مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی


📝 نیاز به فهم دقیق‌تر تاریخ زندگی پیامبر

💠 امام خامنه‌ای

🔹 ما شیعیان و همچنین عموم مسلمانان از تاریخ اسلام، مخصوصاً آن مقداری که مربوط به ماجراهای زمان پیغمبر است، اطّلاع درست و دقیقی نداریم؛ یعنی تاریخ و تاریخ اسلام در میان ما جدّی گرفته نشده است.

🔹 منظور از تاریخ زمان پیغمبر، مجموعه‌ی حوادثی است که از پیش از بعثت تا بحبوحه‌ی ماجراهای اوّل بعثت شروع می‌شود و تا ماجرای مهمّ هجرت پیغمبر در سال سیزدهم بعثت و سپس در لحظه‌لحظه‌ی روزها و ساعات مهم و تعیین‌کننده‌ی ده سال اقامت مدینه ادامه پیدا می‌کند و با وفات پیغمبر، آن سلسله از مطالب تمام می‌شود؛ این بخش از تاریخ خیلی حائز اهمّیّت است.

🔺 البتّه درباره‌ی پیغمبر روایات فراوان و نقلیّات مختلف -بعضی قوی، بعضی ضعیف- گفته شده است. کم‌ و بیش [همه]، مخصوصاً آن کسانی که با کتاب سر و کار داشته‌اند یا با مجالس و منابر و پای منبرها انس داشته‌اند، از زندگی پیغمبر یک گوشه‌هایی، یک نمونه‌هایی می‌دانند لکن باید عرض بکنم که هر حادثه‌ای در زندگی پیغمبر آن‌ وقتی معنای حقیقی خودش را پیدا میکند که در مجموعه‌ی این تاریخ بیست‌وسه‌ساله و دوران حیات پیغمبر، مورد ملاحظه قرار بگیرد و معنای آن حادثه در جهاد مستمرّ رسول‌ خدا درج بشود؛ وَ الّا بسیاری از این حوادثی که شما شنیده‌اید از زندگی پیغمبر، به ‌طور مجرّد و تنها، آن معنای حقیقی خودش را نمی‌دهد.

🔻 برای همین هم هست که در ذهن مسلمانان و بخصوص در جامعه‌ی خود ما -که ما از نزدیک با وضع فکری مردم همواره تماس داشته‌ایم- سیمای رسول‌ خدا به ‌عنوان یک سیاستمدار، به ‌عنوان یک حاکم، به‌ عنوان یک انقلابی، به عنوان یک مبارز و قهرمان میدان جنگ، به ‌عنوان یک پدر مهربان و دلسوز، یک انسان حکیم و آینده‌نگر شناخته نشده است.

🔹 درست است که در ذهن مردم ما اعتقاد به همه‌ی این خصوصیّات و بالاتر از این خصوصیّات نسبت به پیغمبر هست، امّا معتقد بودن به اینکه پیغمبر فوق‌العاده است و با وحی الهی سر و کار دارد و معجزه می‌کند یک حرف است، و ترسیم شخصیّت والای انسانی پیغمبر که می‌تواند برای ما اسوه باشد و درس باشد و از آن استفاده کنیم، یک مطلب دیگر است؛ این دوّمی در جامعه‌ی ما انجام نشده و جا نیفتاده است.

✅ لذا ما احتیاج داریم که تاریخ زندگی پیغمبر را یک‌ قدری بیشتر، دقیق‌تر بدانیم و بفهمیم...

📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵


  • صادقی


📝 مرکز مدیریت، جدی‌تر وارد شود

🖋 مسؤول پیگیری موقوفات استان؛ نام محفوظ

🔹 بزرگان و زعمای حوزوی همیشه تاکید بر استقلال مالی حوزه‌های علمیه داشتند و دارند و امروز نظر اکثر بزرگان حوزه‌های علمیه بر احیای موقوفات حوزه می‌باشد که حقا و انصافا ایده بسیار درست و به جایی هم هست. ولی احیای موقوفات، لوازمی دارد؛ از جمله اقدام جدی و جهادی برای رسیدن به این هدف بزرگ.

🔹 در این زمینه می‌توان پیشنهاداتی ارائه کرد:

1 شناسایی تمام موقوفات حوزه‌های علمیه کشور که بحمدالله در چند سال اخیر اقدامات خوبی انجام شده است.

