مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سودای مرجعیت» ثبت شده است

📝 اظهارات جدید مرجع خودخوانده 

🖋 علی مهدوی

🔸 مرجع خودخوانده‌ای که منتظر بودیم درباره‌ی موضع‌گیری احساساتی و پیش‌داوری خلاف خود پس از مرگ مهسا امینی، این بار عذرخواهی کند؛ با کمال تعجب در حرکتی جانبدارانه و به ظاهر اخلاقی به نصیحت نظام پرداخته است که در زندان با سران اغتشاشات رفاقت کنید، تلویزیون و مطبوعات را آزاد کنید!!

🔹 آقای #ژن_خوب! شما خود اجازه می‌دهید درباره نحوه ساخت و ساز مسجد ارثی و وراثتی‌تان، افرادی که داخل دفترتان منصوبتان هستند و تحت تعقیب قرار گرفته‌اند، درباره نحوه تلاش رسانه‌ای و پول‌پاشی برای تبلیغ مرجعیت‌تان و ...، چهره‌های انقلابی بیایند روی منبر آن مسجد و روشنگری کنند؟؟

♨️ شما حتی حاضر نیستید حق را بشنوید و از تهمت ناحقی که به نظام بستید کوتاه بیایید و عذرخواهی کنید، حال دم از رفتار اخلاقی می‌زنید؟

⁉️ آنگاه که بر آتش اغتشاشات، بنزین ریختید و وانمود کردید برای مهسا امینی جریحه‌دار گشتید؛ چرا برای آتش‌زدن ده‌ها پلیس و بسیجی و زن و بچه مردم ابراز ناراحتی نکردید؟

چرا آنگاه که چادر از سر زن مسلمان کشیدند ساکت بودید؟

چرا حتی وقتی قرآن کریم را به آتش کشیدند هیچ نگفتید؟

‼️ جریحه‌دار شدن شما اگر نگوییم به نفع ضد انقلاب و به نفع اغتشاشات است، اما باید گفت: چرا همیشه به نفع یک طیف سیاسی خاص است که فکر می‌کنند با لگدزدن به نظام به حیات سیاسی منحوس خود به هر قیمتی باید ادامه دهند؟

🔹 وااسفاه که کار به جایی رسیده که به جای عذرخواهی از تکرار کلیدواژه مهسا امینی، برای زندانیان سیاسی و امنیتی دل می‌سوزانید؟

🔹آیا رهبر انقلاب نفرمودند که قضیه فوت این خانم بهانه‌ای بیش نبود و اگر این هم نبود، دشمنان بهانه‌ای دیگر پیدا می‌کردند؟

❓آیا گزارش پزشکی قانونی و نتیجه بررسی ۱۹ پزشک متخصص و اظهارات صریح خانواده مرحومه را ندیدید؟ 

🔻 از عاقبت آن #شیخ_ساده_لوح انقلاب که برخلاف شما هم مجتهد مسلّم بود و هم تألیفات و شاگردان کثیر داشت، عبرت بگیرید؛ جرم زندانیان سیاسی آزاد شده دهه ۶۰ که دستشان در فتنه‌های اخیر به خون ملت بیش از پیش آلوده شده، به پای آن شیخ ساده لوح هم هست...

  • صادقی

🖋 علی مهدوی 

🔸 ماجرای فوت مهسا امینی، بهترین دستاویز برای موج‌سواری منافقین و دشمنان مختلف جمهوری اسلامی شد؛ از کومله، تا سلطنت‌طلب تا ....

🔹 از دشمن که به غیر از دشمنی و خنجر جفا توقعی نمی‌رود؛ 

اما در این میان، از معمّمین و افرادی که داعیه‌ی مرجعیت و یدک‌کشیدن نام اجداد و سیادت را دارا هستند، انتظار می‌رفت با کلماتی مبهم بنزین بر آتش #فتنه نریزند و تا روشن‌شدن ابعاد مختلف حادثه صبر کنند.

1 چه کنیم از دست افرادی که مدام دنبال مطرح‌کردن خود به عنوان مرجع تقلید هستند؛ در مقابل جامعه مدرسین قد علم می‌کنند اما همان زمانی که اصحاب فتنه از مرگ نامعلوم یک دختر، جمهوری مظلوم اسلامی را به انواع اتهامات محکوم می‌کنند، این مرجع خودخوانده هم نگرانی عمیق خود را از برخوردهای نسنجیده‌ای که به نام دین صورت می‌گیرد ابراز می‌کند!!

2 چرا وقتی مادر این دختر، دخترش را از حضرت زهرا سلام الله علیها پاک‌تر دانست این مدعیان ابراز تأسف نکردند؟ 

3  چرا وقتی عده‌ای فریب‌خورده بر اساس غلیان احساسات و همین قضاوت‌های عجولانه با اغتشاشگران همدست شدند ابراز نگرانی نکردند؟!

4  این مدعیان بدانند، مرجع تقلید یعنی #امام_خمینی (ره)، کوه غیرت که در واکنش به یک برنامه رادیویی و قیاس حضرت زهرا سلام الله علیها با یک بازیگر ژاپنی (به نام اوشین) آنگونه که لازم بود برخورد کرد. 

