مناهج

قضاوت نابجا به چه قیمتی؟!

یادداشت مهمان

فاطمه صادقی

دردآور است زمانی که می‌شنوی: «زن طلبه نگیر چون اهل زندگی نیست»
بر این مدعا هم چند دلیل می‌آورند:

1) یکی از دلایلی که می‌آورند این است که به خاطر افزایش سطح علمی که پیدا می‌کنند از حق و حقوقشان مطلع می‌شوند! و این مسئله باعث می‌شود آنها را پرتوقع کند و زندگی را به کام طرف مقابل تلخ! این حرف کاملا غلط و غیر منطقی است؛ که اگر این باشد پس باید از ازدواج با همه وکیل‌ها و پزشک‌ها و... نیز پرهیزکرد!! چون هرکدام با آگاهی و علمی که پیدا می‌کنند شرایط خاصی برایشان پیدا می‌شود.

2) دلیل دیگری  که می‌آورند این است که طلاب خانم وقتی مشغولیت علمی پیدا می‌کنند توان آنها را از انجام کار منزل می‌گیرد و باعث می‌شود آنها به خانه و زندگی و بچه نرسند.

3) دلیل دیگر آنها این است که اشتغال علمی طلاب خانم، آنها را دچار خط کشی‌ها و افراط‌های رفتاری می‌کند از جمله اینکه انسان را وادار می‌کنند که تمام اعمال و آدابی را که فراگرفتند، را رعایت کنیم و تخطی از این موارد زندگی را بر طرف مقابل جهنم می‌کند. البته این نظر بیشتر درباره عوام صدق می‌کند که به طلبه‌های آقا هم گاهی تعمیم داده می‌شود.

4) دلیل دیگر اینکه از روی ظاهر طلاب زن قضاوت می‌کنند که طلبه‌های خانم خیلی خشک مقدس هستند و از اخلاق و منش و رفتار بی‌بهره‌اند و نابخردانه‌تر اینکه می‌گویند آنها مهارت‌های زندگی زناشویی و عطوفت نمی‌دانند؛ درصورتی که نمی‌دانند آنها آموخته‌اند بخیلان روزگار خویش در برابر نامحرمان باشند و حوریان خوش‌رو و خوش‌زبان برای همسرانشان.

🔺 باید دقت کرد در تمامی زمینه‌ها باید جنبه‌های مختلف را در نظر گرفت اگر بانوی طلبه‌ای موارد خلاف اینها در موردش صدق کرده یا در زندگی موفق نبوده، این به شرایط خانوادگی و محیطی و حتی شخصیتی فرد هم مرتبط است و در مورد همه طلاب خواهر قابل تعمیم نیست.

🔻 و از سوی دیگر باید دید فردی که زندگی ناموفقی با یک طلبه خانم داشته آیا خودش شخصیت سالمی داشته یا خیر؛ لذا یک‌طرفه نباید به قاضی رفت. به طور کلی افراد را باید فارغ از صنفی که در آن قرار دارند مورد محک قرار داد؛ نه مثل عده‌ای که تا مسلمانی مرتکب گناهی شود، به جفا نتیجه می‌گیرند همه مسلمانان خلافکار هستند یا آن را پای اسلام می‌گذارند!!


@Manahejj