2 تشکیل دفتر وکلای حوزه‌های علمیه در هر استان: امروز برای برآورده‌شدن احیای موقوفات، لازم است در زیرمجموعه مراکز مدیریت استانها وکلای قوی برای امور حقوقی باشند. لذا در این بخش نیاز به حمایت جدی داریم و اگر در این مورد اقدامی صورت نگیرد قطعا در احیای موقوفات موفق نخواهیم بود. اطلاع داریم که در مرکز مدیریت قم وکلای قوی برای این امر حضور دارند؛ ولی احیای موقوفات استانها وکیل قوی بومی می‌خواهد.

3 تشکیل نیروی حفاظت از موقوفات حوزه‌های علمیه با همکاری نیروی انتظامی و یا سپاه پاسداران و یا تشکیل پلیس وقف.
بسیاری از متصرفین موقوفات بخاطر خویشتن‌داری روحانیت، هیچگاه زیر بار پرداخت اجاره و یا خلع ید زمین یا مغازه و غیره نمی‌روند و اگر از طریق قانونی هم برخورد کنیم تا نیروی حفاظتی نداشته باشیم به نتیجه نمی‌رسیم.

4 تعیین یک نیروی مسلط بر مسائل حقوقی بر سمت معاونت حقوقی حوزه علمیه هر استان.

5   رایزنی جدی با قوه قضائیه برای تسریع در رسیدگی به پرونده‌های مربوط به موقوفات حوزه‌های علمیه.

🔹 ایده بسیار زیاد است و تا در این موارد اقدام جدی انجام نشود، پرداختن به ایده‌های دیگر بی‌نتیجه است و تا به این امور توجه لازم نشود همچنان حوزه علمیه شاهد محرومیت‌ها و چالش‌های جدی خواهد بود و فشار اقتصادی هر روز زندگی را بر اساتید، طلاب و اداره حوزه‌های علمیه سخت‌تر خواهد کرد.


  • صادقی

📝 مطالبات امام خامنه‌ای از شورای عالی

🔹 بعضى از آقایان خیال مى‏‌کنند که اگر ما بخواهیم درس طلبه‏‌اى را ارزشیابى کنیم، باید بگوییم این سطح از تحصیل در حوزه با فلان دوره‏‌ى دانشگاهى- مثلًا لیسانس یا فوق لیسانس یا دکترا- معادل است. لزومى ندارد این کار را بکنیم. دروس حوزه یک چیز است و دروس دانشگاهى چیز دیگر.

📌 مناهج:
⏱ بیش از ۲۵ سال است که مطالبه فوق از شورای عالی حوزه‌های علمیه خواسته شده است؛ اما همچنان مدارک حوزوی، هویت و اعتبار استقلالی ندارند و ذیل مدارک دانشگاهی تعریف می‌شوند.

🔻 به یقین این امر، لطمات جدی به هویت حوزه و روحانیت وارد خواهد ساخت که امید است شورای محترم عالی هرچه زودتر در این امر، تدابیر لازم را بیندیشند.

✅ امیدی که به شورای هشتم بسته شده است، نباید ناامید شود و ان‌شاءالله نخواهد شد...


  • صادقی



📝 برای کتب مطول، معالم و شرح شمسیه

🖋 با امضای آیات: سید احمد حسینی شبیری زنجانی و شیخ عبدالحسین صاحب الداری بروجردی

📌 مناهج:

🔹 در گذشته شهادت (تصدیقی) شبیه آنچه به پیوست آمده است، برای تحصیلات حوزوی مرسوم بوده و بالاترین تصدیق هم اجازه اجتهاد بوده است.

🔹 بعدها با شکل‌گیری نظام اسلامی و قرار گرفتن حوزه در معرض انجام وظایف و مناصب اجتماعی، لازم بود ارزیابی مدون و مشخصی از دانش‌آموختگان حوزوی وجود داشته باشد؛ منتها به معادل عناوین مدارج دانشگاهی اکتفا شد!
و از همین جا، متأسفانه هویت مستقل حوزوی و اعتبار آن تا حد زیادی از قلم افتاد و مغفول واقع شد.

