مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

جدول مراقبه ماه رمضان المبارک 1445

دانلود فایل PDF مراقبه ماه رمضان المبارک

دانلود فایل Pdf جدول مراقبه، جهت چاپ

منابع:

    اقبال الاعمال
    مفاتیح الجنان

  • علی مهدوی

اعمال و اذکار ماه شعبان؛ مطابق با سال 1445 هـ.ق

برای دانلود فایل Pdf جدول مراقبه ماه شعبان کلیک کنید

اعمال آورده شده در جدول مراقبه، مخصوص کل ماه است که برای آسانی انجام آن و دائم الذکر بودن، به تعداد روزهای ماه تقسیم گردیده است؛ با انجام اعمال و اذکار هر روز، خانه‌ی مربوط را علامت بزنید.
 
مطابق توان و ظرفیت خود اذکار را انتخاب کنید و لازم نیست همه‌ی اعمال را انجام دهید.

منابع:
اقبال الاعمال
مفاتیح الجنان

برای دانلود فایل Pdf جدول مراقبه ماه شعبان کلیک کنید

  • علی مهدوی

اعمال و اذکار ماه رجب؛ مطابق با سال 1445 هـ.ق

برای دانلود فایل Pdf جدول مراقبه ماه رجب کلیک کنید

اعمال آورده شده در جدول مراقبه، مخصوص کل ماه است که برای آسانی انجام آن و دائم الذکر بودن، به تعداد روزهای ماه تقسیم گردیده است؛ با انجام اعمال و اذکار هر روز، خانه‌ی مربوط را علامت بزنید.
 
مطابق توان و ظرفیت خود اذکار را انتخاب کنید و لازم نیست همه‌ی اعمال را انجام دهید.

منابع:
اقبال الاعمال
مفاتیح الجنان

برای دانلود فایل Pdf جدول مراقبه ماه رجب کلیک کنید



  • علی مهدوی

محمد مرادی

اخیرا جناب آقای اکبرنژاد در سلسله یادداشت‌هایی با عنوان «عدم موافقت بزرگان حوزه با حرکت انقلابی آیت‌الله خمینی» مطالبی را در مخالفت علمای حوزه –از جمله آیت الله بهجت- با حرکت انقلابی امام خمینی قدس سره منتشر نموده‌اند. سپس با استناد به صوتی از حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت به نقل از امام آورده است: «آیت الله خمینی به آیت‌الله بهجت فرمودند: برای اداره حکومت حتی چهار نفر هم ندارم!» و به طور ضمنی ایشان را از مخالفان نهضت و قیام امام خمینی دانسته است.
این ادعا به‌غایت سست و ضعیف و ناشی از فقدان درک صحیح از مواضع بزرگان حوزه است. دغدغه این نوشتار صرفا نقد این مطلب نیست، بلکه مقابله با تحریف #نسبت_حوزه_و_انقلاب به‌قدر وسع است. مساله، جداسازی انقلاب از خاستگاهش یعنی حوزه، و القاء این باور به جامعه، که حرکت امام، انحرافی بود از جریان اصیل حوزه در طول عصر غیبت و به همین خاطر هم همراهی بزرگان را در پی نداشت. این در حالی است که انقلاب، امتداد حرکت فقهای شیعی در طول تاریخ تشیع، و نقطه اوج و تعالی آن است! بنابراین با یک موضوع مهم مواجهیم که نباید از کنار آن به سادگی گذشت!

حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت فرزند مرحوم آیت الله بهجت، در بخشی از مصاحبه با رادیو معارف به ذکر نکاتی از تعامل امام خمینی و آیت الله بهجت می‌پردازد و برشی از گفتگوی این دو عالم بزرگ را چنین نقل می‌کند؛
«دو هفته نمی‌شود، کمتر از یک هفته و نزدیک به دو هفته طول کشید، فاصله رد و بدل این کلام و تبعید حضرت امام از ایران به خارج از کشور. یعنی آن روز ایشان آمده بود منزل پیش آقا. من که چای آوردم، همه را بیرون کرده بود -[من] یک چای اول می‌آوردم برای پذیرایی، بعد که تنها می‌شدند، یک چای برای خود حضرت [امام می‌آوردم]- دیدم آقا[ی بهجت] به ایشان می‌فرمایند: «این کار شما اقلاً نیاز به چهل متخصص مهذب دارد، و الا ...» مطلب عجیبی فرمود. من چای را گذاشتم جلوی حضرت امام، امام یک نگاه به دست راست و یک نگاه به دست چپ کرد، و به آقای بهجت رو کرد و با انگشت های دست نشان داد و فرمود: «چهار نفر هم ندارم». و من خیلی تعجب کردم، نمی‌فهمیدم معنای حرف را. بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، دیدم بازرگان را گذاشتند بعد بنی صدر را، تازه فهمیدم ایشان فرمود چهار نفر هم ندارم یعنی چه!»

و اما نقد؛

١. بی‌توجهی به تاریخ گفتگو.
تاریخ این جلسه همانطور که از ابتدای صوت پیداست مربوط به حوادث سال ١٣۴٣ و قبل از تبعید امام خمینی به ترکیه و نجف است. ایشان بدون اشاره به تاریخ جلسه، بیان امام را اعتراف به نداشتن همراه در اداره حکومت تفسیر کرده است. آیا این به آن معناست که امام ١۴ سال بعد هنگام انقلاب هم در میان علما و مراجع تنها بوده است؟!

٢. متعلق کلام روشن نیست.
ایشان در نقل کلام علی آقای بهجت امانت لازم را به خرج نداده و «این کار شما» را به «اداره حکومت» تغییر داده است، در حالی که روشن نیست متعلق کلام آیت الله بهجت و متعاقبا امام چیست و ناظر به چه کسانی است؟! شاید منظور امام نداشتن چهار نفر برای تغییر حکومت باشد، نه اداره انقلاب!

٣. حضورِ اندک ناقل کلام در جلسه گفتگو.
چنان که از محتوای صوت پیداست، ناقل محترم -حاج علی آقای بهجت- به طور کامل در جلسه حضور نداشته و صرفا هنگام بردن چای این مطلب را شنیده و قبل و بعد آن در جلسه حاضر نبوده است. به جد محتمل است قرائنی در کلام هر یک از امام و آیت الله بهجت وجود داشته که به کلی معنا و مقصود را تغییر می‌دهد.