5 اگر آن ابراز نظر و این سکوت مرجع خودخوانده برای جمع‌کردن مقلّد از بین دار و دسته‌ی افراد زاویه‌دار با انقلاب است، بدانیم اینها اصلا دغدغه‌ی تقلید و عمل به رساله ندارند؛ اگر هم واقعا از سر دغدغه‌ی خالصانه و دلسوزی است، تقوا به واکنش دیگری حکم می‌کرد.

♨️ اگر یک درصد از همراهی فریب‌خوردگان با اغتشاشگران در فاجعه‌ی آتش‌زدن پلیس و تعرض به نیروهای انتظامی و شهادت افراد خدوم، به دلیل این اظهار نظر ناروا باشد، چگونه می‌خواهید تاوان این خون‌ها را پس دهید؟!!

 🔻 اگر یک درصد اعتماد مردم به نظام اسلامی سست گردد آیا نباید عذاب وجدان داشته باشید؟!

✅ همه‌ی روحانیت خصوصا اهل منبر و تریبون را باید به تقوا دعوت کرد، و بیش از هرچیز به #تقوای_سیاسی، چراکه دنیا و آخرت مردم را جهت‌دهی می‌کند.

مهسا امینی

  • صادقی

متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند!

 آیت الله رضا استادی

برخی بدون اجازه خود را مجتهد معرفی‌ می‌کنند/ متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند!

استاد رضا استادی با اشاره به اینکه فلسفه اجازات و تصحیح کتب، مصون ماندن از تحریفات است، اظهار کرد: منبر و تبلیغ، مداحی، امور حسبیه و وجوهات نیز اجازه‌ می‌خواهد که مهم‌ترین بخش اجازات، اجازه اجتهاد است، اما امروزه برخی خودشان را بدون اجازه به عنوان مجتهد به جامعه معرفی‌ می‌کنند.

نشست علمی نقد و بررسی کتاب «اجازات العلما» با حضور استاد رضا استادی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دیگر اساتید از سوی سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم برگزار شد.

در این نشست کتاب دو جلدی «اجازات العلما» حاوی اجازه علما از لابه لای نسخه‌های خطی موجود در آستان مقدس رضوی که حاصل زحمات فهرست نگار بخش خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، براتعلی غلامی‌مقدم بود، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. این کتاب در مرحله بعدی توسط سیدمحمدرضا رضاپور به رشته تحریر درآمده است.

استاد رضا استادی، در این نشست با اشاره به فلسفه اجازات، گفت: پیامبر(ص)، هم در دریافت هم در نگهداری و هم در ابلاغ و بیان مطالب، معصوم هستند و بعد از ایشان ائمه(ع) هم این عصمت را دارند ولی بعد از ائمه(ع) احتمال خطا در افراد دیگر حتما وجود دارد و فرد ممکن است چیزی را درست بگیرد و حفظ کند ولی در بیان خطا کند و یا برعکس.

وی افزود: روایات ما در ۴۰۰ رساله، یعنی اصول اولیه نوشته شده بود و بعدا علما از روی آن به عنوان نسخه اصل تلاش کردند بنویسند و شاید در این انتقال خطاهایی ایجاد شده باشد؛ علما از ابتدا به این فکر بودند که ما موظف هستیم که معارف ائمه(ع) و اصحاب آنها را به حال خود رها نکرده و جمع کنیم لذا در این مسیر قدم برداشتند و همه اینها از حیث ادب عربی، افراد توانمندی بوده‌اند.

استادی بیان کرد: مجمع‌البیان ما یک کتاب عربی غنی است و بنده بارها شینده‌ام که می‌گویند به جای مغنی همین کتاب خوانده شود زیرا بهتر و قوی‌تر است. از افتخارات ما این است که در طول قرون متمادی جز صد سال اخیر، کسی به کتاب‌های شیعه از لحاظ ادبیات عربی آن ایراد نگرفته است و عموما ادبیات عربی علمای ما بسیار خوب بوده تا دوره معاصر که تغییرات زبانی عربی زیاد شده و ممکن است خلل‌هایی داشته باشیم.

آفت عدم رعایت اجازات

استادی با اشاره به اینکه اگر پدیده اجازه و تصحیح که مرسوم بوده به درستی رعایت می‌شد امروز بسیاری از مشکلات را در این زمینه نداشتیم، تصریح کرد: الان برخی کتاب‌ها را داریم که نه نزد کسی قرائت شده نه اصل وجود آن مورد تایید است و برخی می‌گویند به درد می‌خورد یا نمی‌خورد، زیرا بنا بوده ما کتابی را بپذیریم که یا اصل باشد یا با نسخه اصل مطابقت داشته باشد، البته علمای ما واقعا در این زمینه زحمت زیادی کشیده‌اند.

