مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۴۵ مطلب با موضوع «پرونده‌ها :: مبارزه برای تحول» ثبت شده است

📝 نظر مسؤولین حوزه فصل الخطاب است

👤 استاد علی عندلیبی

🔸 استاد علی #عندلیب با سابقه بیش از سی سال تدریس خارج فقه و اصول و سالیان متمادی تدریس سطوح عالی و با تجربه‌ای طولانی در حل مسائل مورد ابتلای جامعه، نسبت به برنامه جدید آموزشی حوزه نکاتی را مرقوم فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم 

🔹 در ارتباط با تغییر متون درسی باید عرض کنم که لزوم اصل تغییر امری واضح و #بدیهی است و تعصبی روی کتب درسی وجهی ندارد.

مگر شیخ انصاری (ره) و صاحب جواهر (ره) و مرحوم آخوند (ره)، #کفایه و مکاسب خوانده‌اند که شیخ و آخوند و صاحب جواهر شده‌اند؟!

🔹 اما در مورد اینکه چه کتبی جایگزین شود و چه بخش‌هایی از کتب فعلی الزاماً با استاد خوانده شود، نظرات اساتید #مختلف است و فصل الخطاب بعد از مشورت با صاحب نظران، تصمیم #مسئولین حوزه است.

🔹 لذا همراهی با مدیریت و شورای عالی حوزه امری لازم است که بهترین همراهی می‌تواند ارائه پیشنهادهای سازنده جهت تکمیل این برنامه جدید باشد. 

والسلام علیکم

علی عندلیبی

  • صادقی

👤 مرحوم استاد اکبر ترابی شهرضایی

❓چرا به‌جای لمعه، تحریر الوسیله خوانده نشود؟ فتاوای امام، حداقل به‌روز است و بعضی از شاگردان امام نیز با ایشان هم‌نظر هستند و اگر کسی به آن فتوا عمل کند، مجزی است. 

❓چه اشکالی دارد که به‌جای رسایل، مصباح الاصول مرحوم خویی را بخوانیم؟ باید همان کتاب را درسی کنیم و در ابتدای هر درس سؤالات را مطرح کنیم و در آخر درس هم سؤالات را مطرح کنیم تا طلاب بتوانند پاسخگو باشند تا افراد محقق و مدقق پرورش پیدا کنند.

  • صادقی

با اینکه #حلقات بدیل اختیاری#کفایه بشود موافقم

🔹 حضرت استاد شهیدی در جلسات متعدد فقهی خود راجع به موضوع برنامه درسی جدید آموزشی حوزه صحبت کرده بودند و لذا پس از کسب اجازه و تایید دقیق ایشان بر متن زیر، مجموعی از فرمایشات ایشان در چند جلسه را نقل می‌کنیم:

✅ مهم این است که برنامه برای اساتید خوب توضیح داده شود! با این برنامه‌ حوزه که بدیل‌ها تخییری هستند مخالفتی ندارم. 

🔹 اکنون که کتاب حلقات کنار کفایه آمده و طلاب مخیر هستند بین انتخاب کفایه و حلقات، به نظرتان مراجع با این مخالفند؟! یا این مدرسین محترم اگر به آنها درست انتقال داده شود که طلاب با خواندن حلقات بحثهای خارج را بهتر می‌فهمند، یا حداقل برخی اینطورند! آیا آنها مخالفت می‌کنند؟!

🔹 حتی من معتقدم در دروس مقدمات قبل پایه ۷ هم تحریرالوسیله امام یا منهاج الصالحین اگر به آن شرح استدلالی مختصری اضافه شود عدل تخییری می‌شود! چه لزومی دارد همه لمعه را بخوانند؟! اتفاقا منهاج الصالحین بزرگان زیادی روی آن کار کرده اند و کتاب خیلی خوبی است. 

