انس با دعا و توسل لازمه طلبگی! نکات مهم رهبر انقلاب
کار مهم هدایت مردم و آشنا کردن آنان با احکام الهی و معنویات، کاری است که بدون معنویت ممکن نیست و محال است، بجز انجام واجبات که وظیفه هر مسلمانی است، انس با دعا و مناجات و معنویات لازمه کار طلبگی است. رهبر انقلاب که خود نیز سالهاست از کودکی با دعا و معنویات مأنوس بوده است نکات مهمی درباره انس با دعا و توسل مطرح کردهاند:
طلبه باید با مناجات و دعا انس پیدا کند
ما همیشه افتخار مىکردیم که حوزههاى علمیه آنچنان است که وقتى کسى وارد آن مىشود، اگر بار معنوى و دینى و اعتقادى و عملى زیادى هم نداشته باشد، وقتى خارج مىشود، پُربار و متدین است؛ و همواره از دانشگاههاى کشور دانشگاههاى سبک جدید توقع کردهایم که اینطور باشند که اگر جوانان وارد مىشوند و متدین نیستند، وقتى خارج مىشوند، متدین خارج بشوند؛ این باید در حوزهى علمیه به حد اعلى برسد.
طلبه باید با دعا، با ذکر و با مناجات انس پیدا کند. طلبه باید زندگى خود را یک زندگى دینىِ محض بکند. طلبه باید دل خود را پاک و صاف کند، تا وقتى در مقابل انوار معرفت و توفیقات الهى قرار گرفت، تلألؤ پیدا کند؛ برادران! بدون اینها نمىشود. ما کسانى را داشتیم که از لحاظ علمى، مراتب بالایى هم داشتند و مغزشان قوى بود؛ اما دل و روحشان ضعیف و آسیبپذیر بود. وقتى اینجا آن بنیهى معنوى و دینى ساخته نشود، آنجا که پاى مقام و امکانات مادّى به میان مىآید، انسان مىلرزد؛ آنجا که پاى فداکارى به میان مىآید، انسان مىلرزد و نمىتواند جلو برود؛ آن وقت چطور مىشود یک ملت و یک مجموعه را هدایت کرد؟…
ارزش تدین، یکى از آن ارزشهاست؛ این ارزش بایستى رعایت شود. نماز شب خواندن، نافله خواندن، دعا خواندن، ذکر گفتن، متوجه خدا بودن، زیارت رفتن، توسل کردن و به مسجد جمکران رفتن، سازنده است؛ اینها شما را پولادین خواهد کرد. نمىشود یک حوزهى ایدهآل داشته باشیم؛ در حالى که این چیزها در طلابش نباشد. (70.12.1)
عبادتهای خاص امام خمینی در حرم حضرت معصومه
هر کسى خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتى گرفتن با بدیها و زشتیهاى وجود خودش باشد. دعاى شریف مکارم الاخلاق را – که دعاى بیستم صحیفهى سجادیه است – زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایى که امام سجاد علیهالسّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست. بسیارى از این چیزها یا بسیارى از دعاهاى دیگر را ما به عنوان اخلاق نیکو نمىشناسیم. مفاهیم و مضامینى که در همین دعاى پنجم صحیفهى سجادیه هست: «یا من لاتنقضى عجائب عظمته» – که شروعش اینطورى است – براى ما درس است؛ «الّلهم اغننا عن هبه الوهّابین بهبتک و اکفنا وحشه القاطعین بصلتک».
با کلمات ائمّه، با دعاهاى صحیفهى سجادیه، با این داروهاى شفابخشى که مىتواند بیماریهاى اخلاقى ما را شفا بخشد و زخمهاى وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیتى که از این راه حاصل مىشود. این همه چیز است.
امام بزرگوار ما – آنگونه که من از بزرگان خودمان شنیدهام – از جوانى در این حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت مىکرد. مرحوم آمیرزا جواد آقاى تهرانى در مشهد، سالها قبل از انقلاب براى ما نقل مىکرد؛ مىگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم که مشّرف مىشدم، هر روز یک چهرهى نورانى، یک مرد محترم، یک جوان نورانى، یک سید نورانى را مىدیدم که غرق در عبادت است. مىگفت از نورانیت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسیدم ایشان کىاند؟ گفتند ایشان حاج آقا روحاللَّه خمینى هستند. این مربوط به زمانى است که امام بزرگوار ما – این شخصیت برجسته – هنوز سى سال از عمرشان نگذشته بود. آرى؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانیت غیب الهى و اولیاى الهى، همین نتایج را هم دارد. این نورانیتى را که به خاطر جوانى در دل شماست، قدر بدانید و مغتنم بشمارید. 79.7.14
با کلمات ائمّه، با دعاهاى صحیفهى سجادیه، با این داروهاى شفابخشى که مىتواند بیماریهاى اخلاقى ما را شفا بخشد و زخمهاى وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیتى که از این راه حاصل مىشود. این همه چیز است.
