هشدارهای کوبندهی امام خمینی درباره عالم بی تقوا
یکی از کتب کوچک ولی پرمحتوا از بیانات امام خمینی کتاب گرانسنگ «جهاد اکبر» است؛ این کتاب شریف توسط شاگرد امام مورخ برجسته استاد سید حمید روحانی گردآوری شده است. «جهاد اکبر» در بردارنده مباحث اخلاقی امام در ایام تبعید در نجف است. در آن ایام امام به مناسبت ماه رمضان یا ایّام دیگر مباحث اخلاقی مطرح میکردند که در این کتاب شریف ذکر شده است.
در یادداشت آتی بخش مهمی از بیانات امام درباره «اهمیت تهذیب در حوزه های علمیه» منتشر میشود:
وظیفه شما علاوه بر درس، تهذیب نفس است
شما که امروز در این حوزه ها تحصیل مى کنید و مى خواهید فردا رهبرى و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها وظیفه شما یاد گرفتن مشتى اصطلاحات مى باشد، وظیفه هاى دیگرى نیز دارید. شما باید در این حوزه ها خود را چنان بسازید و تربیت کنید که وقتى به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالى آنجا را هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتى از مرکز فقه رفتید، خود مهذب و ساخته شده باشید، تا بتوانید مردم را بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقى اسلامى آنان را تربیت کنید. اما اگر خداى نخواسته در مرکز علم خود را اصلاح نکردید، معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ باللّه، مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت بدبین خواهید کرد.
اگر بخاطر اعمال شما یک نفر گمراه شود، اعظم کبایر را انجام دادید
شما وظایف سنگینى دارید. اگر در حوزه ها به وظایف خود عمل نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فرا گرفتن چند اصطلاح بوده مسائل اصولى و فقهى را درست کنید، در آتیه خداى نخواسته براى اسلام و جامعه اسلامى مضر خواهید بود؛ ممکن است، العیاذ باللّه، موجب انحراف و گمراهى مردم شوید. اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار نارواى شما یک نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر مىباشید؛ و مشکل است توبه شما قبول گردد.
چنانکه اگر یک نفر هدایت یابد، به حسب روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن مى تابد» مسئولیت شما خیلى سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف عامه مردم مىباشد؛
چه بسا امورى که براى عامه مردم مباح است، براى شما جایز نیست، و ممکن است حرام باشد. مردم ارتکاب بسیارى از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پَست نامشروع، که اگر خداى نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعه روحانیت بدبین مى سازد.
عوام و جاهل اگر معصیتى مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمى منحرف شود و به عمل زشتى دست زند، عالمى را منحرف کرده، بر اسلام و علماى اسلام زیان وارد ساخته است.
اگر روحانی کار ناشایست کرد، مردم از دین زده میشوند
درد اینجاست: اگر مردم از شما عملى که بر خلاف انتظار است مشاهده کنند، از دین منحرف مى شوند؛ از روحانیت برمى گردند، نه از فرد.
اى کاش از فرد برمى گشتند و به یک فرد بدبین مى شدند. ولى اگر از یک روحانى عملى ناشایست و برخلاف نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمى کنند همچنانکه در میان کسبه افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداری ها اشخاص فاسد و زشتکار دیده مى شود، ممکن است در میان روحانیون نیز یک یا چند نفر ناصالح و منحرف باشد. لذا اگر بقالى خلاف کند، مى گویند فلان بقال خلافکار است. اگر یک عطار عمل زشتى مرتکب گردد، گفته مى شود فلان عطار زشتکار است. لیکن اگر آخوندى عمل ناشایسته اى انجام دهد، نمى گویند فلان آخوند منحرف است، گفته مى شود آخوندها بدند!
توبه عالم سختتر است!
وظایف اهل علم خیلى سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از سایر مردم مى باشد. اگر به «اصول» کافى، کتاب وسائل به ابواب مربوط به وظایف علما مراجعه کنید، مى بینید تکالیف سنگین و مسئولیت هاى خطیرى براى اهل علم بیان شده است. در روایت است که وقتى جان به حلقوم مى رسد، براى عالم دیگر جاى توبه نیست، و در آن حال توبه وى پذیرفته نمى شود؛ زیرا خداوند از کسانى تا آخرین دقایق زندگى توبه مى پذیرد که جاهل باشند.
و در روایت دیگر آمده است که هفتاد گناه از جاهل آمرزیده مى شود پیش از آنکه یک گناه از عالم مورد آمرزش قرار گیرد.
گناه توسط عالم، یک امت را به عفونت میکشد!
زیرا گناه عالِم براى اسلام و جامعه اسلامى خیلى ضرر دارد. عوام و جاهل اگر معصیتى مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمى منحرف شود و به عمل زشتى دست زند، عالمى را منحرف کرده، بر اسلام و علماى اسلام زیان وارد ساخته است.
اینکه در روایت آمده که اهل جهنم از بوى تعفن عالمى که به علم خود عمل نکرده متأذى مى شوند ، براى همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعه اسلامى فرق بسیار وجود دارد. اگر عالمى منحرف شد، ممکن است امتى را منحرف ساخته به عفونت بکشد. و اگر عالمى مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامى را رعایت نماید، جامعه را مهذب و هدایت مى کند.
کتاب جهاد اکبر، صفحه 13