❗️ حلقات خیلی کتاب خوبی است، بسیاری از بحثهای بعد از کفایه در حلقات است که اگر کسی آن را بخواند چیزی از دست نداده است. بلکه به اعتقاد من نه تنها برای ورود به درس خارج خواندن حلقات طلبه را از رسائل و کفایه بی‌نیاز می‌کند، بلکه به تجربه طلابی که در درس خارج نظرات جدید را در مثل حلقات در سطح خوانده‌اند، در خارج موفق‌تر هستند. طلبه می‌تواند فرمایش‌های ایشان را مانند سایر بزرگان، در دروس خارج مراجعه و بررسی نماید. 

🔹 بزرگوارانی که می‌گویند اگر کتاب روان باشد طلاب شل و بی علم بار می‌آیند، حداقل من این را قبول ندارم! طلاب سطح باید #مطالب را یاد بگیرند و کم‌کم در خارج توان رجوع پیدا می‌کنند.

🔹 به هر حال ما می‌دانیم که طلاب عمومی نمی‌توانند تمام مطالب مکاسب را فقط در ۴ سال با استاد بخوانند. مسلما برخی بخش‌ها خوانده نمی‌شود و طلاب هم بعد از مدتی که متن شیخ را با دقت خواندند، می‌توانند بقیه بخش‌ها را خودشان درک کنند.

  • صادقی

📝 قبول ندارم متن پیچیده علمیت را بیشتر می‌کند

👤 بیانات امروز استاد شهیدی بعداز درس

🔸 دیروز از ما از حلقات سؤال شد و گفتیم کتاب خوب و مفیدی است و اگر کسی حلقات را بخواند و بخشی از کفایه را هم بخواند تا با متن کفایه آشنا شود، خوب است. اما اینکه گفته شود چرا تمام کفایه خوانده نشده و حلقات خوانده شده، به نظر ما اشکال واردی نیست. پس کلام ما فقط نسبت به حلقات بود و انگیزه سؤال‌کنندگان نیز این بود که شاید حق آقای صدر و حلقات در این میان رعایت نشده تا ما نیز جبران کنیم که انصافا باید هم همینطور باشد.

🔹 بنای بر پخش صحبت دیروز نبود و لکن دیدیم که برای ما می‌فرستند که به طور گسترده پخش شده و من گفتم: یک جمله را اصلاح کنید و نشر بدهید؛ حال که نشر شده، من تکذیب نمی‌کنم و در رابطه با حلقات، این عقیده ماست.

 🔹 ولی یک جمله ناقص نقل شدو آن جمله هم نسبت به #لمعه بود که اگر همین منهاج الصالحین را همراه با استدلالهای مختصری، ولو از کتب مرحوم آقای خوئی اضافه کنند، خوب است؛ چون اگرچه شهید اول و ثانی از مفاخر شیعه هستند ولکن فقه مربوط به آن زمان با آن اصطلاحات و استدلالاتی است که اصول پیشرفت نکرده بود؛ حال که اصول و فقه نیز پیشرفت کرده، خوب است که استدلالهای جدید مطرح شود.

🔹 من با اصل این کار به عنوان جایگزین اختیاری مخالف نیستم، اما نه اینکه اجبار شود؛ چون اساس حوزه بر آزادی طلبه است. و نیز طرح باید پخته باشد و هر کتابی در میان نیاید.

