ماجرای احتکار روغن توسط روحانیون چه بود؟!
‼️ از دیروز فیلمی در فضای مجازی با عنوان احتکار روغن توسط روحانیون منتشر شده است، اما واقعیت ماجرا را در این کلیپ ببینید.
- ۱ نظر
- ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۵۳
- ۵۱ نمایش
‼️ از دیروز فیلمی در فضای مجازی با عنوان احتکار روغن توسط روحانیون منتشر شده است، اما واقعیت ماجرا را در این کلیپ ببینید.
🖋 وحید نجفی
🔸 این روزها زیاد شنیده میشود:
«چرا روحانیت هیچ موضعی نمیگیرد؟ چه شد آن کفنپوشی؟ چرا به درد فقرا و مردم مظلوم نمیرسید؟!»
🔹 اینجا رسانه است! میدان جنگ نرم! زمینی که گویی تنها یک صدا باید به گوش برسد و هر آنچه بگوییم با هلهله مستکبران به محاق میرود! و جز مزدوران و فریبخوردگانشان نباید صدایی داشته باشند و اصلاً مهم نیست آنچه گفته میشود چه نسبتی با واقعیتها دارد.
🔹 تلاشی بیپایان برای ایجاد دوراهی بر سر راه روحانیت که بین مردم و دولت باید حتماً یکی را انتخاب کنی! و اصلاً جنگ و نزاع بین دولت و ملت اصل مسلّمی است که تو باید بپذیری!
♨️ تلاشی بیپایان برای ایجاد شکاف بین مردم و روحانیت و بیاعتماد سازی مردم به روحانیت! و تبلیغ بیتوجهی روحانیت به آنان که خود را وقف خدمتشان کردهاند!
‼️ و در این راه از هیچ دروغ و بیمنطقی نیز فروگذار نمیشود!
❓آیا راهحل مشکلات کشور دمیدن به نزاع دولت و ملت است و آنان که چنین میگویند؛ خیرخواه مردم هستند؟
آیا راهحل مشکلات کشور، کفنپوشی روحانیت و ایجاد تفرقه و سستی است؟
و اصولاً کجای تاریخ روحانیت اینگونه عمل کرده و کجای امروز روحانیت بیتوجه و بیتفاوت بوده است؟
این بهشت جهنم شده شما در کدام نقطه طول تاریخ و عرض جغرافیا وجود داشته و دارد که مردمانش ندیدهاند؟
❓ این تصویری که روحانیت مدام کفنپوش مقابل حکومت بوده را چگونه میتوان به روحانیت شیعه نسبت داد؛ حالآنکه روحانیت حتی در مقابل مغول با زبان نرم به صیانت از مردم پرداخت و در مقابل پهلوی نیز تا تابستان ۵۷ مدارا نمود!
❇️ این تصویر که روحانیت به درد مردم بیتوجه است چه نسبتی با واقعیت دارد حالآنکه روحانیت یکی از محرومترین اقشار جامعه است و بااینحال در سیل و زلزله و کرونا و ... پیشتاز خدمت به مردم بوده است.
✅ روحانیت امروز نیز از توصیه و نصیحت دولتمردان ابایی ندارد، اما این تشویق به جنگ با دولت در زمانهای که مردم امام خمینی (قدس سره) و امام خامنهای (حفظه الله) را در رأس حکومت دیدهاند و عشق آنها به خود را با تمام وجود چشیدهاند، چه معنایی دارد جز هلهله یزیدیان برای خفه کردن از آنچه باید گفت؟
📝 تجربهی تبلیغی
🖋 هادی چیت ساز
🔸 طبیعی است هیچ روحانی دوست ندارد حرف و متلک بشنود.
ما روحانیون نماینده و سخنگوی هیچ مسئولی نیستیم و به کسی هم بدهکاری نداریم.
ما فقط مدافع انقلاب هستیم و در عین حمایت از اصل حرکت انقلاب، خودمان منتقد ضعفهاییم و برای حل آن باید تلاش کنیم.
🔹 اما مردم گلایهها و اعتراضهایی دارند. وقتی طلبهای را میبینند، سخن به اعتراض میگشایند. راستش حق دارند چون مشکلات زیاد شده، اما وظیفه روحانیون چیست؟
1⃣ گاهی واقعا تحلیلها ناقص و یا اشتباه است. وظیفه ما تبیین درست و صحیح است.
برای مثال تحلیلی ناقص و جهتدار یا شایعهای بیاساس را از رسانههای بیگانه یا افراد بیخبر ممکن است شنیده باشند، طبیعی است باید آگاه شوند.
یا مثلا ممکن است عدهای گمان کنند تمام مشکلات به رهبری برمیگردد، درحالیکه هر کاری در کشور وزیر و مسئول دارد و باید از آنها پیگیری کرد.