۴. مخالفت با سیره آیت الله بهجت.
برداشت جناب اکبرنژاد از مخالفت آیت الله بهجت با اندیشه‌های مبارزاتی امام هیچ شاهدی در سیره آیت الله بهجت و بیانات ایشان ندارد بلکه برعکس شواهد متقنی بر نادرستی آن وجود دارد؛

🔸 ١-۴. حاج علی آقای بهجت نقل می‌کند: « ایشان به شدّت با انقلاب و براندازی شاه، موافق بود. اغلب هم مورد مشورت امام خمینی بودند. یاد دارم که ایشان در جلسه‌ای به امام پیشنهاد کرد که سریع‌ترین راه برای اینکه موقعیتی برای شیعیان به دست آید تا حکومت سلطنتی شاه را از بین ببرند، این است که ترتیبی داده شود که شاه توسّط محافظان خودش از بین برود و راهی هم پیشنهاد کردند. ایشان معتقد بود تا شاه دیگری بیاید و به این خباثت و قوّت برسد، فرجه‌ای ایجاد می‌شود و ما باید از این موقعیت استفاده کنیم و کارهایمان را انجام دهیم.

قبل از پیروزی انقلاب، دانشجویی ـ که الان فیزیوتراپ است ـ به من گفت: اگر می‌توانی، از آقا بپرس بالاخره شاه پیروز می‌شود، یا امام خمینی؟ من منتظر فرصت بودم. یک روز بعدازظهر دیدم که آقا در حال وضو گرفتن، خیلی بشّاش است و در این عالم نیست، به گونه ای که متوجّه رفت و آمد ما نمی‌شود. در این گونه مواقع بود که می‌شد چیزی از ایشان پرسید و جواب گرفت؛ یعنی تا می‌خواست از آن عوالم بیرون بیاید و به این جا توجّه کند، در این بین می‌شد از او پاسخی دریافت کرد، و گرنه وقتی به این عالم می‌رسید، رازدار بود. ایشان در حال شستن صورت بود که به ایشان گفتم: آقا! بالاخره در این زد و خورد، شاه پیروز می‌شود یا آقای خمینی؟ ایشان فرمود: «بله؟» سؤالم را تکرار کردم. فرمود: «بله. آن آقای سِدِهی هم گفت که بار دوم، آقای خمینی پیروز می‌شود، و... » گفتنی است که آقا این طور مسائل را به خود، نسبت نمی‌داد.» (زمزم عرفان، ص٢۶۶ـ٢۶٧) ».

🔸 ٢-۴. علی آقای بهجت همچنین نقل می‌کند: امام قبل از سال ۴٢ در یک سال سیزده بار آمدند و با پدرم جلسه داشتند. در یکی از این جلسات که من بودم امام به مرحوم آیت‌الله بهجت گفتند فکر می‌کنید چه باید کنیم؟ ایشان فرمود: «شاه را بزن! شاه را بزن!» [https://bahjat.ir/fa/content/12909]

🔸 ٣-۴. آقای مسعودی خمینی دربارۀ دیدگاه‌های سیاسی که ایشان در درس خود مطرح می‌کردند می‌گوید: «همواره آقا می‌فرمودند: از صدر اسلام تا کنون اسلام را از بین بردند. و برخی از اوقات نیز با تعریض به شاه می‌فرمودند: «این‌ها خراب کردند؛ دین را دارند از بین می‌برند.» همچنین یادم می‌آید در سال ۴۱ و ۴۲ که امام خمینی مبارزاتش را شروع کرده بود شخصی به ایشان گفت: آقا! شما احتمال نمی‌دهید که آقای خمینی خیلی تند می‌رود؟ آقا در جواب فرمودند: «شما احتمال نمی‌دهید که ایشان خیلی کند دارد می‌رود!؟» به نظر می‌رسد مقصود از «کند حرکت کردن» با اینکه امام علیه شاه سخنرانی می‌کرد این بود که باید اعلام جهاد بدهد». (برگی از دفتر آفتاب، ص١٠٠)

🔸 ۴-۴. آقای آقاتهرانی نقل می‌کند: یادم هست بعد از ٢٢ بهمن بود که با ایشان برخورد کردم، فرمودند: «دیروز ظاهراً راهپیمایی خیلی باشکوه بود». گفتم: بله خیلی باعظمت بود و خیلی‌ها آمده بودند. گفتند: فکر می‌کنی همه اینهایی که آمده بودند آقای خمینی و انقلاب را قبول دارند؟ گفتم نه. بعضی‌ها هم ممکن است قبول نداشته باشند. گفت: پس چرا می‌آیند؟ من ماندم چه بگویم! فرمودند: «ولایت حاج آقا روح الله اینها را می‌کشد.» این عین عبارتی است که از ایشان شنیدم. وقتی اراده می‌کند می‌گوید بیایید بیرون، طرف بیرون می‌آید، حتی اگر انقلاب و حتی خود امام را قبول نداشته باشد.[https://bahjat.ir/fa/content/12909]

🔸 ۵-۴. آیت الله مصباح یزدی می‌فرمایند: «بنده شهادت می‌دهم عاملی که باعث شد بنده توجه به این مسائل [سیاسی] پیدا کنم و به عنوان یک وظیفه دنبال این مسائل بروم، سفارش آقای بهجت (ره) بود». [https://eitaa.com/mesbahyazdi_ir/2304]

🔸 ۶-۴. آیت الله ممدوحی می‌فرماید: ایشان از پشتیبان های سفت و سخت انقلاب بود و برای انقلاب بسیار دعا می کرد. گاهی دستور العمل هایی به افراد می داد و رفیق امام هم بودند. ایشان به امام ارادت داشت. ایشان به مقام معظم رهبری نامه نوشته بود که: «من همان نظری که به امام دارم به شما هم دارم. (عبد محبوب، ویژه‌نامه چهارمین سالگرد ارتحال آیت الله بهجت، ص ٢۵).