♨️ اما اینکه بعضی مراجع و اساتید بزرگوار اشکالاتی دارند، ما اصلا نسبت به آن اظهار نظری نکردیم؛ شاید تغییر کتب درسی ایراداتی داشته باشد که من اصلا اطلاعی ندارم. آن زمان که به ما اطلاع دادند در حج بودم و به بعضی از اعضای مدیریت گفتم که جریان چیست؟ آنها گفتند که ما مخالفیم، اگرچه بعضی موافقند. بعد هم که برگشتیم، تعطیلات بود و ارتباطی نداشتیم. دهه محرم نیز که به نجف رفتیم، شنیدم در نجف نسبت به این مطلب ابراز نگرانی کردند، آقای زنجانی هم در قم ابراز نگرانی کردند. برای رفع نگرانی مراجع معظم، بنده به کسانی که دست اندرکار بودند، عرض کردم که مناسب است رفع ابهام شود و توضیح داده شود که صرفا جایگزین #اختیاری بعض کتابهاست؛ جناب آقای اعرافی که از دوستان قدیمی ما هستند و جناب اقای شب‌زنده‌دار که با ایشان هم سابقه رفاقت دیرینه داریم، فرمودند که اصلا اجباری نیست.

🔹 من هم بنا بر دخالت در این امور ندارم؛ چون تخصص من نیست و علاقه‌ای هم به اظهار نظر ندارم.

🔹 من نسبت به این طرح تغییر متون درسی اصلا مطالعه‌ای نکردم و نمیتوانم نسبت به چیزی که از آن اطلاعی ندارم، نفیا و اثباتا اظهار نظر کنم. ما فقط نسبت به حلقات عقیده‌مان را گفتیم که البته بزرگانی با این عقیده هم مخالف هستند. پس این برداشت نشود که ما در قبال اساتید بزرگواری که با حسن نیت خود صحبت کردند، مطلبی را گفتیم کما اینکه حسن نیت دوستانی که می‌شناسم ودفاع از طرح کردند، برای من محرز است.

✅ عمده دغدغه اساتیدی که معترضند یکی نگرانی آینده و ادامه پیداکردن این تغییرهاست. این اساتید بزرگوار هم همین دغدغه را دارند که بعد چه می‌شود. با تجربه‌هایی که دارند، می‌ترسند که امروز بگویند حلقات و فردا روزی کتاب دیگری که مستوای علمی آن معلوم نیست، جایگزین آن شود. این دغدغه محترم است و ما آن را درک میکنیم. ولی بحث در روش برخورد با این دغدغه است.

🔹 و دغدغه دیگر آن است که کتابهایی که الان عدل قرار داده میشود، کتابهای پخته باشد و یا آنچه خوانده نشود فوائد علمی‌اش فوت شود.

البته به نظر من در اصول، حلقات هست و عدل اختیاری‌شدن آن نسبت به کفایه مشکلی ندارد. من در این حد دفاع میکنم، اگرچه به بزرگان مخالف نیز احترام میگذارم؛ ما عرض میکنیم در همین حد بپذیرند که طلبه‌هایی که حلقات میخوانند، درس آنها قبول شود و اساتیدی نیز که آن را درس میدهند، زحمت میکشند و مطالب دقیقی را بیان میکنند.

✅ اما نباید این مسائل را سیاسی کرد و بالاخره بزرگان و اساتیدی دغدغه دارند و از روی تدین مطالبی را بیان میکنند؛ شاید نمیتوانند عبارات را واضح بگویند و لکن دغدغه‌ها را به ما گفته‌اند. ولی عرض ما این بود که انکار مطلق باعث عدم قبول حرف میشود، بالاخره بعضی موارد را باید قبول کرد. باید با روشهای صحیح با گفتگو ومانند آن، بزرگان منتقد را قانع کرد، مثل همان چیزی که نسبت به اصول فقه مرحوم مظفر در برابر قوانین شد.

♨️ برخی اساتید معتقدند متن پیچیده و معقد علمیت طلبه را بیشتر میکند! بنده این مطلب را قبول ندارم؛ آقای صدر هم اول حلقه اولی از این جواب داده؛ اما بعضی اساتید معتقدند که باید متن سخت باشد تا طلبه سعی در فهم آن کند و بعد بتواند کتب دیگر را بفهمد. من این را قبول ندارم و میگویم که مثل این است که من به درس یک استاد بدبیان بروم تا ملا شوم! نه، درس آقای خوئی هم انسان را ملا میکند.