مثلا مشکلات جهاد کشاورزی یک منطقه به رهبر ربطی ندارد و باید از طریق مجاری قانونی پیگیری کنند.
2⃣ گاهی نه برای اعتراض، بلکه گمان میکنند روحانیون میتوانند برای مشکلاتشان کاری کنند مخصوصا در مناطق روستایی.
نباید مطالبه و مشکل مردم را پشت گوش بیندازیم و فقط بشنویم. اگر بتوانیم از طریق ارتباط با مسئولان مربوطه خدمتی انجام دهیم، حتما باید پیگیری کنیم.
تجربههای تبلیغی بسیاری وجود دارد که طلبهای قدم بزرگی برای کشاورزی و دامداری یا اشتغال چند روستا برداشته و مثل یک چشمه جاری خدمتش برکت پیدا کرده است.
اما اگر امیدی به حل مشکل نداریم، باز هم باید پیگیریهای اولیه را انجام دهیم. کمترین تأثیرش این است که مسئولان فقط صدای مردم را نمیشنوند بلکه روحانیت را همراه مردم میدانند و برای حل مسئله تلاش میکنند.
3⃣ نهایتا اگر کاری از دست طلبه برنیاید، حداقل میتوانیم گوش شنوایی برای همدردی با مردم باشیم. اینکه مردم مشکلاتشان را معمولا فقط برای روحانیت میگویند، بخاطر اعتمادی است که به این لباس دارند نه برای عقدهگشایی.
♨️ پناه آوردن مردم به روحانیون، یک نعمت است که باید قدر آن را بدانیم نه اینکه با بیحوصلگی برخورد کنیم.
این همان سرمایه اجتماعی اختصاصی روحانیت است که هیچ قشری ندارد و اگر با رفتارهای زننده برخورد کنیم، قطعا ضرر بزرگی خواهیم کرد.
❇️ کم نیستند کسانی که در مواجهه با رفتارهای خوب طلبهها بعد از اعتراضشان، تازه عاشق آخوندها میشوند ولی اگر رفتار ناخوشی ببینند، رفتار یک نفر را پای کل صنف مینویسند.
🎥 میلاد دخانچی
♨️ روحانیت نقش «ضد قهرمان» در سینمای ایران دارد!
📌 مناهج:
از سینمای به اصطلاح روشنفکری و در عمل غربزده که انتظاری نیست؛
اما چرا سینمای حزباللهی و ارزشی گرفتار تصویرسازی غلط از روحانیت است؟!!
حوزه هنری (سازمان تبلیغات) و اوج و ... که بودجههای حاکمیتی دارند باید پاسخگوی فیلمسازی خود باشند.
پ.ن:
البته دیگر مواضع دخانچی مطلقا مورد تایید مناهج نیست؛ بلکه این نظر صرفا از بابت انتشار حرفهای یک فعال مجازی درباره چهره روحانیت در سینما و رسانه منتشر گردید.
#روحانیت_در_رسانه
#روحانیت_در_سینما
#تصویر_روحانیت
@Manahejj
🎥 جدیدترین اثر تولیدی معاونت خانواده و امور فرهنگی مرکز خدمات
📺 شبکه ۵ سیما
🗓 پنج شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
⏰ ساعت ۲۰
#
عظمت و قدرت دینی، اجتماعی و سیاسی روحانیت
امام خمینی (ره)
اگر روحانیت کنار گذاشته شود، رسم و اسمی از اسلام باقی نمیماند.
هیچ جبهه و حزبی قدرت روحانیت را ندارد.
درباره امام جمعه ایرانشهر
علی مهدیان
بر خلاف همه اظهار نظرهایی که درباره رفتار امام جمعه ایرانشهر با کارگران بیان شده، من میخواهم زاویه دیگری را طرح و بحث کنم.
حدود دوازده سیزده سال پیش، در خیابانهای قم دنبال خانهای اجارهای بودم. برای ما طلبه ها خیلی سخت است دنبال خانه اجارهای گشتن. آنهم با خانواده، بدون ماشین و وسیله، تازه اگر هم پیدا کردیم میترسیم که صاحبخانه سر سال میخواهد چه کند. ما پول زیادی به عنوان شهریه نمیگیریم. با این پول باید درس خواند و زندگی گذراند و کرایه خانه داد؛ سخت است خصوصا در ابتدای طلبگی.
آن شب مشاور املاکی گفت زیر زمینی را میخواهم معرفی کنم. این را ببینی میپسندی. زیر زمین را دیدم اما صاحب خانه بیشتر از خانه به دلم نشست. حاج آقایی سید که با آرام و متین و با محبت برخورد میکرد. گفتم حاج آقا پول رهن خانهام آماده نیست. گفت ایرادی ندارد بیایید و بنشینید. نگران نباشید مهمان مایید انشاءالله از اینجا هم به خانه خودتان سفر کنید.