۵. تعارض با مشی آیت الله بهجت در تعامل با امام و رهبری.
آیت الله بهجت بعد از انقلاب همواره پیگیر حوادث متعدد انقلاب و احوالات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه‌ای بوده‌اند. فرزند ایشان حاج علی آقای بهجت نقل می‌کند در همان اوایل انقلاب وقتی خبر بستری شدن امام به‌دلیل عارضه قلبی به ایشان رسید دیدم ناراحت‌اند، و مرتب قدم می‌زنند و فکر می‌کنند. فردای آن روز وقتی از حرم برگشتند، دیگر حالت ناراحتی دیشب را نداشتند و فرمودند: «خداوند ده سال بر این امت رحم کرد!».
[https://eitaa.com/kalame_tv1/240]

آقای مرتضی آقاتهرانی در این باره نقل می‌کند: «ما در مشهد بودیم که آیت‌الله مصباح یزدی برای بیعت با آیت‌الله خامنه‌ای از قم به تهران و از آنجا هم به مشهد آمد. ما خدمت‌شان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمود که برای بیعت خدمت آقا رفته بودم، ولی خدا را شُکر دست خالی نرفتم، چون آیت‌الله بهجت نامه‌ای چهار صفحه‌ای برای آقا نوشتند. شروع نامه هم اینگونه بود: «بنده انتصاب حضرت‌عالی را به سِمَت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض می‌‌کنم.» سپس رهبر معظم انقلاب به آیت‌الله مصباح فرموده بود: «تا حالا بسیاری از مردم و مسئولان با من بیعت کردند، ولی هیچ‌کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه، الّا این نامه که خیالم را راحت کرد؛ چون می‌‌دانم که ایشان اصلاً بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی‌نویسند و صحبت نمی‌کنند».
همچنین ایشان در ابتدای رهبری آیت الله خامنه‌ای به ایشان فرموده بودند: «الحمدلله شما به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه می‌رسید، طبق موازین عمل کنید، «من» ملتزمم که شما را تنها نگذارند.».

۶. تعارض با بیانات آیت الله بهجت:
دیدگاه مورد ادعای آقای اکبر نژاد با بیانات آیت الله بهجت هم سازگار نیست. برخی از این بیانات بدین ترتیب است:
✅ ١. آیت الله بهجت در پاسخ به این سؤال که «آیا ایجاد حکومت اسلامی، پیش از ظهور حضرت مهدی عجّل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف و برای زمینه سازی حکومت ایشان جایز است؟»
می‌فرمایند: «اگر بتوانیم این کار را بکنیم واجب است و باید جلو آن‌هایی که مانع این کار هم هستند را گرفت و آنان را دفع کرد». (گوهرهای حکیمانه، ص١۴٧).

✅ ٢. «با اینکه می‌دانیم نظام مذهبی حق است، با گرفتن رشوه‌ها و اشاعه‌ی اکاذیب و اتهامات برای براندازی آن تلاش می‌کنیم، تا پست و مقام دیگران نصیب ما گردد!» [در محضر بهجت،  ج٣، ص١۶٨].

✅ ٣. «از سوی دیگر از زمان مشروطه تاکنون تبلیغ کردند که اسلام قابل اجرا نیست. کفار و استعمارگران در دروغ گفتن و فریب‌دادن ماهرند و ما در فریب‌خوردن! ...
حتی این مطلب را هم به صراحت گفتند که اسلام برای حکومت، ناقص است. مگر حکومت بنی‌العباس پانصد سال طول نکشید؟!» [در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۱۷].

✅ ۴. «هرچند مقام علم بالاتر از همه مقامات دنیوی است و مقامات دنیوی در برابر آن ناچیز و ناپایدار است، ولی اگر کسی عقل و ایمان داشته باشد، حتی اگر علم نداشته باشد، می‌تواند مردم و جامعه را اداره کند؛ به شرط اینکه اگر علم داشت و آگاه بود، به علمش عمل کند، و اگر ندانست، از اهلش سؤال و تقلید کند؛ بنابراین، برای اداره‌ی تمام جهان کافی است که انسان عاقل و مؤمن و متدین باشد. دیانت و عقل برای اداره‌ی کره‌ی زمین کفایت می‌کند. این مسئله در همه‌ی ادیان جاری است، نه فقط اسلام، بلکه در تمام ادیان، دین و عقل می‌خواهد». [در محضر بهجت، ج۲، ص۴٣].

✅ ۵. «عدّه ای به خدمت آقای بروجردی ـ رحمه اللّه ـ رسیدند و عرض کردند: اگر فرمان دهید، ما می توانیم محمّد رضا پهلوی را از بین ببریم. ایشان فرمودند: «آیا اگر بگویم و شما هم به فرض او را از بین ببرید، و بتوانید به جای او کشور را اداره کنید، آیا شرق و غرب می گذارند آب گوارا از گلویتان پایین برود!؟». بنده علما (نه عملاً) جواب می‌دهم: در صورت عمل به دستور اسلام، می‌توانیم اداره کنیم، منتهی در صورت عمل به تکلیف، نه در صورتی که تشخیص دهیم احکام اسلام ناقص و اجرای آن برخلاف مصالح جامعه است». [در محضر بهجت، ج۲، ص١۶٣-١۶۴]


نکته پایانی

 عدم توجه نسبت به این نکات و طرح چنان ادعای بزرگی اصلا پذیرفتنی نیست. قضاوت پیرامون موافقت یا مخالفت بزرگان حوزه با حرکت سیاسی امام خمینی با استناد به شواهدی به غایت ناکافی بیشتر با رفتارهای سطحی بلاگرهای شبکه‌های اجتماعی تناسب دارد، نه کسی که داعیه‌دار کسوت استادی است. اینگونه شتاب‌زده و متهورانه قلم‌زدن نه با اصول اخلاقی سازگار است و نه اعتباری برای دیگر ادعاهای نویسنده باقی می‌گذارد.

  • علی مهدوی

مهدی برزگر (مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم)


مدّتی است که انتقادات تند و تیزی از جانب برخی افراد و شخصّیت ها (مهدی نصیری، محمّد تقی اکبرنژاد، شهاب الدین حائری شیرازی و... ) متوجه نظام جمهوری اسلامی و شخص رهبری نظام شده است که به منظور تبیین حق و جداسازی سره از ناسره توجه به چند نکته را لازم می دانم:

یکم: تکیه گاه اصلی این انتقادات برخی مشکلات اقتصادی و فرهنگی از جمله بیکاری، فقر، بالا رفتن سن ازدواج جوانان و بالا رفتن آمار طلاق، برخی حمله‌های فیزیکی علیه روحانیون، کشف حجاب در خیابان‌ها و ... است.