  • صادقی

استدلال سست

۱۸
شهریور

‼️ استاد علیدوست در کمال حیرت فرمودند که چون نصف حلقه ثالثه در ۳۶ روز نوشته شده، پس نمی‌تواند کتاب درسی باشد!!

⁉️ استاد علیدوست، شهید ثانی (ره) هم جلد اول شرح لمعه را در ۳ ماه نوشت، پس نصف الروضة البهیّة در ۹۰ روز نوشته شده (که حجم بیشتری از حلقه ثالثه دارد)، اگر موافق هستید آن هم حذف شود؟!

✅ شاید در مقایسه نوابغ جهان علم با افراد عادی، نیاز به متانت بیشتری داشته باشیم. 

✅ استاد #شهیدی فرمودند: «مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی می‌گفتند ایامی که شهید #صدر مشغول نوشتن حلقات بودند روزی ۱۶ ساعت می‌نوشتند». این را بگذارید کنار نبوغ بالا، حافظه فوق العاده، فکر منظم و بیش از ۲۰ سال کار ممحض در علم اصول».

🔹 مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی (ره) چند بار فرمودند که جلد اول منهاج الصالحین آیت الله العظمی خویی (ره) را بعد از اولین چاپ به مرحوم شهید #صدر (ره) دادم. و فقط یک یا دو روز نزد ایشان بود. بعد به من دادند و فرمودند در صفحه آخر ۱۳ اشکال نوشتم که فتاوایی هستند که حسب مبنای خود آیت الله العظمی خویی (ره) صحیح نمی‌باشند. بنده هم بردم خدمت مرحوم آقای خویی (ره). ایشان هم کتاب را گرفتند و تک تک اشکالات را می‌خواندند و به صفحه مربوطه مراجعه می‌کردند و می‌فرمودند: عجب، با اینکه قبل از چاپ چند نفر از آقایان هم مطالعه کرده بودند، ولی عجیب است که این اشکالات علمی باقی مانده است. و فرمودند اگر ممکن است جلد دوم منهاج را قبل از چاپ، ایشان بازبینی کند. 

❇️ واقعیت آن است که شهید صدر یک نخبه به تمام معنا بود که با وجود قوت آثارش هنوز هم ناشناخته است.

  • صادقی

🖋 محمد حق پرست

یک.

تمام اختلاف بر تغییر کتب درسی به این برمی‌گردد که آیا می‌توان روش بهتری برای آموزش مطرح کرد یا خیر؟ همه این مسئله را ممکن عقلی می‌دانند اما برخی به لحاظ وقوعی آن را ناممکن می‌دانند. به قول ایشان، مگر می‌شود کتابی بهتر از مکاسب و رسائل و کفایه نوشت؟

این نوع بیان، تفاوتی با مخالفت کردن با روشها و آموزشهای جدید ندارد.

دو.

متن درسی و آموزشی به لحاظ عبارت باید روان باشد؛ چون دقت اصلی باید بر فهم مسائل باشد؛ نه بر روی بازکردن گره از پیچیدگی‌های متن.

اینکه سادگی متون را تعبیر به روزنامه‌ای‌خواندن کنیم و آن را به سخره بگیریم، حقیقت را عوض نمی‌کند که بسیاری از طلاب در ابتدای جاده اجتهاد درمانده می‌شوند و نه تنها روش فقاهت بلکه الفبای اجتهاد را هم نمی‌آموزند. 

سه.

علت دفاع برخی بزرگان و اساتید از کتب موجود، دو چیز است: فهم دقیق متون دینی و فهم تراث علمی گذشتگان.

هیچ‌کس موافق نیست خروجی حوزه، طلاب سطحی و ضعیف باشند.

درباره فهم متون دینی: 

اولا اکثر متون دینی مغلق نیستند. بیشتر دقت بر محتوا لازم است تا دقت در فهم متن. مثل فهم دقیق لوازم فرمایش معصوم یا فهم مطلق و مقید روایات و.... 