وی افزود: این زحمت علما سبب شده تا معارف ما از آسیب محفوظ باشند، الان کتب حدیثی به ده درجه تقسیم شده و اگر این مسائل رعایت می‌شد همه درجه اول و دوم بودند. به هر حال فلسفه اصلی تصحیح، مصون ماندن کتب از تحریف و از بین رفتن بوده است و این کار بسیار لازم و خوبی هم بوده و خوب انجام شده ولی فراگیر نشده و چون فراگیر نشده کتبی داریم که قرائت نشده و مقابله نشده است و در آن تردیدهایی ایجاد می‌شود.

استادی بیان کرد: این کتابها البته وضعیت متفاوتی دارند، برخی فقط قرائت استاد بوده است ولی برخی تحقیق کامل جدی به دنبال آن بوده و شاگرد اجازه پرسش هم داشته است؛ گاهی دو یا سه بار و کمتر و بیشتر مقابله شده است. اگر امروز ما کافی و من لا یحضر الفقیه و … داریم محصول این تلاش‌هاست و نسخ مختلف آن هم اختلافات کمی با هم دارند.

وی افزود: علما همانطور که در حفظ و کتابت کتب حدیثی اهتمام داشته‌اند به کتب فقهی هم توجه کرده‌اند؛ بسیاری از تصحیحات هم برای کتب فقهی اصولی و حتی کتب غیر شیعیان است. به صورت کلی درباره کتب مورد نیازشان به دنبال کتاب‌های تصحیح‌شده و قرائت شده می‌رفتند لذا در اجازات داریم که مثلا این کتاب چند بار حتی تا هفت بار نزد استاد، قرائت شده است.

منبر و مداحی هم نیازمند اجازات است

وی اضافه شد: فلسفه اجازات متاسفانه به درستی رعایت نشد و اگر می‌شد اشکالات کار بسیار کمتر بود. قبلا منبری باید اجازه می‌گرفت تا از کتابی استفاده کند وگرنه اینکه هر کسی بتواند هر چیزی را بگوید درست نیست؛ برای حفظ معارف باید منابع تایید شده در اختیار مبلغ و منبری قرار می‌گرفت و او با اجازه آن را مورد استفاده قرار می‌داد.

استاد حوزه علمیه بیان کرد: مداحی هم اجازه لازم دارد؛ اجازه امور حسبیه حتما لازم است و باید به کسانی اجازه داده شود که مردم به او اعتماد کنند، اجازه گرفتن وجوهات هم جزئی از اجازات بوده است و مهمترین مسئله اجازه اجتهاد است که الان مغفول واقع شده است؛ اینکه هر کسی خودش، خودش را به عنوان مجتهد معرفی کند درست نیست. مرحوم آیت‌الله اراکی معتقد بود کار هر کسی نشان می‌دهد مجتهد است یا خیر؛ این جمله در مورد افرادی مانند ایشان درست است ولی اینکه هر کسی سفره‌ای پهن کند باید اجازه اجتهاد داشته باشد که در گذشته با دقت هر چه تمامتر انجام می‌شده است.

استادی اضافه کرد: اجازه روایت اگر دنباله تصحیح باشد که هست یعنی طرف، مقابله و قرائت می‌کرد و اجازه می‌گرفت ولی متاسفانه حتی در گذشته سراغ داریم کسانی حتی به دنیا نیامده، اجازه برای آنها صادر شده است، به کودک اجازه داده‌اند ولی قاعدتا باید اجازه طوری باشد که فرد، قدری نزد صاحب اجازه قرائت کرده و خوانده باشد. متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند در حالیکه اجازات در گذشته اینگونه نبود و مجیز و مجاز هر دو کتب حدیثی را به طور کامل مطالعه و فهم کرده بودند.

وی افزود: از برکات اجازه آن است که انسان اجازه‌دهنده و اجازه گیرنده را می‌شناسد و معرفی می‌شوند و رتبه علمی آنها هم روشن می‌شود و در خلال آن مطالبی گفته‌ می‌شود که بسیار ارزنده است و در همین کتابی که منتشر شده هم شاهد این نوع مطالب هستیم.

استادی تصریح کرد: الان هم ممکن است که اجازه وجود داشته باشد ولی برخی چند اجازه از کسی دارند که خود او حدیث نخوانده است و یا این فرد هم اصلا علمش را نزد استاد ارائه نکرده است و این هم نمی‌تواند کارآیی مناسبی داشته باشد.

نظر امام در مورد وضعیت اجازات امروزی

وی افزود: امام فرموده؛ از چیزهایی که مورد تاسف است این است که ما احادیث را نزد کسی(استاد) نخوانده‌ایم بلکه آن را در برخی کتب مانند جواهر و … خوانده‌ایم و همین سبب تالی فاسد شده است و حتی موجب برخی اشتباهات در فتاوا شده است در صورتی که اگر نزد استاد خوانده شده بود این اشکالات کمتر بود. الان متاسفانه عمدتا اجازات برای تبرک و تیمن است در صورتی که اجازات گذشته حداقل شخصیت اجازه‌دهنده را نشان می‌داد.