منتقدان محترم با استناد به این مشکلات مدعی شده‌اند که نظام جمهوری اسلامی ناکارآمد است و عمده عامل این ناکارآمدی نیز تفکرات رهبران آن است که با اندیشه های ناصواب خویش و یا تنش زایی در سطح منطقه و جهان موجب دشمن تراشی برای ایران شده اند. به عنوان مثال شعار صدور انقلاب، مساله تسخیر لانه جاسوسی و یا حرکت به سوی تولید انرژی هسته ای و ... را از نمونه های این تنش زایی نام می برند. از طرفی هم می گویند نیروهای انقلابی از رهبران انقلاب قدّیس هایی ساخته اند که قابل نقد نیستند و همین رفتار غلو آمیز سبب بیشتر شدن مشکلات گشته و این که هرگز روند غلط موجود اصلاح نشود. از این رو تصمیم گرفته اند به منظور اصلاح روند فعلی نوک تیز انتقادات خود را متوجه رهبران انقلاب نمایند و به نقد علنی ایشان روی آورده اند. برخی از این منتقدین که مدعی هستند با رویکرد فقهی و عالمانه سخن می گویند حتی کار را به جایی رسانده اند که اصل حرکت امام در سال 1342 را هم تخطئه می کنند و معتقدند نباید امام انقلاب می کرد و هیچ گونه تشکیل حکومتی قبل از قیام حضرت ولی عصر عج مشروع نیست و ما فقط باید با حرکت تقیّه ای کار را پیش ببریم و راهبرد رهبران انقلاب را ناسازگار با راهبرد اهل بیت ع می دانند.

دوم: در پاسخ این منتقدان محترم باید گفت اولاً هیچ کدام از نیروهای انقلابی منکر مشکلات اقتصادی یا فرهنگی موجود نیستند و چه بسا اگر کار به شمارش مشکلات برسد بیش از منتقدان محترم از مشکلات خبر دارند. ثانیاً ریشه این شکل انتقاد کردن این افراد به نوع نگاه ناصواب ایشان برمی گردد که عمدتاٌ می توان در چند محور خلاصه نمود: 1. وظایف رهبری در نظام جمهوری اسلامی 2. نوع نگاه به مشکلات و دست آوردهای نظام  3. برداشت ناصواب از تقیّه

وظایف رهبری در نظام جمهوری اسلامی

وظیفه رهبری در نظام جمهوری اسلامی حفظ حرکت کلی نظام به سوی آرمان های اسلامی و ارزش هایی است که ملّت برای آنها قیام کردند و شهید دادند. البته رهبری الهی و دینی در ضمن حفظ این حرکت متوجه این هم هست که باید عقل های مردم هم رشد کند و با این حرکت همراهی نماید و این حقیقت جز با حرکت در بستر همراهی ملت و احترام گزاردن به انتخاب آنان میسّر نمی شود. چون اگر مردم بدانند خودشان در حرکت نظام سهیمند با آن همراهی می کنند و سختی های آن را هم به دوش می کشند. از این روست که شاید در مواردی رأی رهبری با نتیجه انتخاب ملت متفاوت بوده است ولی باز هم به انتخاب ملت احترام گزارده و نتیجه را تنفیذ کرده است. حال اگر رهبری برای تأمین این هدف رأی مردم را تنفیذ نمود و در عین حال مشکلاتی ناشی از انتخاب مردم و کم کاری دستگاه های نظارتی مانند مجلس و قوه قضائیه پیش آمد، آیا باید آن را پای رهبری بنویسیم و او را مقصّر بدانیم؟! انصافتان کجاست؟ مقام معظم رهبری خود بارها به پرسش دربارۀ وظایف رهبری پاسخ داده‌اند: «من هم بارها قبلاً گفته‌ام که رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های موردیِ دستگاه‌های گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی‌شود. نه قانون این اجازه را می‌دهد، نه منطق این اجازه را می‌دهد.» (12/4/1395).

خلاصه کلام این که ولی فقیه، در بالاترین افق و قلّۀ «رصد» قرار دارند و همواره راه‌کارهای عینی و کاربردی برای عبور از مشکلات، مسیر صحیح رشد و پیشرفت را بیان کرده اند. اما اگر منتخبان ملّت سرپیچی کنند و دستگاه های نظارتی هم به وظیفه خود درست عمل نکنند تقصیر رهبری چیست؟ توجّه، دقّت و عمل، کار امّت است، چه نهادها و مسئولان و چه مردم. مگر امیر المؤمنین نفرمودند: «لا رأیَ لمن لا یُطاع»: «کسی که اطاعت نشود نظری ندارد.» مشکلات اقتصادی و فرهنگی موجود آیا محصول سیاست های کلّی رهبری و ارشادات ایشان برای دولتمردان است یا نتیجه سرپیچی های مسؤولان اجرایی از دستورات صریح ایشان؟ به خوبی می دانید که اکنون بیش از ده سال است که مقام معظم رهبری شعار سال را شعاری اقتصادی قرار می دهند تا مسؤولان کشور متوجه شوند که اولویت نخست کشور اقتصاد است. آیا شما انتظار دارید وقتی به دلیل عدم امتثال اوامر رهبری مشکلات اقتصادی و فرهنگی گریبان ملت گرفته است، رهبری نظام سیاست های کلی را تغییر داده از خطوط قرمز سیاست خارجی عبور کرده و دو دستی مملکت را تقدیم آمریکا و صهیونیست ها کنند؟ وقتی ریشه اصلی مشکلات در ضعف مدیران داخلی و نوعاً منتخبان ملت است و خود آنان بارها اذعان کرده اند که تحریم ها نهایتاً 20 درصد مشکلات را موجب شده است و 80 درصد ریشه در ضعف مدیریت داخلی دارد، شما چرا آدرس غلط می دهید و انتظار تغییر در سیاست های کلان نظام را دارید؟

خودتان می دانید و اگر نمی دانید بدانید دشمنی آمریکا با ایران معلول تسخیر لانه جاسوسی نیست بلکه ریشه در ماهیت انقلاب ما و استقلال خواهی ملت دارد. در سال 1332 مگر مصدّق شعار اسلامی داده بود یا مردم ایران سفارت تسخیرکرده بودند که آمریکا در ایران کودتا راه انداخت و دولت مصدّق را سرنگون کرد؟ مساله واضح است؛ آمریکا درایران منافعی داشت و به سادگی منابع ما را چپاول می کرد که با انقلاب از همه آنها محروم شد و از همان روز اول هم به دنبال براندازی نظام بود و هنوز هم هست و هیچ وقت هم حاضر نیست بر سر میز مذاکره متوازن با ما بنشیند.