ثانیا، بر فرض که عبارات دینی مغلق باشند. اما آیا راهش فقط این است که کفایه و مکاسب خوانده شود؟ چرا بجای غور در متون کتب درسی، خود روایات را بررسی نکنیم؟ 

کلاس حدیث‌خوانی در حوزه کم‌رونق است. دقتی که بر فهم عبارات رسائل و کفایه می‌گذاریم، چرا برنامه‌ریزی نمی‌کنیم که بر متون سخت روایی گذاشته شود؟

درباره ارتباط با تراث علمی:

❓گذشتگان که کفایه نخوانده بودند، مشکل فهم احادیث و تراث را چطور حل کردند؟  

چه زمانی قرار است در حوزه جا بیفتد که آموزش علم و ارتباط با تراث علمی دو ساحت هستند و جداگانه باید تدبیر شوند؟

آموزش را با عبارات روان قرار دهید و درس جداگانه‌ای برای متن‌خوانی و ارتباط با تراث قرار دهید.

چهار.

غالباً سؤالات جدی و بدیهی برای بدنه طلاب وجود دارد که اساتید از جواب دقیق به آنها پرهیز می‌کنند. سؤال اصلی این است، طلابی که می‌خواهند وارد عرصه تبلیغ یا دستگاه‌های اجرائی شوند، چرا باید کتب مغلق سطوح عالی را بخوانند و تا کنون برای ایشان چه فایده‌ای داشته است؟ نمی‌شود این عده تفکیک شوند و فقه و اصول روان‌تری داشته باشند؟ بماند که طلابی که عزم اجتهاد دارند و حلقات خوانده‌اند بهتر از کفایه‌خوان‌ها در دروس خارج درخشیدند‌.

📈 همچنین آمار خروجی‌های حوزه گویای این است که آینده طلاب چه می‌شود. اکثرا دنبال مشاغلی می‌روند که ربطی به یادگیری فقه و اصول در سطح تخصصی و اجتهادی ندارد. چرا باید عمر ایشان به این دروس بگذرد؟ حرف این نیست که فقه و روش برداشت درست از متون دینی را یاد ندهید. می‌گویم چرا باید با عبارات سخت و روش پیچیده و پرتلفات آموزش دهیم. به قول مرحوم آیت الله العظمی #بهجت چرا طلاب باید در این مسیر کشته شوند؟

پنج.

 باورش سخت است، اما حقیقت این است که اکثر طلاب کتابهای سطح عالی را با نمونه سؤال و تلخیص امتحان می‌دهند و فرسنگها با دغدغه اساتیدی که فقط چند طلبه مستعد اجتهاد را می‌بینند فاصله دارند.

چاره این است که کمی از فضای محدودی که دور خود ساخته‌ایم بیرون بیاییم، بین طلاب بیاییم و سعی کنیم ریشه اصلی مشکلات را بیابیم.

شش.

برنامه جدید هیچ اجباری را مطرح نکرده است؛ از تخییر و اختیار دادن به طلاب و اساتید، این همه هراس نکنیم.

  • صادقی

🖋 محمد حق پرست

دغدغه «استاد فاضل لنکرانی» درباره یادگیری روش اجتهاد شیخ انصاری (ره)، دغدغه‌ای درست و بجاست.

اما مشکل این است که این دغدغه در هیچ‌کدام از برنامه سابق و فعلی محقق نمی‌شود؛ چون نه دغدغه طلاب و اساتید و نه روش تعلیم و تعلم فعلی برای این مهم برنامه‌ریزی شده است.

امروز استاد و طلبه دغدغه‌شان کمیت است نه کیفیت و دنبال تمام‌کردن محدوده هستند. 

همچنین سبک آموزشی کتابهای فقهی، سبک یادگیری روش اجتهاد نیست. 