استادی بیان کرد: بعضی تا ۱۸۰۰ اجازه داده‌اند که برای تبرک و تیمن خوب است ولی فایده علمی ندارد البته برخی هم می‌گویند می‌خواهیم در سلسله روات باشیم ولی در قرون اولیه تا قرن ششم و هفتم اینطور نبود. شیخ بهائی گفته است فردی از من اجازه خواست تا اجازه دهم فلان کتاب(اربعین) را تدریس و تبلیغ کند و او مدتی نزد من بخش‌هایی از این کتاب را خواند تا اجازه گرفت ولی آیا الان اینگونه اجازه داده می‌شود؟

مصونیت معارف؛ فلسفه اجازه

وی افزود: برای اینکه معارف از تحریف مصون باشد اجازه لازم است ولو اینکه برخی بگویند اینها قصد دارند جلوی تحقیق را بگیرند، چرا کاشف الغطاء، تقریظ می‌نویسند برای اینکه کتاب معرفی شود و مردم بدانند فلان کتاب محکم و معتبر بوده که بر آن تقریظ‌نویسی شده است. حتی ترجمه هم اجازه می‌خواهد و مگر هر کسی می‌تواند ترجمه کند؟ تقریبا به این موارد عمل نشده است و تا حدی که عمل شده لازم بوده و مؤثر واقع شده و مشکلاتی که داریم به خاطر بخشی است که عمل نشده است.

استاد سطح خارج حوزه علمیه بیان کرد: الان اجازات ما محل اشکال است و این نوع اجازات با آن چیزی که فلسفه اصلی آن بوده، فاصله ز یادی دارد.

وی افزود: برخی تصحیحات، احیای کتاب است، مثلا گاهی نویسنده چهار سال وقت برای نوشتن کتاب صرف کرده ولی تصحیح آن بیش از چهار سال طول کشیده است زیرا واقعا مصحح دنبال احیای کتاب و تطبیق و رفع اشکالات آن برآمده است. گاهی می‌بینیم در گذشته کارهایی تصحیح شده که اگر قرار بود امروز انجام شود، یک گروه چند نفره لازم بود.

استادی اضافه کرد: زحمات اجازه‌دهندگان و اجازه‌گیرندگان و مصححین تا قرون متمادی مانند آنچه در کتب صدوق و اصول اربعه و دوره‌های بعد انجام شده جای تقدیر دارد ولی روندی که به خصوص در دوره معاصر شاهد هستیم تداوم روند قبل نیست.

وی ادامه داد: من با صراحت می‌گویم که هر کتابی، رونمایی نیاز ندارد. البته تذکر این نکته لازم است که امتیاز مهم این کتابی که الان مورد بحث است در فهارس الفبایی آن است و جای قدردانی دارد.

  • علی مهدوی

📝 بازداشت مسؤولین دفاتر آیات فیاض و محقق کابلی

🔸 طالبان دفترهای آیت‌الله محمداسحاق فیاض و آیت‌الله محقق کابلی، دو مرجع تقلید شیعیان را در شهر غزنی افغانستان بستند.

به گفته برخی منابع، در روزهای اخیر افراد طالبان در چند نوبت دفاتر این دو مرجع مذهبی را بازرسی کرده و مسئولان آن را بازداشت کرده‌اند. طالبان دلیل بستن این دفاتر را نداشتن مجوز فعالیت عنوان کرده‌اند.

🔹 منابع معتبر می‌گویند که طالبان دو نفر از مسئولان دفتر آیت‌الله فیاض را پس از بازداشت با قید ضمانت آزاد کرده‌اند اما مسئولان دفتر آیت‌الله محقق کابلی هنوز در بازداشت طالبان به‌سر می‌برند.

🔹 دفاتر مرکزی آیت‌الله فیاض و آیت‌الله محقق کابلی در شهر نجف عراق است. این دو مرجع شیعیان افغانستان در شماری از ولایت‌های عمدتاً شیعه‌نشین دفاتر منطقه‌ای دارند.

🔹 طالبان درحالی دفاتر مراجع تقلید شیعیان را بسته‌اند که اخیراً سخنگوی این گروه در واکنش به گزارش وزارت خارجه امریکا مبنی بر نقض شدید آزادی مذهبی در افغانستان گفت که «همه حقوق اقلیت‌های مذهبی در افغانستان محفوظ است».

♨️ طالبان پس از بازداشت مسئولان دفتر این دو مرجع تقلید به آن‌ها گفته‌اند: 

«شما دولت در درون دولت ایجاد کردید. مکتب و مدرسه می‌سازید، دعوا حل می‌کنید. کمک جمع‌آوری و کمک توزیع می‌کنید. دفتر ثبت ازدواج و طلاق دارید».

مقام‌های طالبان به مسئولان دفتر این مراجع تقلید گفته‌اند که باید از وزارت حج و اوقاف این گروه مجوز فعالیت بگیرند.

🔹 حوزه فعالیت دفاتر مراجع تقلید در افغانستان متنوع و گسترده است. مسئولان این دفاتر به سوال‌های شرعی مراجعان پاسخ می‌دهند، دعواهای خانوادگی را حل و فصل می‌کنند، دفترهای عقد نکاح و طلاق دارند، وجوهات شرعی مردم را دریافت و مصرف آن‌ها را محاسبه می‌کنند، کمک‌های خیریه جمع‌آوری و به نیازمندان کمک‌ می‌کنند. دفترهای مراجع تقلید همچنین ضمن اداره مدارس دینی، شفاخانه و مکتب نیز می‌سازند.