اما قضیه تسخیر لانه جاسوسی هم حقیقتاً نتیجه ترکیدن بغض فروخفته ملتی بود که سالها از سوی آمریکا تحقیرشده بود. این اتفاق گرچه غیر قانونی بود و بدون مشورت با مسؤولان نظام اتفاق افتاد، اما حضرت امام آن را به نفع انقلاب مدیریت نمود. شما انتظار دارید حضرت امام پس از انجام این کار و پس از لو رفتن آن همه خیانت ها و جاسوسی ها از جانب آمریکا، به ملامت و سرزنش دانشجویان خط امام بپردازد؟ اما قضیه طول کشیدن آزادی گروگان ها هم به این دلیل بود که ما در قبال آزادی گروگان ها از آمریکا خواستیم که محمد رضا را تحویل ما دهد تا محاکمه اش کنیم که نداد و قضیه با مرگ شاه خاتمه یافت. بنابراین طول کشیدن قضیه هم به آمریکا مربوط می شود نه ما.

برخی از منتقدین محترم می گویند "از برخی مردم شنیده ام که آقای خامنه ای رهبر مردم غزه و یمن است نه ما، زیرا برای آنها بیشتر دل می سوزاند تا ما." حقیقتاً مایه تأسّف است. آیا فهم این نکته برای شما سخت است که جدا از وجوب فقهی یاری مظلوم، امروزه حمایت از غزه و یمن حمایت از ملت ایران و کشاندن جنگ به آن سوی مرزهای ایران است که هم هزینه اش برای ما کمتر است و هم امنیت ملی ما را بیشتر می کند؟

اما درباره قضیه انتقاد از رهبری باید گفت کسی رهبران انقلاب را معصوم نمی داند تا انتقاد از آنان را خطا بشمرد. در مواردی نیز هم امام راحل و هم مقام معظم رهبری به برخی اشتباهات اقرار کرده و در پیشگاه ملت استغفار کرده و عذر خواهی کرده اند که نشانه صداقت آنان با خدا و مردم است. اما مساله این است که «سنخ رهبری» در نظام جمهوری اسلامی با «نوع ریاست» در سایر حکومت ها متفاوت است و آن گره خوردن مساله ولایت فقیه با  «نیابت عامّه امام زمان عج» است که این قداست برای جایگاه مذکور را در ذهن همه متشرعه ایجاد کرده است که اتفاقاً نه تنها مضر نیست، بلکه در بزنگاه های مهم مانند دعوت مردم به جبهه های جنگ یا دعوت مردم برای سرکوب فتنه های دشمن و... به نفع امّت اسلامی تمام می شود. بنابراین در عین این که انتقاد از رهبری نظام مجاز و چه بسا لازم است، اما بهتر است از طریق نامه نگاری یا از طریق نمایندگان مجلس خبرگان باشد نه این که هر روزنامه نگار و هر سخنران یا نویسنده ای به خود اجازه دهد ولیّ امر مسلمین را در ملأ عام به باد انتقاد بگیرد و مطالب درست و غلط را به هم درآمیزد. زیرا به نفع خود امت اسلامی است که شأن ولیّ امر نزد عموم ملّت محفوظ باشد. حضرات منتقدین می دانند که شأن ولایت فقیه در متون دینی ما کمتر از مرجعیت تقلید نیست و باید حرمت ها حفظ شود که اگر قداست ها شکست آن وقت سنگ روی سنگ بند نمی شود.

نوع نگاه به مشکلات و دست آوردهای نظام

یکی از حربه های رسانه ای دشمن همواره این بوده که با بزرگنمایی مشکلات موجود و انکار یا کوچک نمایی خدمات نظام، مردم را از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ناامید کند. متاسّفانه منتقدین محترم در این نیرنگ و حربه رسانه ای دشمن گرفتار شده اند و نگاهشان به دستاوردهای نظام نگاهی عوامانه است. مشاهده چند نمونه کشف حجاب در خیابان ها یا مشاهده برخی خانواده های فقیر یا مشکلاتی از این سنخ که هیچ کس منکر آنها نیست، نباید سبب شود ما همه چیز را وارونه ببینیم و به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش بکشیم. شما که خود را اهل فکر و نظر می دانید، لازم است برای اطلاع از میزان دستاوردهای نظام به آمارهای رسمی و بین المللی مراجعه کنید که در آن صورت خواهید دید پیشرفت های کشور و سطح خدماتی که به ملت شده است حقیقتاً در برخی موارد حیرت آور است.  به منظور اطلاع بیشتر از دستاوردهای نظام شما را به کتاب "صعود چهل ساله" ارجاع می دهم که در رشد علمی کشور، پیشرفت نظامی، پیشرفت های پزشکی و دارویی، صنعت هوا و فضا، پیشرفت های ورزشی، خدمات اجتماعی و ... رشد رتبه کشور بسیار چشمگیر و در مواردی حیرت زاست.

جدا از این پیشرفت های مادی، رشد ایمان عمومی ملت را هم نباید از یاد ببریم. حضرات منتقدین می دانند که در ابتدای انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی کمتر از سه در صد مردم در جبهه های جنگ حضور داشتند در حالی که در دوران جنگ سوریه، آن قدر داوطلبان برای دفاع از حرم حضرت زینب س زیاد بود که شهید حاج قاسم عزیز صریحاً در یک سخنرانی گفت" ما رزمندگان را نه داوطلبانه که ملتمسانه داریم به سوریه اعزام می کنیم." کسی منکر مشکلات فرهنگی نیست، ولی حضور دانش آموزان و دانشجویان را در اعتکاف رجبیه، اردوهای راهیان نور، نمازهای جماعت مدارس و دانشگاه ها و ... را هم ببینید. خیل عظیم زنان محجبه و فعال را هم ببینید و فریب وارونه نمایی رسانه ای دشمن را نخورید.

برداشت ناصواب از تقیّه

معلوم نیست جناب آقای اکبر نژاد – که حقّ استادی بر گردن نگارنده نیز دارند - چه برداشتی از راهبرد سیاسی اهل بیت ع و تقیّه نزد ایشان دارند که حتّی «خوف نابودی اسلام» را هم مجوّز انقلاب و مبارزه با رژیم کفر نمی دانند و باز هم می گویند باید تقیّه کرد؟! همه فقهای اسلام اذعان دارند که بالاترین فریضۀ الهی «حفظ کیان اسلام» است و در جایی که اساس اسلام به خطر افتاده است تقیّه حرام است و حتّی جان امام معصوم ع هم باید فدای حفظ دین شود که قیام عاشورای امام حسین ع نیز باید از این زاویه تحلیل شود.