🔹 در صورتی که حوزه علمیه می‌توانست -هنوز هم می‌تواند- مدرکی مستقل و با ارزش برای دانش‌آموخته‌های خود تعریف کند. و در مرحله بعد با تصویب آن مدارج در شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای عرضه به مناصب مختلف اجتماعی، تطبیقات آن را هم تعیین نماید؛ نه اینکه از ابتدا ذیل معادل عناوین دانشگاهی تعریف شود؛ که نه حوزویان آن را قبول داشته باشند و نه دانشگاهیان!


  • صادقی


🎥 مدافع حرم تازه تفحص شده

🔹 پس از ۴ سال پیکر مطهر تعدادی از شهدای مدافع حرم که در خان طومان به درجه رفیع شهادت رسیده‌اند شناسایی شده است.

📌 در کلیپ فوق شهید حجت‌الاسلام سلمانیان از بی‌قراری‌اش برای اعزام می‌گوید.


  • صادقی

📝 پاسخی به ناامیدان سیاه‌نمای حوزوی که دنبال بی‌انگیزه کردن طلاب هستند

🖋 مرحوم علی صفایی حائری

🔹 در حدود سال ۴۵ بود، من در صحن نو  در یکی از مقبره‌ها درسی داشتم که حدود ساعت ده با یک استاد خصوصی می خواندم. من روبه‌روی مقبره، کنار میله‌هایی که بر سر قبرها می‌گذاشتند نشسته و منتظر بودم تا استاد بیاید و درسم را بگوید. آن طرف‌تر هم چند نفر از مرده‌خورها و مقبره‌چی‌ها نشسته بودند و کنار آفتاب گرم و مطبوع، صحبتشان گرم و سرد و گُم بود.

🔹 در این اثنا یک نفر پیرمرد آمد که به من اسمش رسیده بود و می‌گفتند خیلی حرّاف و متلک‌پران و خوشمزه است. از راه که آمد مقبره‌چی‌ها برایش بلند شدند و او هم کنارشان نشست و فاتحه‌ای خواند و بعد شروع کرد به دیدزدن اطراف.
نگاهش که به من افتاد -با آن قیافه و با آن سن و با آن کتاب- چشم‌هایش را جمع کرد و دقت کرد و با تحقیر از مقبره‌چی‌ها  پرسید: «این دیگه کیه؟»

❓یکی از آنها مرا می‌شناخت و پدرم را هم می‌شناخت، معرفی کرد و او با آشنایی نخوت زده‌ای رو به من کرد و گفت: «تو که پدرت روشنفکر بود، چرا گذاشت آخوند بشی؟!»

🔹 مقبره‌چی‌ها گوش بودند و بعضی‌هاشان لبخند می‌زدند و پیرمرد هم رویی ترش می‌کرد، سینه‌ای صاف می‌کرد و منتظر جواب بود.
من هم خیلی آرام و بی‌توجه مقداری نگاهش کردم و بعد با نیشخندی ازش پرسیدم: «مگر آخوندی چه عیبی داره؟!»
من این سؤال را طرح کردم تا حرف‌هایش را بزند و شکمش را خالی کند و او هم منتظر همین فرصت بود، ماشینش را روشن کرد وگاز داد، که «ای بابا اینکه دیگه مثل کفر ابلیس می‌مونه! حالا از من می پرسی چه عیبی دارد!»
و شروع کرد، که «شبش این طور است و روزش این طور و درسش این طور و بحثش این طور، طلبگی‌اش فلان و روضه‌خوانی‌اش بهمان و تبلیغش بیسار و آقایی‌اش چنین و مرجعیتش چنان!»
و به قدری مسلط بود که برای من هم تعجب‌آور بود. و بعد فهمیدم قبلا آخوند بوده و بیرون آمده و این تسلطش از همانجا آب می‌خورد و در نتیجه، تعجبم رفت.

🔹 آن روز در من حال عجیبی گذاشته بودند. او با طنز و شوخی و مسخره، حرف هایش را خوب قالب می کرد و شرح می‌داد و از حضار تحسین می‌طلبید و از من هم تسلیم.
اما من داشتم با مورچه‌ها ور می‌رفتم و بی‌اعتنا به تمام خوشمزگی‌هایش گنجشکها را نگاه می‌کردم و اطراف را می‌پاییدم و اصلا به او نگاه هم نمی‌کردم.
و او که می‌دید مخاطبش این طور خودسر و بازیگوش و بی‌اعتناست، به دیگران می‌پرداخت و از آنها تصدیق می‌خواست و عاقبت نگاهش در چشم من افتاد و کنجکاو شد که حالم را بررسی کند. نگاه من تیز و مسخره بود.