آن صاحب خانه همین سید ابطحی بود. امام جمعهای که رفتارش با کارگران ایرانشهری حاشیهساز شد. بر خلاف دیگر خانههای اجارهای چند سالی آنجا ماندیم؛ هم مهربان بودند و هم منصف. بعد هم ندیدمش تا امروز.
صاحبخانه ما کمحرف بود. تعاملش با دیگران کم بود احساس میکردم کمی خجالتی است وقتی متوجه شدم که او امام جمعه شده تعجب کردم. خیلی تعجب کردم. چون فکر نمیکردم اهل کر و فر باشد یا اهل تعامل و رفاقت با مردم. اصلا نمیدانم انتخاب او درست بود یا نه.
اما یقین دارم او در دلش از سر محبت و لطف و کرامت با کارگران برخورد کرده چون اخلاقش را میشناسم. ولی از طرفی یقین دارم ما طلبهها مهارت ارتباط با مردم را تمرین نکردهایم. ما طلبهها مهارت حضور مقابل رسانهها را نیز تمرین نکردهایم. تواضع هم از جنس روحیه و اخلاق است هم یک آداب و رفتار اجتماعی است. این دومی را باید آموخت و تمرین کرد. و الا اینطور بهانههایی را به دست دشمن نانجیب خواهیم داد.
سید ابطحی بزرگوار را احترام میکنم و این استعفای او را نیز دلیل بزرگواریش میبینم. اما رفقا! در قضاوتهایمان درباره آدمها خیلی عجول و گاهی بیتقواییم. مراقب باشیم با چند دقیقه فیلم دیگران را راحت قضاوت نکنیم.
💠 هنجارها
🔺«طلبه-کارگر» کاراکتر جذاب سینمای ایران!
🔺آیا انتقاد از روحانیت در رسانه جایز است؟
🔺کدام آثار، تصویر دقیقی از روحانیت نمایش دادهاند؟
💠 گزارش
🔺کدام بازیگران معروف در نقش «روحانی» ظاهر شدهاند؟
💠 راهکار:
🔺آیا حوزه علمیه نمیخواهد از لباس و حرمت علمای اسلام دفاع کند؟
📣 مطالب این پرونده منتشر شد
ذهنیت مردم از هر صنف و شغلی، واقعیت آن صنف را میسازد. از دکترها، انتظار تمیزی و تغذیه سالم دارند؛ چون نسبت به بیماریها آگاهی دارند. از پلیسها انتظار رعایت قوانین و دوری از بزهکاری دارند.
فرض کنید، پزشکی نمایش داده شود که زندگی چندان تمیزی ندارد؛ یا پلیسی که بیش و کم قوانین را رعایت نمیکند. نتیجه آنکه، ذهن ناخودآگاه مخاطب از تصویر قبلی اش تغییر میکند و همانی میشود که در نمایش میبیند. بیشک، نمایش یک نفر به معنای قضاوت برای همه افراد صنف نیست، اما در قاب تلویزیون اگر همان یک نفر نمایش داده شود، میشود نماینده همه صنف برای قضاوت کردن مردم. پس رسانه است که برای مردم ذهنیت میسازد.
روحانیت هم صنفی از جامعه ایران است که طبیعتا در نمایشها میآید. انتظار مردم از روحانیت، انتظار روح معنویت و زهد و تقید به آداب مذهبی است. واقعیت آن است که مردم از یک روحانی، توقع هر شوخی یا مزهای را ندارند. طنز با روحانیت، ذاتا فاصلهای بسیار دور دارد، چنانچه از پلیس نیز فاصلهای دور دارد.
اما امروزه نمایش روحانیت، در سراشیبی طنز و لودگی قرار دارد. بسیاری از این فیلمها کمدی هستند. برخی دیگر که کمدی نیستند، بازیگری کمدی نقش روحانی را بازی میکند و در بسیاری از آنها نقش روحانی، تهمایه طنز دارد.
پر واضح است که تصویر طنز و کمدی، در ذهن مخاطب دیگر جایی برای مرجعیت اعتقادی و رفتاری نمیگذارد؛ یعنی خالی کردن روحانیت از وظیفه ذاتیش.
🗂 پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه"
هادی چیت ساز
انتقاد از روحانیت قطعا جایز، بلکه واجب است. روحانیت، سازمانی است که در عمر هزارساله خود، شریف ترین انسانها و رهبران اجتماعی را به خود دیده است، اما با این حال، خالی از اشکال و انتقاد نیست. امامان انقلاب نیز از منتقدان این سازمان هستند. حضرت امام(ره) در منشور روحانیت رویکرد انتقادی و سازنده به روحانیت دارند. پس انتقاد بر دیگران عیب نیست.