🔹 در یادداشتهای دیگر به اهمیت و ضرورت آموزش «روش اجتهاد و آشنایی با مکتبهای اجتهادی» پرداخته‌ایم. وقتی از تحول سخن می‌گوییم، دقیقا منظور همین است که روش تعلیم دروس متناسب با غرض آنها نیست. 

معمولا طلاب سطح عالی و حتی خارج، اصلا نمی‌دانند تفاوت روش اجتهادی شیخ با علمای قبل و بعد شیخ در چیست؟ چه شد که اخباری‌ها به وجود آمدند و چرا دوباره اصولی‌ها جریان غالب شدند؟ تغییرات شیخ در سبک فقاهت چیست؟ 

🔹 تحول در آموزش فقه و اصول فقط تغییر کتاب نیست. تغییر کتب یا اصلاح محدوده درسی، بخش ناچیزی از تحول آموزشی است. 

✅ تحول مطلوب آن است که:

اولا «مکاتب و روش‌های اجتهادی» را درس بدهیم. طلبه‌ای که از تاریخ فقه و اصول و تطورات آن خبر ندارد، مثل غریبه‌ها پای این دروس می‌نشیند. 

ثانیا، فقه و اصول را به صورت کارگاهی آموزش دهیم. چنانچه در تعریف فقاهت گفته‌اند، این علم باید ملکه شود و ملکه‌شدن آن به تمرین آموزه‌ها و غور در متون دینی است. 

حضرت امام (ره) در شرایط اجتهاد این نکته را مهمترین شرط (به تعبیر امام «الاهم الالزم») برای رسیدن به اجتهاد می‌دانند. (الاجتهاد و التقلید، ص ۱۱)

🔹 نقل است که مرحوم آیه الله العظمی فاضل لنکرانی و همچنین برخی دیگر از بزرگان، همه مکاسب را کلاس نرفته بودند بلکه قسمتی از آن را درس گرفته و قسمت‌های دیگر را خودشان خوانده بودند. 

با این حال تفاوتی در تدریس ایشان نداشته و به همه مکاسب تسلط داشتند. علت این است که ایشان قسمت‌های خوانده شده را طوری یادگرفته بودند که قسمت‌های دیگر را می توانستند بفهمند. ما هم امروز نیازمند همین سبک از تعلیم و تعلم هستیم.

🔻 لذا اینکه با تعصب دم از مثله شدن کتاب شیخ بزنیم و بر برنامه ناقص گذشته جمود داشته باشیم هم بنظر صحیح نیست.

  • صادقی

🔸 اخیرا استاد قائینی فرمودند: یک نفر برای ایشان نقل کرده است که آیت الله العظمی سیستانی - حفظه الله - با تغییر کتاب رسائل #مخالف هستند و فرزندشان ایشان را آرام کرده...

🔹 فرمایش ایشان باعث شد این موضوع را از طلاب محترم #نجف پیگیری کنیم. و در نهایت تعجب معلوم شد که کتاب #رسائل مدت‌ها است از نظام آموزشی حوزه نجف کنار گذاشته شده و نه امتحان گرفته می‌شود و نه بصورت رسمی کسی تدریس می‌کند.

♨️ در نجف بعد از اصول الفقه، طلاب دو دسته می‌شوند. 

یک دسته حلقات و سپس کفایه و برخی مستقیم کفایه می‌خوانند. 

📸 برنامه امتحانی لجنه امتحانات نجف را در تصویر فوق، ملاحظه می‌فرمایید.

  • صادقی

📝 سعه صدر مدیران حوزه علمیه قم

🖋 علی مهدوی

🔸 روز نهم فروردین همین سال جاری بود؛ از دفتر آیت الله اعرافی تماس گرفتند و گفتند حاج آقا می‌خواهند شما (سردبیر مناهج) را ببینند؛ همین امروز ساعت ۱۹:۳۰.