🌐 دولت دین

📌 مناهج:

سکولارهای حوزوی وقتی از «استقلال حوزه پیش از انقلاب اسلامی» سخن می‌گویند و برایش هزار افسوس و حسرت می‌خورند، مرادشان همین استقلال حوزه‌های علمیه افغانستان است؟! که حتی اجازه اجرای احکامی همچون نکاح و طلاق و اخذ وجوهات ندارند؟!

یا اینکه به خوبی از بسط ید و توسعه حوزه‌های علمیه پس از انقلاب باخبرند و صرفا به جهت سودای مرجعیت، تاریخ را تحریف می‌کنند و دنبال جمع‌کردن مرید و مقلد هستند؟!

در آینده بیشتر از سکولارهای حوزوی خواهیم گفت...

  • صادقی

📝 خطاب به حوزه‌های علمیه 

🔸 وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدسه‌ی علمیه آن است که کراراً عرض نموده‌ام که:

🔻 در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، و یکی از راه‌های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی #نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است:

    1⃣ که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است

    2⃣ و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها وقشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش و ضربه‌ی مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد. 

♨️ و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورتهای مختلف از ملی‌گراها و روشنفکران مصنوعی و #روحانی‌نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس‌مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. 

🔹 و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه‌هایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «توده‌ای‌»ها و دیگر عناوین دیده‌اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند.

❇️ و از همه لازمتر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیه‌ی آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. 

و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد.

🔹 در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همه‌ی اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم‌الشأن صرف وقت نموده و با برنامه‌ی دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصاً حوزه علمیه‌ قم و سایر حوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.

🔹 و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقه‌ی مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. 

🔹 و البته در رشته‌های‌ دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه‌هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی [است]، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می‌باشد.

  • صادقی

🖋 جعفر ولایی منش

🔸 توهین بی‌سابقه رسانه‌های صهیونیستی به امام هشتم علیه السلام و تقدیر غرب‌گرایان ایرانی و عناصر اجاره‌ای آنان یعنی سلبریتی‌ها از این رویداد ضد فرهنگی، با واکنش صریح جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و بزرگان و علمای انقلابی حوزه علمیه همراه شد؛ اما از چهره‌ها و مراجع ساختگی غرب‌گرایان چیزی جز سکوت مشاهده نشد!

⁉️ چگونه است که وقتی عنصری نه چندان شناخته شده، انتقاد کوچکی به علما می‌کند، چهره‌های مشهور سکولارها، فریاد وا اسلاما سر می‌دهند و با اظهار مصیبت فراوان اعلام می‌دارند که به کیان شیعه توهین بی‌سابقه شده است! حال اما در برابر توهین و اهانت بی‌سابقه سلبریتی‌های وابسته و تأیید چهره‌های سیاسی غرب‌گرایان به ساحت مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، سکوت بی‌سابقه‌ای در پیش گرفته‌اند! 

⁉️ به راستی کدام اتاق فکر صهیونیستی، دارد سکولارهای حوزوی و سلبریتی‌های هنجارشکن را مدیریت می‌کند که اینچنین با تأیید و سکوت از کنار چنین فاجعه عظمایی به راحتی آب خوردن عبور کنند؟

‼️ چگونه است که در جریان حادثه دردناک متروپل، با وجودی که وزیر دولت، وزارت خانه را رها می‌کند و قوه قضائیه، شهردار فعلی و سابق و اسبق آبادان و مسببان گوناگون این واقعه را دستگیر می‌کند و نظام اسلامی با تمام قوا از نماینده ولی فقیه تا قرارگاه‌های سپاه و بسیج و آستان قدس و نیروهای گوناگون جهادی، پای کار مصیبت مردم آبادان هستند، یکی از همین مراجع خودخوانده‌ی سکولارها، علیه نظام موضع‌گیری می‌کند تا بلافاصله دشمنان قسم‌خورده‌ی جمهوری اسلامی، آن را در رسانه‌های معارض و معاند، بازتاب گسترده دهند و آنرا مصداق نارضایتی حوزه علمیه قم علیه نظام ارزیابی کنند، ولی هم اینان در برابر توهین علنی به امام معصوم علیه السلام به گونه‌ای برخورد می‌کنند که صدا از سنگ در می‌آید ولی از اینان نه!

❇️ بی‌تردید عموم مردم متدین و نیز بدنه‌ی انقلابی‌ حوزه، این سکوت ناصواب را در این وقایع فراموش نخواهند کرد و بی‌تردید ادعای پوشالی سکولارهای حوزوی را در دفاع از ولایت معصومین علیهم السلام و کیان اسلام و تشیع، جز حربه‌ای سیاسی برای پیشبرد منافع پوچ خود در تضعیف اسلام و تشیع و انقلاب و نظام اسلامی تفسیر نخواهند کرد.

قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنّی مَعَکُمْ مِنَ المنتظرین

  • صادقی

📝 درایت میرزاى شیرازى در تأیید افراد

👤 شهید آیت الله مطهری

🔸 در میان علما و مراجع گذشته در این صد سال اخیر، مرحوم میرزاى شیرازى (میرزاى بزرگ، مرحوم حاج میرزا محمدحسن، صاحب فتوای تحریم تنباکو) از کسانى است که در علم و در عقل و در تقوا تقریباً در طراز اول است،

🔹 و مخصوصاً در صفا و معنویت شاید در طبقه مراجع کسى به حد او نرسیده یا کمتر رسیده است،

و ظاهرش هم هیچ نشان نمی‌داد؛ خیلى مرد عجیبى بوده است.

🔹 در یکى از شهرستان‌ها یک ملایى بوده است، بعضى از دوستان میرزا گفته بودند ما نامه‌اى خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان تأیید خواستیم که این آقا در این شهرستان هست؛

🔹 مرتب نامه به ایشان نوشتیم که فلان شخص در این شهر مردى است خیلى عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلى هم باتقوا، شما ایشان را تأیید کنید، مثلًا اجازه به ایشان بدهید.

🔹 مى‏‌گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه می‌نویسد، باز تعریف مى‏‌کند که این مردى است بسیار عالم و باتقوا، هم علمش را تأیید مى‏‌کند و هم تقوایش را. باز میرزا جواب نداد.

❓ تا بالاخره آن کسى که این‏همه او را تأیید مى‏‌کرده بلند می‌شود مى‌رود سامره که چرا میرزا جواب نداد، آیا به حرف ما اعتماد نکرد؟

❗️ رفت و گفت: آقا! چرا ما هرچه براى این آقا تأیید خواستیم شما تأیید نکردید، چرا نامه‌هاى ما را جواب ندادید، آیا حرف ما را قبول ندارید که او مرد عالم و باتقوایى است؟

فرمود: چرا، همه حرف‌هاى شما را قبول کردم. 

گفت: پس چرا شما تأیید نکردید؟

♨️ فرمود: تو همواره در نامه‏‌هایت نوشتى که این چقدر عالم است و چقدر باتقواست،

در یک نامه‏‌ات ننوشتى که عقلش در چه حدى است!

❇️ براى ملّا، علم و تقوا کافى نیست؛

 عقل و فکر و دوراندیشى و هوشیارى و ادراک شرایط زمانِ خودش و شناختن مردم، اینها خودش رکن اساسى است.

🔻 خیلى هم عالم و باتقوا باشد اما یک آدم ساده ‏دل، نتیجه چیست؟ ابزاردست شیّادها مى‌‏شود،

🔻 یعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام‌ها، 

ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فایده ‌اش چیست؟ 

تو هیچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى.

🔻 من نمى‏‌توانم کسى را فقط به دلیل علم و تقوا تأیید کنم درصورتى‏که براى من محرز نیست که از نظر عقل و تدبیر و هوشیارى و درک شرایط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدى است.

🔹 بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است،

✅ اما من نمی‌توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست کسى بدهم که عقلش براى من محرز نیست.

📗 مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج ۲۷، صص ۵۰۷ و ۵۰۸؛ با ویرایش جزئی

  • صادقی

🔸 سال ۱۳۹۶ بود که آیت‌الله العظمی وحید خراسانی در جلسه‌ای که سران موسوم به نشست اساتید با ایشان ترتیب داده بودند، با آگاهی بر مطالبات مخاطبین خود و اطلاع از سودای مدعیان مرجعیت، از زهد و دنیاگریزی مراجع تقلید ماضی گفتند؛

 تا آنان که تشنه‌ی مرجعیت و مناصب دنیایی هستند، دندان طمع خود را بکشند و به یاد خدا و آخرت خویش بیفتند.

🔹 مع‌الأسف نصایح این مرجع تقلید، نه تنها در دلهای مملو از حبّ دنیا و حبّ مقام، مؤثر نیفتاد، بلکه با حرکت تبلیغاتی پرشتاب و فرار به جلو، در محافل خصوصی و نشستهای علما و فضلا و متدینین، دائما زمزمه کردند که ما شاگرد خاص آقای وحید هستیم! ما اجازه اجتهاد و حتی مجوز نشر رساله از ایشان داریم! تا جاییکه مدعی شدند ایشان احتیاطات خود را به ما ارجاع می‌دهند!!

🔹 تکثیر این وسوسه‌ها در ذهن و دل متدینین، باعث شد آیت‌الله العظمی وحید در سال ۱۳۹۷ و این بار صریح‌تر از قبل، بساط این حرف و حدیث‌ها را جمع کنند و برای همیشه ماهیت سکولارهای حوزوی و مدعیان مرجعیت را افشا سازند.