 همه خوب می دانیم که اساس حرکت انقلابی امام خمینی در سال 42 برای حفظ کیان و اساس اسلام بود و سایر مسائل در حاشیه قرار داشت. فریادهای رسای امام خمینی را ببینید: «... آن آقایانی که می‌گویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ والله، گناهکار است کسی که داد نزند؛ والله، مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند {گریه شدید حضار} ای سران اسلام، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای نجف، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام [گریه شدید حضار]. ای ملل اسلام، ای سران ملل اسلام، ای رؤسای جمهور ملل اسلامی، ای سلاطین ملل اسلامی، ای شاه ایران، به داد خودت برس. به داد همه ما برسید...»

همه شواهد تاریخی از فعّالیت های سلطنت طلبان، فراماسون ها، بهایی ها، مارکسیست ها و نفوذی های صهیونیست در دربار پهلوی گویای این حقیقتند که اگر انقلاب اسلامی نمی شد، حقیقتاً اثری از اسلام باقی نمی ماند و همه حقایق اسلامی نابود یا تحریف می شد و نهایتاً پوسته ای بی خاصیّت از اسلام (شبیه اسلام آل سعود) باقی می ماند.

 بنابر این نه تنها حرکت انقلابی امام صحیح بود، بلکه واجبی بی بدیل بود که به خواست خدا و با پشتیبانی ملّت، اسلام سیاسی را به صحنه جهانی آورد و ان شاء الله طلیعه ظهور سراسر نور حضرت حجت عج خواهد بود.

سخن پایانی

در پایان لازم می دانم دو نکته را خدمت منتقدان محترم عرض کنم:

یکم: برخی از شما عزیزان در گذشته ای نه چندان دور جزء نیروهای انقلابی و بسیجی به شمار می آمدید و خدمات خوبی نیز چه در عرصه های علمی چه سیاسی - اجتماعی تقدیم این انقلاب کرده اید. دوستان سابق شما هنوز امیدوارند شما عزیزان رویه خویش را اصلاح کنید و دوباره شما را در جمع با صفای خویش ببینند. آغوش ما به سوی شما باز است. مطمئن باشید این اصلاح رویه نه تنها چیزی از شأن و ارزش شما نمی کاهد، بلکه نزد اهل ایمان آبروی مضاعف به شما خواهد بخشید.

دوم: همچنان که در روایات متعدّد آمده است در قرب ظهور امتحانات سنگینی از امت اسلامی گرفته می شود و لذا تاکید شدیدی بر تقویت ایمان و تهذیب نفس شده است تا مشکلات و شبهات متعدّد، مؤمنان را از مسیر حق منحرف نکند.

خدای متعال عاقبت امر همه ما را ختم به خیر و سعادت بگرداند.

  • علی مهدوی

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ

عملیات خیره کننده و بی سابقۀ رزمندگان و جوانان فلسطینی، ضربۀ سخت و جبران ناپذیری بر رژیم صهیونیستی وارد کرد و در بُعد نظامی و امنیتی و اطلاعاتی، آبروی این رژیم پوشالی را چنان از بین برد که هرگز اعاده نخواهد شد.

تمامی این حرکت ها، نشأت یافته از ظلم و ستم و غصبی است که رژیم اسرائیل ده ها سال بر مردم مظلوم فلسطین وارد کرد‌ه؛ مظلومانی که با مقاومت و همبستگی خود ثابت کردند که وعدۀ الهی در یاری آنان محقق گردیده است.

رژیم سفاک صهیونیستی که اکنون در پایان عمر خود قرار گرفته، درنده خویی را به نهایت رسانده و مردم فلسطین و صاحبان اصلی آن دیار را به وحشیانه ترین شکل، مورد هجوم قرار داده است؛ از این رو لازم است همۀ مسلمانان جهان و دولت های اسلامی به هر صورتی که برایشان مقدور است از این مظلومان دفاع کنند و بدانید پیروزی نهایی برای مستضعفان است.

ضمناً عموم مقلدان مجاز هستند یک سوم سهم مبارک امام علیه السلام را جهت یاری مردم فلسطین و آسیب دیدگان آنها مصرف نمایند.

قم - ناصر مکارم شیرازی

1402/07/20

  • صادقی

🖋 آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء / ۱

♨️ به خدا سوگند اگر خبرهایی که از خونریزی در #فلسطین و به آتش‌کشیدن خانه‌ها و روستاهای آن سرزمین را درباره وحشی‌های آفریقا یا بربرهای سودان شنیده بودیم، وظیفه انسانی و شرعی‌مان ایجاب می‌نمود تا تمام نیروی خود را برای جلوگیری از این توحش به کار بندیم. 

♨️ اکنون، وظیفه‌مان در قبال برادران دینی و همزبانانمان چیست؟

  • صادقی

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ

محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران

حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای(دام عزه)

سلام علیکم

عملیات بی نظیر رزمندگان مقاوم فلسطین (طوفان الاقصی) با عبور از همه موانع رژیم اشغالگر قدس، شاهکاری را در ابعاد استراتژیک خلق کرد و بارقه های امید به “محو اسرائیل از صفحه روزگار” و ” آزادی قدس شریف و فلسطین” که “کلید گشایش درهای فرج به روی امت ” است را در جان همه مومنان و عاشقان مبارزه با صهیونیسم شعله ور ساخته است.

برخود لازم میدانم این عملیات غرور آفرین را به محضر جنابعالی که شجاعانه خط حمایتی حضرت امام خمینی (ره) از ملت مظلوم فلسطین را دنبال کردید و ان شاالله به فرجام خواهید رساند و همینطور به همه امت اسلامی بویژه ملت صبور و مقاوم فلسطین و فرماندهان و رزمندگان محور مقاومت تبریک بگویم و یاد و خاطره سردار شهید اسلام حاج قاسم سلیمانی را که در هر اتفاق خوب جبهه مقاومت حضوری آشکار دارد، گرامی بدارم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

زهرا مصطفوی

  • صادقی

📝 حمایت صریح از انقلاب و نظام و ولایت فقیه

👤 آیت الله نوری همدانی 

🔸 دشمن در حال تبلیغات گسترده علیه انقلاب و اصل اسلام است و بدانید اگر به وظیفه عمل نکنیم این تبلیغات اثر خواهد گذاشت؛

🔺 همین تبلیغات، فضایی ایجاد کرد تا عده‌ای بخواهند انتقام خود را از امام بگیرند ولی به جوانان عزیز که امام را ندیده اند و یا به بخاطر کوتاهی های صورت گرفته آن مرد الهی را نشناختند عرض می کنم امام مردی بود که جز خدا با کسی معامله نمی کرد، در ولایت اهل بیت (علیهم السلام) ممتاز بود و دلش مملو از محبت مردم بود.