احساس کردم یادداشت انتقادی که روز گذشته (۸ فروردین) با عنوان «شکر و شکایت» منتشر کردم دلیل این دعوت باشد.

🔹 البته این اولین باری نبود که حاج آقا را نقد می‌کردم، همچنان که اولین باری هم نبود که توفیق داشتم خدمت ایشان برسم. 

و باز مثل همیشه نه تنها با روی باز استقبال کردند، بلکه گفتند: «دیدم مطلبی در انتقاد، نوشتی؛ [با لبخند ادامه دادند] که سر و صدا هم کرده». 

آمدم صحبت کنم، قبل از اینکه چیزی بگویم گفتند: «نمی‌گویم ننویسید، بنویسید. مطالب شما عالمانه، منطقی و اخلاقی است.» سپس توضیحاتی درباره کارهایی که انجام شده و برنامه‌هایی که دارند فرمودند.

🔹 این برخورد، عمق سعه صدر مدیر حوزه‌های علمیه را نشان می‌دهد؛ متانتی که نه تنها باعث اَلکن‌شدن و گرفتگی زبان منتقدش نمی‌شود؛ بلکه به وی جرأت و جسارت می‌دهد تا بیشتر و بهتر در مسیر مطالبه‌گری قدم بردارد.

همانجا مستقیم با آیت الله اعرافی درباره برخی از انتصابات سؤال‌برانگیز در یکی از مدیریت‌های ارشد ایشان صحبت کردم، ایشان ضمن استماع و استقبال، دفاع تعصب گونه‌ای نکرد و توضیحاتی ارائه داد.

🔹 آیت الله اعرافی همیشه مهمترین مدافع مطالبه‌گری و انتقادات بوده‌اند و پیش از اینها هم گفته بودند: «نقد را از شخص من آغاز کنید».

✅ آنچه بیان شد فقط یک نمونه از سعه صدر مدیران قلب حوزه‌های علمیه جهان تشیع یعنی حوزه علمیه قم است.

🔹 همین اتفاق در مورد آیت الله بوشهری دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه نیز تکرار شده است. چند بار که نقدهای جدی درباره شورای عالی نوشته‌ایم، شخص ایشان دعوت کردند برای گفتگوی مستقیم. 

جالب اینکه ایشان هم هیچگاه نگفتند ننویس و نقد نکن. بلکه سفارش کردند نقدها دارای راه حل هم باشد؛ علاوه بر اینکه نقاط قوت هم بیان شود تا طلاب ناامید نشوند.

🔹 در مورد رئیس مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، بارها ایشان را به صورت جدی و صریح در رسانه نقد کرده‌ایم؛ با اینکه دأب ایشان تابحال پذیرش حضوری منتقدین نبوده است، اما از مدار سعه صدر و تحمل هم خروج نداشتند. 

🔹 با وجود همه انتقاداتی که به مدیران حوزوی،‌ عملکردشان و مطالباتی که از ایشان داریم، نباید از انصاف خارج شد و این نقاط قوت را هم باید پررنگ کرد. 

مخصوصا وقتی در برخی حوزه‌های شهرستان روحیاتی دیده می‌شود که در حرکتی بدعت‌گونه، به جای دادگاه ویژه هم تصمیم‌گیری می‌کنند. این #بدعت خطرناک نباید سنت شود؛ بلکه باید شکسته شود.

اشتباه نشود، در مقام قضاوت نیستم که حق با چه کسی بوده بحث این است که دادگاه ویژه صلاحیت صدور و اجرای حکم را دارد؛ نه مدیرانی که خودشان از سویی، یک طرف دعوا هستند و و از سوی دیگر، قاضی و مجری حکم!!

🔹 در آخر این را باید به همه طلاب و مطالبه‌گران عرض کنم، راه مطالبه‌گری و نقد، صراحت توأم با رعایت حرمت‌ها و دوری از هتاکی است. احترام بزرگان را در عین عدم لکنت زبان باید حفظ کرد.