اما انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه هر نوع نقدی با هر روشی. انتقاد آداب خود را دارد. انتقاد غیر از تخریب و ضربه زدن است. انتقاد غیر از مسخرگی و لودگی است. انتقاد یعنی نقطه ضعف را در کنار نقطه قوت دیدن و برای رفع آن پیشنهاد دادن.
در دنیای سینما و رسانه، انتقاد یعنی نقطه قوت و ضعف یک جریان یا شخصیت حقوقی را در کنار هم به نمایش گذاشتن. مانند فیلمهای «ابوالقاسم طالبی» که هر دو چهره خوب و بد در کنار همدیگر هستند. در «قلادههای طلا» دو پلیس خیانت میکنند و باعث آشوبهای بعدی میشوند، اما فرمانده اصلی و سایر پلیسها صادقانه خدمت میکنند. در «یتیمخانه ایران» نیز دو چهره از روحانیت نمایش داده میشود: اولی آخوند انگلیسی که طرفدار سیاستهای انگلیس است، و دومی نماینده مراجع که طرفدار مردم و ضد سیاستهای انگلیس است.
اما در کنار انتقادها، با سه نوع غرضورزی در نمایش انتقاد مواجهیم:
1. نمایش یک چهره و نپرداختن به سایر چهره ها؛ بدیهی است اگر فقط یک چهره هرچند با رویکرد انتقادی نمایش داده شود، سایر چهرهها و شخصیتها نفی نمی شوند. اما از بدیهیات رسانه این است که اگر رسانه به چهره ای بپردازد، مهم میشود و بقیه مسائل و چهرهها از اهمیت میافتند. به سخن دیگر، نمایش چهره خاص از اقلیت یک صنف و پردازش آن، معنایش سرایت دادن این چهره به اکثریت صنف است.
2. نمایش حماقت و کودنی؛ این نمایش دیگر به معنای انتقاد نیست، که همان لودگی است؛ مانند گریم متفاوت، دیالوگ های غیر مؤدبانه و رفتارهای زننده ای که دور از شئون اجتماعی مردم است. دویدن های خنده دار، شوخیها و خنده های غیر مؤدبانه، رانندگی بد و کلمات دوپهلو، از این قبیل هستند.
3. بدسلیقگی در انتخاب بازیگر؛ انتخاب بازیگر، یکی از هنرهای کارگردان است. معمولا آینده بازیگر، از گذشتهاش وام میگیرد و بازیهای قبلی، تعیین کننده نقشهای آینده هستند. اوج این نکته در پر رنگ شدن چهرهای مثل طنز در بازیگر است. پر واضح است اگر بازیگری در طنز شناخته شود، سایر نقشهایش اگر جدی هم باشند، نمایشی طنزگونه خواهند داشت. همین که مخاطب تصور کند «اکبر عبدی» یا «حمید لولایی» آخوند شدند، کافیست خودش را برای دیدن تمسخر روحانیت آماده کند.
در سریال «نون خ» که یکی از نقشهای اصلی روحانی است، هر سه غرضورزی وجود دارد. بازیگر نقش روحانی، «هومن حاج عبداللهی» است که یک چهره معروف طنز است که مخاطب را آماده شوخیهای تند و تیز میکند. از سوی دیگر، حاج آقا در کنار آخوندی، داور و وکیل است. واقعیت آن است که تعداد روحانیونی که داور باشند، از میان 200 هزار روحانی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. پس انتخاب چهره داور برای روحانی، با واقعیت روحانیت سازگار نیست، چه رسد به اینکه نقد شود.
جالب آنکه بسیاری از صحنه های طنز سریال، داوری های حاج آقا است که نمایش حماقت و کودنی در رفتار و گفتار است مثل کارت قرمزهای زیاد، دویدن های مسخره و اشتباهات داوری بزرگ.
اشکال بزرگتر آنکه چهره این روحانی، به عنوان تک چهره از روحانیت نمایش داده میشود و این ذهنیت را برای مخاطب میسازد که اکثر روحانیون حتی از داوری یک مسابقه برنمیآیند چه رسد به سایر فعالیتهای اجرائی، یا رفتارهای احمقانهای دارند و دغدغههایشان فوتبال و اموال دیگران است.
با این اوصاف، آیا سریال «نون خ» را مصداق یک طنز فاخر بدانیم، یا مصداق لودگی و تخریب روحانیت؟
پرونده ویژه "تصویر روحانیت در رسانه"
هادی چیتساز