ما امروز در قبال نهاد منبر، یک وظیفهى جدید داریم؛ یک سازماندهى و یک قاعده و ضابطه لازم است. این قاعده و ضابطه، بایستى به وسیلهى معمران این فن و خبرگان این میدان و کسانى که سالیان درازى در این راه بودهاند و جوانب گوناگون آن را سنجیدهاند، و نیز فضلا و آگاهان به شرایط زمان برقرار بشود.
هر سخن ضعیف و سستى گفته نشود؛ هر معرفت بىفایده یا کمفایدهاى، جاى معارف پُرفایده را نگیرد؛ اقتضاى زمانه و نیاز مردم به معارف دینى، مورد توجه قرار بگیرد؛
حادثهى عاشورا که در باب جهاد و مبارزهى فى سبیل الله، أم المعارف است و پایهى اصلى انقلاب ماست، به صورت پیراسته بیان بشود؛ حقایق در آن جلوه کند و اضافاتى که احیاناً در گوشه و کنار از زبانها و یا قلمهایى تراوش کرده و شنیده و خوانده شده است، کنار برود. مسألهى عاشورا شوخى نیست. نمىشود این قضیهى با آن عظمت را با خرافات آمیخت و انتظار تأثیر کامل داشت.
امروز، روزى است که باید این کارها انجام بگیرد.
مداحان اهل بیت و گویندگان معارف و مراثى آن بزرگواران، چه موقع این امکانى را که امروز در اختیار شماست، داشتند؟ علماى دین، چه هنگام مىتوانستند بر این کار اشراف و نظارتى آنچنان که امروز دارند داشته باشند؟ البته کسانى هستند که از اینگونه چیزها خشنود نخواهند بود نباشند مانعى ندارد؛ آنچه مورد رضاى خدا و مورد نیاز مردم و توقع نسلهاى بعد از ماست، باید مورد توجه قرار بگیرد.
۲۰ تیر ۱۳۷۰