بزرگان هم باید پدری را از رهبر انقلاب یاد بگیرند. بجای اینکه برخی رفتارهای غیر قابل دفاع خود را مدام به واسطه اینکه منصوب رهبری هستند توجیه کنند، بر سعه صدر خود بیفزایند.

♨️ حریم سربازخانه حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه نیاز به مراقبت دارد؛ هم از سوی مدیران هم از سوی طلاب. اگر قرار باشد در برخی شهرستان‌ها دو طرف با عصبیت و پرخاش، به تقابل با یکدیگر برخیزند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

  • صادقی

📝 چند نکته درباره تغییر و اصلاح کتب درسی

🖋 هادی چیت ساز

🔸 خبر تغییرات و اصلاح کتب درسی برای رسانه‌های حوزوی که دغدغه تحول دارند، بسیار خبر خوبی بود و باید آن را به فال نیک گرفت.

♨️ اما چند نکته درباره تغییر محتوای کتب: 

1⃣ مؤلفین این کتب به لحاظ علمی و اعتبار حوزوی جایگاه خوبی دارند و از بهترین و به‌نام‌ترین اساتید درس خارج قم هستند. 

بنابراین دغدغه بسیاری از طلاب و اساتید بخاطر وزانت علمی کتب رفع می‌شود. 

2⃣ اینکه چه کتابی جایگزین شود، قطعا همیشه مورد اختلاف خواهد بود. هر محقق و پژوهشگری نظر و مبانی خودش را بهترین نظریه می‌داند. پس انتظار اینکه همه فضلا و علما بر سر یک محتوا اجماع کنند، محال وقوعی است. اما می‌توان بر سر متنی به توافق رسید که اکثریت قبول دارند و این اتفاق نظر نسبی درباره الفائق و تألیفات دفتر فقه معاصر وجود دارد. 

3⃣ بی‌شک کتابهای جایگزین، دارای انتقادهایی هستند ولی باید توجه کرد حوزه علمیه در ابتدای این مسیر است.

کسی ادعا نکرده این کتابها قرار است تا ۵۰ سال در حوزه تدریس شوند. جریان تحول متون اصلی، جریانی رو به رشد است که تازه آغاز شده و با محتواهای بهتر می‌تواند تغییر کنند. اما بدترین کار، لجبازی یا انتقادهای غیرعالمانه و متعصبانه است.

باید از این جریان تحول علمی، حمایت کرد نه اینکه مانع بر سر راهش گذاشت. 

4⃣ برخی انتقادها علیه الفائق و محتواهای تازه، دعوای زرگری است. اینکه چرا این کتاب یا این محتوا جایگزین شده و چرا آن کتاب جایگزین نشده، شبیه اختلاف بر سر عنب و انگور است.

به عنوان مثال، تا کنون نقدهای عالمانه برای الفائق ندیده‌ایم. اگر کسی واقعا این محتوا را ضعیف می‌داند، آن را عالمانه نقد کند نه اینکه به صورت کلی و سربسته بگوید این کتابها فایده ندارند یا ضعیف هستند؛ اثبات کند که محتوای خودش بهتر است و معیارهای کتاب جایگزین را دارد. 

5⃣ الفائق، یک نمونه موفق تغییر و اصلاح است. این کتاب در مدت کوتاهی بین اساتید حوزه جای خودش را باز کرده و بیش از ۱۰۰ نفر از اساتید آن را تدریس و بحث کرده‌اند. 

از سویی استقبال خوب طلاب از این کتاب، تأیید دیگری برای کتاب است. طلابی که الفائق خوانده‌اند، اکنون نسبت به اجتهاد وضع بهتری دارند.

بنابراین کسانی که بدون نقد عالمانه، علیه این کتابها سیاه‌نمایی می‌کنند، در واقع خودشان را منزوی می‌کنند.

  • صادقی