✅ بنده همان اعتقادی که از اول به راه امام داشته‌ام امروز بیشتر معتقدم چون هدف ایشان را الهی می دانم و اعتقاد ایشان بود که این انقلاب زمینه ساز ظهور بشود، بر این اساس بنده از اصل نظام و انقلاب و ولایت فقیه حمایت صریح می کنم؛

✅ البته مشکلات و ضعف‌ها را به صراحت بیان می کنم و معتقدم مردم بسیار خوب هستند و باید قدر آنها را دانست و به آنها خدمت کرد و مشکلاتشان را حل نمود کلام امام که فرمود: «مردم ولی نعمت ما هستند» را مسئولان باید در عمل در نظر بگیرند.

noorihamedani.ir/post/view?id=10208

📌 مناهج:

عده‌ای سیاه‌نمایی علیه نظام را به عنوان حریت روحانیت در برابر نظام جا می‌زنند؛ حال آنکه حریت را از مراجع حقیقی باید آموخت که در عین صراحت لهجه در بیان نارسایی و نقدها و مطالبه‌ی اصلاح، از نعمت انقلاب و ولایت دفاع می‌کنند و به شدت مراقبند مبادا تکمیل کننده‌ی پازل دشمن باشند...

  • صادقی

📝 خطای آشکار آقای علوی بروجردی در شناخت بهائیت 

🖋 علی اشراقی

🔹 جناب آقای علوی بروجردی، در درس خارج ۵ مهرماه، با استناد به روش حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در برابر ابن ملجم، برای سومین بار به «ضرورت مراعات حقوق شهروندی بهائیت» تذکر داد. 

🔸پیرامون بیانات ایشان نکاتی هست که تقدیم میشود:

1⃣اول: مهمترین چالشی که در این سخنان وجود دارد، فقدان شناخت صحیح از فرقه «بهائیت» است. چنانچه این شناخت، از منابع تئوریک و نظری (چه کتابهای خود بهائیت و چه کتابهای ناقد بهائیت) فراتر رود و در منابعی سیر کند که، زندگی روزمره بهائیان را به تصویر کشیده است، شناخت کاملتری از وضعیت این فرقه در اختیار خواهد گذاشت. علی‌الخصوص بهائیانی که توبه کرده و از این آیین به در آمده و مسلمان شده اند، اطلاعات واقعیِ حقیقی در اختیار خواهند گذارد. به عنوان نمونه میتوان به کتاب «سایه شوم بهائیت» نوشته: مهناز رئوفی، مراجعه کرد که پیشتر بهائی بوده و سپس مستبصر شده و مسلمان گردید. در این کتاب، ساختار تشکیلاتی بهائیان داخل ایران و سیستم اطلاع رسانیِ (بخوانید جاسوسی ایشان برای اسرائیل) گسترده و شبکه وسیع جاسوسی در خانواده های بهائی، به خوبی توضیح داده شده است. با مطالعه این منابع، به خوبی میتوان به معنای «جاسوس بودن» بهائیان منتقل گردید و به عمق و گستره آن راه یافت. و ساده انگارانه و سطحی نگرانه، با موضوع جاسوسی آنها برای اسرائیل برخورد نکرد. و اینگونه نپنداشت که، وقتی سخن از جاسوسی شخص بهائی میرود، شبیه همان جاسوسی سیستم های امنیتی است، نه اینگونه نیست، بلکه جاسوسی بهائی، خانوادگی، شبکه ای و به صورت اعتقادی است. 

2⃣دوم: آیا چنین فرقه‌ای با چنین ماهیتی میتواند برخوردار از «حق شهروندی» باشد؟ پاسخ به این پرسش را از جوابیه آقای عبدالله شهبازی (تاریخ پژوه و یهودشناس معاصر) نقل میکنیم:

«آقای کدیور به این پرسش توجه فرمایند: آیا بهائی می‌تواند بدون عضویت در تشکیلات بیت‌العدل حیفا بهائی باشد؟ و در صورتی که فرد بهائی بهره‌مندی خود از حقوق شهروندی ایران را منوط به رسمیت شناختن تشکیلات حیفا کند وظیفه دولت چیست؟ شاید آقای کدیور مطلع نیستند که از منظر بهائیان دستورات بیت‌العدل فراتر از قوانین جاری دولت متبوع است. برای حل این تناقض چه باید کرد؟ آیا پذیرش «دولت در دولت» با حق حاکمیت ملی در تعارض نیست؟

آیا بهائیان می‌پذیرند که مانند سایر اقلیت‌های رسمی یا غیررسمی شهروند ایران، مثلاً کلیمیان یا مندایی‌ها (صائبین)، فقط در امور دینی از نهادهای دینی خود تبعیت کنند و در امور سیاسی تابع مرکزیت بیت‌العدل حیفا نباشند؟ آیا بهائیان ایران می‌پذیرند نهادی رسمی و قانونی و مستقل، بدون ارتباط با بیت‌العدل حیفا، برای تمشیت امور دینی خود در ایران ایجاد کنند و در امور دینی و صنفی خود به آن رجوع کنند؟ پاسخ منفی است زیرا بهائی بدون عضویت در سازمان جهانی بهائی به مرکزیت بیت‌العدل حیفا وجود خارجی ندارد. یعنی ما با شهروندان منفرد بهائی مواجه نیستیم.

آیا این سازمان متمرکز فراملی و تبعیت اکید اعضا از مرکزیت حیفا، بهائیت را در جایگاه «کالت»، نه دین، قرار نمی‌دهد؛ پدیده‌ای که در جوامع غربی نیز خطرناک تلقی می‌شود، برای آن محدودیت قائل‌اند و از طریق دستگاه امنیتی بر آن نظارت اکید دارند؟»

https://www.shahbazi.org/pages/library.htm

(بحث آزاد در پیرامون بهائیت)

3⃣سوم: در قانون اساسی، ذیل فصل «حقوق ملت» در اصل بیستم چنین آمده است: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بارعایت موازین اسلام برخوردارند.»