🔹 خیلی آرام گفتم: «شما خوب بود از من می‌پرسیدید که برای چه آخوند شده‌ام، اگر می‌گفتم نون و آب و شب و روز و فلان و بهمان، خب، راهنمایی‌ام می‌کردید؛ که آقا بفرمایید اون طرف، این در بسته است و بازم که بشه، این خبرها نیست. باید شب چطور بخوابی و روز چطور راه بری و دنبال ... بیفتی و...». و شروع کردم حرف‌هایی را که زده بود با مسخرگی قطار کردن.
او کلافه شده بود و سرفه می‌کرد و گردنش را می‌خاراند و آخر طاقتش طاق شد و گفت: «بفرمایید شما ...آقا می‌خواهید چه کار کنید؟ چرا آخوند شدید؟!»

🔹 من هم با بی‌پرواییِ تندی که از چنان بچه آرامی بعید می‌نمود، گفتم: «من آخوند شدم تا یک مشت آدم احمق؛ مثل تو را که هنوز به نون و آب و ... و شکمشون فکر می‌کنند، بیارم بالا!» و ساکت شدم.
و اون بیچاره داشت سر می‌خورد و می‌گفت: «توی بچه می‌خواهی منو بالا بیاری؟! این همه آخوند هست، هرجا نگاه می‌کنی، خدا بده برکت».

🔹 و من با صلابت ماتم گرفته‌ای گفتم: «اگر یک غربال بزرگ بذارن توی این مدرسه و این آخوندها را که تو میگی، بریزن توش چقدرشون سالم می‌مونن؟!»
به آرامی طنز آلودی گفت: «پنج نفر». گفتم: «خر مصب! (مذهب) پنج تا برای این جمعیت قم، این استان مرکز، این ایران بسه، تا برسه بقیه جاها؟!»

✅ و بعد گفتم: «من آمده‌ام که ششمی آن پنج تا بشوم و تو هم باید هفتمی آنها باشی و پسرت هم و استعدادهایی که می‌شناسی، به ترتیب باید این نیاز را برآورند و این احتیاج را جوابگو باشند، نه اینکه از گود بیایی بیرون و کناری بنشینی و توی آفتاب گردنت را بخارانی و همه را تخطئه کنی و شب و روز آنها را به چوب بگیری و مرا هم بیرون بفرستی».

✅ راستی چاره‌ای جز این نیست که هرکس خود بار مسئولیت را به دوش بگیرد و به مقصد برساند.

📗 روحانیت و حوزه، صص۱۷۷-۱۸۰

〰️〰️〰️〰️〰️
📌 بیشتر بخوانید:
https://eitaa.com/manahejj/3215

💬 پ.ن: طبعا فضای حوزه و روحانیت نسبت به قبل انقلاب (سال ۴۵) بسیار رشد داشته است و انتشار این نوشتار، صرفا جنبه پاسخ به توطئه «بی‌انگیزه کردن طلاب» را دارد.

  • صادقی


📰 پرونده شماره ۱۷؛ «رسالت هدایت سیاسی روحانیت در مبارزه با تحریف»

سایز: A3
نوع: رنگی
کیفیت: چاپ

🔹 «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه‌ی جنگ اراده‌ها است. وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده‌ی ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده‌ی دشمن فائق می‌آید و پیروز خواهد شد.» (امام خامنه‌ای)

🔹 یکی از اقشاری که در مقابله با تحریف وظیفه ذاتی دارد حوزه و روحانیت است. حوزه و روحانیتی که منشأ به وجود آمدن انقلاب اسلامی هستند؛ در برابر حراست انقلاب و نظام اسلامی در برابر تحریف‌، انحراف و دشمنی‌ها نیز وظیفه دارند.


📌 دانلود گاهنامه در کانال #مناهج

👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

http://eitaa.com/joinchat/3159949328Ce4657829f7

  • صادقی



🔹 انتخاب واحد درس الفائق در سامانه آموزش انجام می‌شود و مثل سایر دروس سطوح عالی برای طلاب پایه ۹، ۱۰ و درس خارج قابل انتخاب است.

