قرآن در جمهوری اسلامی
اگر قرآن از جمهوری اسلامی حذف شود چه میشود؟
🖋 محمدحسین ابوطالبی
اگر قرآن را از وزارت ارشاد و صداوسیما بگیریم، منبر سحرگاهی روحانیون حذف میشود و نشریات مبتذل و فیلمهای سینمایی مستهجن دوره پهلوی دوباره مجوز پخش میگیرند.
فیلمهایی که طبق تیتر روزنامههای آن زمان، پوسترشان بر سر در سینما روزانه عامل ۵ تصادف در تهران بود!
اگر قرآن را از وزارت بهداشت بگیریم، اتانازی (مرگ خودخواسته) در بیمارستانهای ما قانونی میشود و بیمار با درخواست از پزشک، دارویی دریافت میکند برای پایان دادن به زندگی خود.
اگر قرآن را از وزارت صمت بگیریم، شیراز میشود قطب صادرات شراب انگور در منطقه و واردات گوشت خوک آزاد میشود.
اگر قرآن را از آموزش و پرورش بگیریم، مدارس مختلط میشود. معاونت پرورشی با همه شئون و برنامههایش حذف میشود. سند ۲۰۳۰ هم از دوران ابتدایی جزو آموزش رسمی میشود. همچنین شاهد تغییرات جدی در کتابهای درسی مثل «تاریخ»، «جامعه شناسی»، «مدیریت خانواده و سبک زندگی» و «دین و زندگی» خواهیم بود.
اگر قرآن را از معماری و شهرسازی بگیریم، ماده ۱۳۳ قانون مدنی و قانون پنجرههای مشرف حذف میشود. الزام مجتمعهای مسکونی بیش از هزار واحد به تاسیس مسجد برداشته میشود.
همچنین الزام دستگاههای اجرایی، مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مجموعههای ورزشی، مجتمعهای رفاهی، تفریحی و تجاری به تاسیس مسجد یا نمازخانه.
و اگر قرآن را از مردم ایران بگیریم، حمایت از فلسطین تمام میشود. ایستادگی در برابر استکبار جهانی پایان مییابد. نهاد خانواده فرومیپاشد. کمیته امداد و خیریهها و گروههای جهادی و انواع انفاق، تعطیل میشود.
همهی اینها نشانهی حضور قرآن در متن ساختارها و متن زندگی است و فراتر از قرائت قرآن و حفظ قرآن است. اما آیا این به این معنای عدم مهجوریت قرآن است؟؟ قطعا خیر! قرآن همچنان مهجور است.
اما قطعا به معنای گام بزرگ جمهوری اسلامی در مهجوریتزدایی از قرآن و تحقق عینی آن است. قطعا به معنای غلط بودن این گزاره است که «اگر قرآن حذف شود، هیچ تغییری اتفاق نمیافتد».
گامهای آغازین تحقق قرآن در ساختارها، مثل فعالیت تمام انبیاء با «نفی طاغوت» آغاز میشود و جنبه سلبی دارد.
اگر در جنبهی ایجابی ضعفهایی وجود دارد و ساختارها و برنامهها به طور کامل براساس قرآن طراحی ایجابی نشدهاند، به معنای روی طاقچه بودن و خاک خوردن قرآن نیست.
البته بنده از موافقان و بینندگان پروپاقرص برنامه شیخ اسماعیل رمضانی بودم. ایشان همین که توانست بین موافقان و مخالفان خودش، بحث از جایگاه قرآن را باز کند، گام قابل توجهی در رفع مهجوریت قرآن برداشت.
اما گاهی برخی تعابیر را میشد دقیقتر استفاده کرد و برخی کلمات مطلق را ضمیمه به برخی قیود کرد تا موجب سوء برداشت مخاطب نشود.