در یادداشت قبلی، مختصری به ایستایی در روش و سبک سخنرانی پرداختم. قسم دوم ایستاشدن مبلغ -که بسیار مهمتر از اولی است- «توقف و ایستایی محتوا» است.
مبلغانی که بعد از آماده کردن تعدادی منبر، رغبتی برای تهیه محتواهای جدید ندارند. دفتری دارند قدیمی که برای ایشان همیشه بوی تازگی دارد و البته مخاطب را کسل میکند. شاید سالها بگذرد و همان مطالب گذشته را تکرار کنند. یا منبریهایی که به محتواهای آماده دیگران عادت کردند، آن هم محتوایی که مربوط به چند دهه گذشته است بدون اضافه کردن نکتهای یا تطبیق بر شرایط امروزی!!
چنین سخنرانیای دغدغهها، گرههای ذهنی و مسئله روز مخاطب برایش اهمیتی ندارد. از شبهات و سؤالات جدید بیخبر است، یا شاید خودش را به ندانستن و نشنیدن میزند.
آری، اگر کسی در تمام موضوعات دینی به نتیجه و جمع بندی رسید، دیگر نیاز نیست محتوایی آماده کند. اما همان محتوای آماده هم نیاز به فکر و تأمل دارد برای امروزی شدن. حاج آقا قرائتی چند سال پیش برای یک جلسه نیم ساعته، فرمود ۴۰ ساعت مطالعه کردهام. با اینکه وی گنجینهای از فیشها و محتواهای تبلیغی دارد، اما هنوز برای آمادهسازی محتوا باید وقت بگذارد و مطالبش را بهروزرسانی کند. پس خیال غنیبودن از محتوا و بینیازی از مطالعه، یک فریب ذهنی است به ویژه برای مبلغان جوان.
اوج گرفتن و در اوج ماندن، از انتخابهای هر مبلغی است. هر مبلغی خودش انتخاب میکند که پویا بماند یا ایستا شود و البته راحتی ایستا شدن یا سختی و شیرینی پویایی را میپذیرد. مبلغ ایستا، مثل آب راکد میشود و تمام استعدادها و زحمات علمیاش رو به زوال میرود. کمکم انگیزهای برای سخنرانی همان مطالب تکراری هم نخواهد داشت. شرایط بد اقتصادی هم کار نکردن را موجهتر میکند.
اما مبلغ پویا مثل چشمهای همیشه جوشان است که مطالبش برای مخاطب زلال است و گوارا.
نویسنده: هادی چیت ساز