✅ معظم له، در پاسخ به این پرسش که «آیا حضرتعالی به شخص یا اشخاصی از تلامذۀ خود یا غیر آنها، توصیه فرمودید (ولو اشارتا) که رسالۀ عملیه چاپ نمایند؟»

صریح و شفاف، آب پاکی را بر دست سودجویان و سودازدگان مرجعیت ریختند:

 «أبداً حتی إشارةً، اگر کسی هم ادعا کرد نفی کنید، ما خودمان در کار خودمان گیر هستیم تا برسد به کار دیگران»

📌 دستخط معظم له در سایت ایشان موجوداست:

b2n.ir/AntiSoda

  • صادقی

🖋 حجت الاسلام جعفر ولایی منش 

🔸 پس از افشاگری در خصوص جلسه افطاری با طعم سکولاریسم، جریان رسانه‌ای این محافل، با رپرتاژ خبری گسترده، پلن دوم خود را اجرا نمود!

🔹 وجهه‌سازی رسانه‌ای محافلی که سودای مرجع‌سازی دارند، از آقای «عین ب»، به گونه‌ای کلید خورده و تداوم یافته است که حتی صدای اقشار سنتی حوزه هم درآمده است. 

آیا سیره آیت‌‌الله‌‌العظمی بروجردی قدس سره این بوده است؟!! آیا بزرگان تشیع به دنبال کسب مقامات دنیوی بوده‌اند؟! آیا این موافق سیره زهد و تقوای علوی است؟؟! کلا و حاشا...

⁉️ در همین راستا چند سؤال اصلی برای متدینین و دوستداران حفظ کیان مرجعیت مطرح است:

1⃣ به راستی آقای «ع ب» با پشتیبانی کدام محافل سیاسی جریان غرب‌گرا در سودای تصدی مرجعیت است؟ محافل آلوده سیاسی، چه منافعی از مرجع‌سازی سکولارها عایدشان خواهد شد؟!

2⃣ چرا در برهه‌ای که طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، با مسائل گوناگون معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند، ۵۸ میلیارد تومان برای تعمیرات مسجد موروثیِ مرجع خودخوانده خرج می‌شود؟ این هزینه‌کرد عظیم در این وانفسای مالی حوزه‌های علمیه چه توجیه اقتصادی و مدیریتی دارد؟ منابع این هزینه‌کرد عظیم اقتصادی از کجاست؟ 

اگر تأمین این هزینه‌ها از دولت قبل است، مگر این آقایان همیشه نسخه‌ی استقلال برای حوزه نمی‌پیچند؟! چرا وقتی به خودشان می‌رسد آن کار دیگر می‌کنند؟! آن هم با هزینه‌کردهای اشرافی!!

3⃣ دفتر مرجع خودخوانده چرا یک عنصر بدنام #اخراجی و #خلع_لباس شده را که اخیرا برای تطهیر خود نامش را از «غین» به «نون» تغییر داده است، به عنوان همه‌کاره دفتر خود استفاده می‌کند؟

کسی که از پاکسازی دفتر خود از عناصر دارای پرونده فساد اقتصادی عاجز است چگونه ادعای آغاز مرجعیت اسلام و مسلمین دارد؟

4⃣ با کدام بودجه، هدایای سنگین چند ده میلیونی به تعدادی از سخنرانان و مداحان قم در جلسات محفلی اهدا می‌شود؟ یا در جلسه افطاری از کدام منبع مالی به تمام مداحان کارت هدیه چندصد هزار تومانی پرداخت گردیده است؟!! چه انگیزه‌هایی در پس این پول‌پاشی‌های مشکوک وجود دارد؟ 

5⃣ آیا کمترین شرط مرجعیت، برخورداری از اجازه اجتهاد مراجع تقلید ماضی نیست؟ 

به استناد اجازه اجتهاد کدامیک از مراجع مسلّم و فقهای کبار حوزه، اعلام مرجعیت می‌کنند؟ آیا مراجع تقلید فعلی و بزرگان دینی و فحول علمی کنونی حوزه‌‌های علمیه، فقاهت و اجتهاد مدعیان را تأیید کرده‌اند؟

🔻 سؤالات بسیار و ابهامات دیگری هم مطرح است؛ که در صورت تداوم اقدامات این مرجع خودخوانده، به تدریج مطرح خواهد شد؛

اما همگان بدانند متدینین در برابر بدعت سکولارها در هجمه بی‌سابقه به کیان مرجعیت ساکت نخواهند نشست. حتی با عملیات ایذایی و سرگرم‌سازی حوزه‌ها -توسط عناصر فریب‌خورده به مسائل حاشیه‌ای- نخواهند توانست حاشیه امنی برای خود دست و پا کنند که به تعبیر آیت الله‌العظمی وحید خراسانی «خوشا به حال کسانی که پا از گلیم خود دراز نکردند».

#یادداشت_مهمان

هجمه 

  • صادقی

📝 امثال شیخ انصاری پرهیز داشتند از انتشار رساله اما امروز...

👤 آیت الله العظمی وحید خراسانی؛ خطاب به نشست اساتید سال ۱۳۹۶

🔸 ... خوشا بحال کسانی که قدر خودشان را فهمیدند و پا از گلیم خود دراز نکردند. 

