چرا جهاد تبیین، فوریترین و قطعیترین تکلیف امروز ماست؟
حسین انجدانی
در جهان امروز، جنگها دیگر صرفاً با سلاحهای مرئی انجام نمیشوند. میدان نبرد، رسانهها هستند و سلاحها، روایتهایی که حقیقت را تحریف میکنند. دشمن، دیگر نیازی ندارد که به سرزمینها لشکرکشی کند؛ کافی است که ذهنها را تسخیر کند. در چنین شرایطی، مقام معظم رهبری جهاد تبیین را «فوریترین و قطعیترین تکلیف» ما میدانند. اما چرا؟ آیا حقیقت، به خودی خود آشکار نمیشود؟ مگر میتوان با دروغپردازی و تحریف، واقعیت را برای همیشه پنهان کرد؟ پاسخ این است که اگر حقیقت بیان نشود، روایت دشمن، همان واقعیت خواهد شد.
جهاد تبیین، واکنشی در برابر یک حمله نیست؛ بلکه یک جبهه مستقل در جنگ شناختی است. امروز، دشمنان انقلاب اسلامی، فقط در پی تخریب ظاهری نیستند؛ آنها تلاش میکنند که ریشههای فکری، اعتقادی و هویتی این ملت را تغییر دهند. حملهای که با مفاهیمی مثل تحریف، شبههافکنی و مهندسی ادراک انجام میشود. اگر دشمن بتواند معنای انقلاب را تغییر دهد، دیگر نیازی به دشمنی مستقیم ندارد؛ چون جامعه، خودش مسیر فروپاشی را طی خواهد کرد. این همان چیزی است که رهبر انقلاب از آن بهعنوان تحریف حقایق یاد میکنند.
آنها تاریخ را بهگونهای بازنویسی میکنند که ظالم، قربانی جلوه کند و مظلوم، متهم شود. در رسانههای غربی، انقلاب اسلامی، دیگر نه یک قیام عظیم مردمی علیه استعمار و استبداد، بلکه افراطگرایی و عقبماندگی معرفی میشود. مدافعان وطن، تروریست نامیده میشوند و مستکبران، حامیان صلح! آنچه این جنگ را خطرناکتر میکند، این است که دشمن از ابزارهای روانشناختی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکند. با تکرار، با تکنیکهای رسانهای، با وارونهنمایی، ذهنها را آماده پذیرش یک دروغ بزرگ میکنند.
اما چرا این نبرد، فوری و قطعی است؟ زیرا ما با تأخیر، فرصت جهاد را از دست خواهیم داد. در جنگ نظامی، اگر دیر بجنبیم، یک شهر سقوط میکند؛ اما در جنگ شناختی، اگر غفلت کنیم، یک نسل از دست میرود. دشمن، یک تصویر جعلی میسازد و اگر ما آن را تصحیح نکنیم، همان تصویر، تبدیل به حقیقت خواهد شد. امروز، میدان جنگ در شبکههای اجتماعی، در دانشگاهها، در رسانههای جریان اصلی، و حتی در مکالمات روزمره ماست. اگر ما روایت درست را نگوییم، آنها روایت خود را تثبیت خواهند کرد.
جهاد تبیین، فقط یک وظیفه برای نخبگان و رسانهها نیست. هر کسی که حقیقتی را میداند و آن را بیان نمیکند، در این جنگ، جبهه را خالی گذاشته است. امروز، هر معلمی که در کلاس درس از انقلاب و مقاومت بگوید، هر نویسندهای که در مقالهای شبههای را پاسخ دهد، هر فردی که در یک بحث خانوادگی یا اجتماعی، تحریفی را اصلاح کند، یک مجاهد است. دشمن، بر روی ناامیدی ما حساب کرده است. او میخواهد که ما فکر کنیم «حرف زدن فایدهای ندارد»، که «حقیقت خودش آشکار میشود» و اینکه «مردم آنقدر آگاه هستند که فریب نخورند». اما تاریخ نشان داده است که در جنگ شناختی، حقیقت بدون دفاع، همیشه قربانی میشود.
مقام معظم رهبری بارها هشدار دادهاند که تحریف، مقدمه تحریم است. وقتی تاریخ یک ملت را تغییر دهند، فردای آن ملت را نیز خواهند دزدید. جهاد تبیین، تنها راه خنثیکردن این نقشه است. این جهاد، بر دو پایه استوار است: بیان حقیقت، و پاسخ به تحریفها. کسی که در این میدان ساکت بماند، عملاً اجازه داده است که دشمن، بیهیچ مقاومتی، ذهنها را اشغال کند.
حالا که حقیقت این جنگ را فهمیدیم، باید از خود بپرسیم: در این جهاد، ما چه کردهایم؟ آیا جبهه را خالی گذاشتهایم، یا در حد توانمان، وارد این میدان شدهایم؟ آینده این نبرد را ما تعیین میکنیم؛ با حضور یا غیبت خودمان.