خاطرات رهبر انقلاب از انس با دعا و مناجات از کودکی
وجود خداى متعال، یک وجود بدیهى و روشن و واضحى است که همه وجود یک انسان، به او گواهى مىدهد؛ یعنى اگر انسان دچار وسوسه نشود و خودش را در وسوسهها غرق نکند، ذهن انسان، دل و جان انسان به وجود خدا گواهى مىدهد. واقعاً وجود خدا حتّى به برهان و استدلال، احتیاج ندارد؛ اگرچه برهان و استدلال زیادى هم در مورد وجود پروردگار هست.
آنچه که آن وقت براى من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهاى مأثور و اعمالى که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانى هم هست لا بد آشنا هستید؛
خیلى از جوانان با آن اعمال آشنا هستند چند ساعت طول مىکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع مىشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب روزهاى نهچندان بلند به طول مىانجامد.
آن وقت من یادم است که با مادرم چون مادرم هم خیلى اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّى بود مىرفتیم یکگوشه حیاط که سایه بود منزل ما حیاط کوچکى داشت آنجا فرش پهن مىکردیم چون مستحب است که زیر آسمان باشد هوا گرم بود؛ آن سالهایى که الآن در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود.
در آن سایه مىنشستیم و ساعتهاى متمادى، اعمال روز عرفه را انجام مىدادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم مىخواند، من و بعضى از برادر و خواهرها هم بودند، مىخواندیم. دوره جوانى و نوجوانى من اینگونه بود؛دوره انس با معنویات و با دعا و نیایش.
البته ما آن وقت از یک امتیاز برخوردار بودیم که اگر آن امتیاز، امروز در جوانى باشد، دعا و ذکر و نماز براى او شیرین خواهد بود و مطلقاً خستهکننده نخواهد شد؛ و آن توجّه به معانى است.
ببینید؛ هرکس که از نماز خسته مىشود، یا معناى نماز را نمىداند، یا توجّه نمىکند، و الاّ اگر کسى معناى نماز را بداند و به نماز هم توجّه کند، امکان ندارد از نماز خسته شود؛ اصلاً امکان ندارد. اگر کسى معناى دعا، مثلاً دعاى ابى حمزه ثمالى، یا دعاى امام حسین علیهالسّلام در روز عرفه را بفهمد و توجّه کند که هر دو خیلى طولانى هستند و چون گاهى انسان معنا را هم مىداند، اما توجّه نمىکند، ذهنش جاهاى دیگر مىرود امکان ندارد از این دعاى به این بلندى خسته شود.
یعنى این گفتگویى که در این دعا انجام گرفته، بین آن بنده برگزیده و شایسته و بامعرفت و خدا، اینقدر پُرجاذبه و نافذ و حقیقى است یعنى بیانکننده آن خواستهاى فطرى انسان است که امکان ندارد کسى هیچوقت از آن خسته شود. من توصیهام به جوانان این است که عبادت را با توجّه انجام دهند. من اصرار نمىکنم که زیاد عبادت کنید؛ نه. شما خواستید زیاد عبادت کنید، خواستید کم عبادت کنید؛ ولى آنچه انجام مىدهید با توجّه باشد. (76.11.14)
اگر کسى معناى نماز را بداند و به نماز هم توجّه کند، امکان ندارد از نماز خسته شود؛ اصلاً امکان ندارد. اگر کسى معناى دعا، مثلاً دعاى ابىحمزه ثمالى، یا دعاى امام حسین علیهالسّلام در روز عرفه را بفهمد و توجّه کند امکان ندارد از این دعاى به این بلندى خسته شود.
اگر خودمان نورانی نشویم هرچه بگوییم مضر خواهد بود!
در ماه رمضان، هم باید به خودمان برسیم، هم باید به مردم برسیم. ضمناً بدانیم که اگر به خودمان نرسیم، به مردم هم نمىشود رسید. این دعاهاى ماه رمضان، این روزهى ماه رمضان، این مناجاتها، این تضرعها، این اذکار، این نوافل در ماه رمضان، همه براى این است که ما خودمان را اول کمى نورانى کنیم. اگر نورانى شدیم، آن وقت مىتوانیم به دیگران هم برسیم. و الّا اگر نورانى نشدیم که نمىتوانیم دیگران را نورانى کنیم. هرچه هم بگوییم، زیادى خواهد بود، مضر خواهد بود و مفید واقع نخواهد شد. امیدواریم خداى متعال توفیق دهد، هم خودمان را بسازیم، هم بتوانیم به سازندگى و معنویات و روحیات مردم کمک کنیم. 71.11.25