🔹 شیخ الطائفه کیست؟ یک شب در مجلس استفتاء وارد شدم بر مرحوم آقای خویی، فحل الفحول، دیدم متحیر هستند گفتم وجه تحیر چیست؟ 

فرمودند: رفتم در رجال و به حال شیخ طوسی رسیدم که از طوس به بغداد آمد تهذیب، استبصار در حدیث، عدة در اصول و رجال شیخ در علم رجال، فهرست در کتب، شخصیتی که بانی حوزه نجف بود و هر مجتهدی از آن حوزه در می آید ثمره شجره طیبه شیخ طوسی است، آیت الله خویی بهت زده بودند از چنین فحلی که کتاب دعایی نوشته است که ادعیه صباح و مساء را مردم عام قرائت کنند. 

این توفیقات آنها و این هم بدبختی ما!

🔹 نوبت رسید به صاحب جواهر پسر بیست ساله صاحب جواهر فوت شد به پدر خبر دادند آمد پای جنازه پسرش نشست دو ورق جواهر را نوشت گفت این هم برای تو بعد آهی کشید پرسیدند: این آه چه بود؟ گفت: سر آه من این است که این بچه در زمان فقر و تنگدستی من زندگی کرد صاحب جواهر با چه مشقتی زندگی کرد چنین مردی صاحب جواهر است، این روزگار سلف و این روزگار ما! 

این مسائل بهت انگیز است. 

🔹 محمد مکی کیست؟ شهید اول که عقل در مورد او مبهوت است در زندان ظرف همان روز لمعه را از طهارت تا دیات نوشت این شهید اول است و آن لمعه و آن زین الدین شارح، مهم این است که همین فحل کتابی دارد به عنوان بیان، کتاب دیگری دارد به نام دروس که از این کتاب ها روشن می شود که احاطه ایشان نسبت به مسائل تا چه حد بوده است.

🔹 نوبت به شیخ انصاری رسید همه شما اهل فضل هستید اولش می فرماید: «اعلم ان المکلف اذا التفت الی حکم شرعی» بعد از این مساله حالت نفسانی را ذکر می کند هیچ فکر کردید که چرا این جا می فرماید: «اعلم ان المکلف...» خود او قائل به شرعیت عبادات، حل این معما چگونه است این رسائل ایشان آن هم مکاسب ایشان که درس خارج شیخ برای میرزای شیرازی است این درس ها اما ایشان مادر پیری داشتند که برای مادرشان شهریه‌ای را معین کرده بود، پیرزنی با آن حوائج و گرفتاری به میرزای شیرازی شکایت برد که من با این مقدار شهریه چه کنم، میرزا پیش شیخ آمد و بیان کرد مادرت چنین روزگاری دارد شیخ فرمود: محال لایمکن است از این حق من بگذرم اما تو مجتهدی و اختیار داری، میرزا دست برد به زیر نگین‌ها و ریخت به دامن مادر شیخ و گفت همچون مادری مثل تو فرزندی مثل شیخ تربیت کند سزاوار این حد است این از علم ایشان و این هم از زهد ایشان.

🔹 صاحب جواهر در حال نزع بود. همه علماء اعلم را، آن وقت نجف خالی نبود نجفی که مهد کاشف الغطاء بود همه علما منتظر بودند که چه رخ می‌دهد دم جان دادن صاحب جواهر فرمود: شیخ مرتضی را بیاورید در حرم به شیخ گفتند: صاحب جواهر سراغ تو را گرفته است شیخ آمد و صاحب جواهر به ایشان گفت: کجا بودی، گفت در حرم برای شفای شما دعا می کردم که صاحب جواهر فرمود: من رفتم و این امت را به تو سپردم، این زهد ایشان است.

♨️ بعد از صاحب جواهر به شیخ رجوع کردند؛ شش ماه گذشت اما شیخ انصاری رساله‌ای برای مقلدین ندادند. 

علتش را از ایشان پرسیدند شیخ انصاری فرمودند: در زمانی که مباحثه می کردم کسی که به نام سعید العلماء در بابل از من اقوی بود با احراز اقوائیت او رساله دادن را جایز نمی دانم رجوع کردند به سعید العلماء در بابل وی گفت سلام مرا به شیخ برسانید و بیان کنید: استصحاب شما ساقط است وجه سقوط آن این است که آن زمان من اقوی بودم اما حالا شما اقوی هستید بعد که قاصد بازگشت و به شیخ پیغام سعید العلماء را رساندند فرمود: استصحاب ساقط است نتیجه این شد که شیخ رساله ای نوشتند و در حاشیه این رساله مکتوب فرمودند: در زمان غیبت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عمل به رساله من از باب اکل میته و اضطرار مانعی ندارد. 

این علم و این زهد و این دیروز و این امروز! 

📌 مناهج:

امروز که تب رساله‌نویسی و سودای مرجعیت بیش از گذشته در بین سران نشست اساتید هویدا گشته است، مشخص می‌شود که آیت الله العظمی وحید خراسانی چه دقتی در انتخاب بیانات خویش با نشست اساتید داشتند و چگونه از ضمیر مخاطبین خود آگاه بودند!

علمای سلف را با اصرارهای مکرر و تمنا وادار به انتشار رساله می‌کردند؛ اما امروز افرادی هستند که با تمام ظرفیت رسانه‌ای و ... خود تمام جد و جهدشان این است که خود را مرجع جا بزنند!!

  • صادقی