با نظر به آنچه که پیشتر درباره وضعیت این فرقه و اعضاء آن گفته شد، مشخص میشود که، آنها موضوعاً از این اصل بیرون هستند. چرا که آنها با وجود استقرار در جغرافیای ایران، داخل در عنوان «ملت ایران» نیستند و نمیتوانند مانند سایر افراد از حقوق یکسان و تحت حمایت قانون برخوردار شوند. 

با وجود اینکه، بهائیت در ایران، عاملیت رژیم غاصب اسرائیلی را برعهده دارد و از این جهت، باید با هر بهائی مانند یک اسرائیلی رفتار نمود، اما نظام اسلامی رأفت داشته و آنها را حبس یا اخراج نمیکند. لیکن، بی‌عقلی تمام است که، آنها را در کنار پیروان ادیان الهی و سایر مردم، برخوردار از حقوق شهروندی دانست.

  • صادقی

  • صادقی

🌀 دردهای مزمن جبهه انقلاب

📝 حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب

🖋 حسین ایزدی؛ #یادداشت_مهمان 

🔸 در کنار همه امتیازات #جبهه_انقلاب، اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید.

🔺 اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست.

🔻 اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی کنش و واکنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به #فرهیختگی لازم نرسیده است.

♨️ برخی از آسیب‌هایی که دچار هستیم:

1⃣ تسرع منهای تأمل

ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می‌ریزد، خیلی سریع به واکنش می‌افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می‌رسد، خیلی سریع تحلیل می‌کند، خیلی سریع محکوم می‌کند!

همه اینها نشان‌دهنده ضعف‌های ساختاری است. ضعف‌هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در انفعال می‌مانیم.

کافی است «یک اتفاق» در عرصه #فضای_مجازی برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می‌کند.

2⃣ بی مسئلگی

بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع اولویت‌هایش تغییر می‌کند. کسی که اولویت‌ها و مسئله‌هایش سریع تغییر می‌کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد.

به همین دلیل می‌بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می‌شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح....

3⃣ غلبه روحیه نفی و طرد

ما دارای چنان قدرتی هستیم که می‌توانیم با واکنش‌های حساب‌نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و #طرد از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم!!

این به معنای نادیده‌گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. 

4⃣ نارسائی تئوریک

یکی از مشکلات اساسی ما #نارسایی_تئوریک است که موجب شده دچار #خودمرکزپنداری شویم.

تعریف روشنی از #انقلابی بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعریف صحیح و جامعی از #بصیرت نداریم. نمی‌دانیم دقیقاً موطن نزول و تطبیق "اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" چیست و برای کجاست؟ 

وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی‌بودن می‌دانیم دیگران را قضاوت می‌کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت‌افزایی می‌پنداریم!

یکی را نفی و طرد می‌کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت‌گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته‌ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می‌زند اسم او را صورتی می‌گذاریم.

 

5⃣ افراط در در واکنش

گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید #تذکر_مشفقانه داد، اما ما چنان بلایی به سر وی می‌آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می‌بریم؛ که به غلط کردن بیافتد.

این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و #اخوت چه می‌شود؟ 

کسی شک ندارد شعری که فلانی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. 

  • صادقی

  • صادقی

🏴 إنا لله و إنا إلیه راجعون

◼️ آیت الله شیخ یدالله رحیمیان، از علمای ربانی اصفهان در شب تاسوعای حسینی دار فانی را وداع گفت و به لقاء الله پیوست.

✅ وی از چهره‌های ماندگار تبلیغی بود که عالمانه و مجاهدانه برای تبلیغ دین و همچنین ترویج انقلاب اسلامی کوشید؛ 

✅ زهد و ساده‌زیستی فوق‌العاده آن مرحوم یکی دیگر از درس‌هایی است که برای آحاد حوزویان بالاخص خواص، الگو و نمونه‌ای مثال‌زدنی است.

◼️ رحلت این عالم ربانی را محضر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، رهبر معظم انقلاب، حوزه علمیه اصفهان و بیت محترم ایشان تسلیت عرض می‌نماییم.

  • صادقی

💠 در حوزه باید به تبلیغ به صورت جدی توجه بشود؛ یعنی برای تبلیغ برنامه‌ریزی شود.

💠 این ذخیره‌ی عظیم در حوزه - این‌همه روحانی جوانِ آماده‌ی حرف زدن و تبلیغ کردن- در اختیار ماست.

📅 ۱۳۷۰/۰۶/۳۱

📌 مناهج:

♨️ بیانات رهبری درباره‌ی اهمیت تبلیغ، مسأله‌ای است که طی سه دهه گذشته مکرر به مسؤولین حوزه‌های علمیه گوشزد شده است؛

✅ حتی رهبری امید داشتند با تشکیل شورای عالی و مرکز مدیریت (۳۰ سال قبل)، حوزه علمیه به سمت اولویت‌های اساسی خویش هدایت شود و کارایی لازم را بیابد تا از رهگذر آن هم از استعدادهای حوزوی به بهترین وجه بهره‌برداری شود و هم جامعه به نیازهای مختلف دینی و معارفی خود نائل شوند؛

⛔️ اما مع‌الأسف این مطالبه‌ی حضرت آقا (درباره تبلیغ) هم مثل بسیاری از مطالبات دیگر ایشان از سوی شورای عالی و مرکز مدیریت مورد بی‌اعتنایی و بی‌مهری قرار گرفت؛ تا جایی که رهبری در سال جاری درباره تبلیغ، اعلام #نگرانی کردند؛ چراکه:

1️⃣ از طرفی هنوز نهاد سیاست‌گذاری حوزه حرکتی در راستای اولویت‌دهی درست به مسائل پیش روی حوزه نشان نداده است؛

2️⃣ و از سوی دیگر، اهم وقت شورای عالی در مسائل غیر ضروری اسراف شده و دیگر نوبت به مسائل مهم و حیاتی نمی‌رسد!

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

📌 آگاهی بیشتر:

🌀 اسراف وقت در شورای عالی؟!

https://eitaa.com/manahejj/6168

🌀 شورای عالی را معطل نکنید

https://eitaa.com/manahejj/6176

  • صادقی

📝 مواظب باش کجا داری گناه می‌کنی!

🎥 استاد شیخ حسین انصاریان

#محرم_1402

  • صادقی