‌نشده رها شود؛
و روزگاری...

♨️ در همه موارد فوق و همه آنچه نگفتیم و در این مقال نمی‌گنجد، رهبری همواره بر حفظ سنن اصیل حوزه و پرهیز از پسرفت علمی به سمت دانشگاهی‌شدن، بیانات مکرری داشته‌اند؛ اما ترک فعل مدیران بالادستی و عملیاتی‌نشدن این فرمایشات و مطالبات مکرر و راهکارهای متعدد، موجب وضع فعلی گردیده و به جای مطالبه‌گری از بزرگان حوزه و تصمیم گیرندگان اصلی در حوزه و سپس مدیران حوزوی، برخی را چه می‌شود که به بدبینی به انقلاب و رهبری در مدیریت و راهبری حوزه‌های علمیه روی آورده‌اند؟

✅ راهکار:
اگر مطالبات رهبری درباره تحول را دقیق و کامل به گوش بزرگان برسانیم، حتما بسیاری از آنها نیز همراه خواهند شد و خود در صف مطالبه از شورای عالی برای تحول‌خواهی خواهند ایستاد.

❗️ لطفا جای طلبکار و بدهکار را عوض نکنیم، تا همین‌جا هم اگر حوزه زانو خم نکرده، یا لااقل زمین نخورده، حاصل همان حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم رهبر انقلاب در ابعاد گوناگون مادی و معنوی است.

  • صادقی