🔹 مزایای شرکت در درس الفائق:                                                                 🔺منظور شدن معدل نمره کتبی درس الفائق ۱و۲ به جای نمره شفاهی کفایه پایه ۱۰.
🔺معادل یکسال شرکت در درس خارج اصول و منظور شدن معدل نمره کتبی درس الفائق ۱و۲ به جای نمره مصاحبه شفاهی درس خارج اصول.
🔺تاثیر مثبت در امتیازات لازم برای شهرک مهدیه و سایر خدمات ارائه شده در مدیریت امور طلاب حوزه‌های علمیه.
🔺برخورداری از مزایای معیشتی طلاب طرح هدایت علمی تربیتی.

🔹 تمامی امتیازات الفائق فقط مختص به طلابی است که درس الفائق ۱ و ۲ را گذرانده و در امتحان آن حداقل نمره ۱۲ را کسب نموده اند و لذا شرکت و قبولی در فقط یک بخش الفائق مشمول امتیازات نمی‌شود.

🌐 دفتر فقه معاصر


  • صادقی

🔹 ۱۵ درس رسمی خارج فقه معاصر:

۱. فقه سرمایه‌گذاری جسورانه (استارت آپ ها)
۲. بیت کوین و رمز ارزها
۳. ارز بین المللی  SDR
۴. ماهیت و احکام پول
۵. بورس و بازار سرمایه
۶. عقود مستحدثه
۷. نظام اقتصادی اسلام
۸. ماهیت شخص حقوقی و احکام آن
۹. نظریات حقوقی در شرایط معاملات
۱۰. قانون و قوه مقننه
۱۱. نظام سیاسی و رهبری
۱۲. حقوق عامه و شهروندی
۱۳. پزشکی و روش‌های تعیین جرم
۱۴. شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌ها
۱۵. حقوق کودک

🔔 ثبت‌نام دروس خارج فقه معاصر تا ۲۰ مهرماه تمدید شد


  • صادقی



🔹 از جمله خدمات شصت ساله مرحوم آیت‌الله عَمری در مدینه:

1 انسجام شیعیان حجاز -مخصوصا شیعیان مدنی- و جلوگیری از تشتت؛ [همچنین] وحدت روش در برگزاری اعمال و مناسک مذهبی؛

2 سرپرستی و حمایت از شیعیان و طلاب مدینه منوره و تکریم و تضییف زائران؛

3  اقامه باشکوه نماز جماعت و مجالس به مناسبت موالید و وفیات اهل بیت و جلسات مذهبی هفتگی و خانگی؛

4 کمک به رفع حوائج مادی شیعیان از طریق صندوق‌های قرض‌الحسنه خیریه و اهدای کمک‌های بلاعوض و مساعدت در ازدواج جوانان کم بضاعت؛

5 تشکیل حوزه علمیه و تربیت مبلغان و عالمان دینی و راهی‌کردن آنان به مناطق مختلف عربستان جهت تبلیغ؛

6  حفظ اجتماع و پایگاه شیعیان در مدینه از طریق تعامل مسالمت‌آمیز با اهل سنت و تقویت رابطه میان تشیع و تسنن و رفع اختلاف شیعیان با اصلاح ذات‌بین و میانجی‌گری در نزاعها.

🔹 مرحوم عَمری در طول زعامت و مدیریت خویش در مدینه به اندازه‌ای در خدمت به اسلام و شیعیان خوش درخشید که به عنوان «پدر معنوی شیعیان مدینه» مشهور شد. در واقع مرحوم عَمری تمام شیعیان را به مثابه یک خانواده بزرگ می‌نگریست و خود را موظف به اداره و رسیدگی آنها می‌دانست. ایشان بارها علیه تبعیض و ظلم بر شیعیان حجاز ومدینه خروشید و با تذکر لسانی و مکتوب خواستار رفع آنها و برقراری عدالت و تساوی در حقوق شهروندی و ادای اعمال شرعی و مذهبی شد.

🔹 البته این خروش مقدس و سرچشمه‌ یافته از غیرت دینی، بی‌هزینه نبود و بارها در معرض تهدید و تعدّی قرار گرفت (۴۵ سال رنج حبس و زندان)؛ به طوری که در آخرین اعتراض، دستگاه حاکم سعودی او را محکوم به اعدام کرد که با [توسل و] عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها نجات یافت.

📗 برگرفته از مجله کتاب شیعه، ش ۱۱ و ۱۲



  • صادقی