فرصتها در گرو همافزایی
هادی مصریپور
انقلاب هوش مصنوعی، امروز چون موج خروشانی ادعا دارد همه عرصههای دانشی را درمینوردد؛ حوزه علمیه نیز خود را از امواج طوفانی آن نمیتواند مصون بداند. با نگاهی واقعبینانه به تلاشهای کنونی باید بگوییم ما همچنان در آغاز راهی پرفراز و نشیب و ناملایم قرار داریم.
خبرها حاکی است نهادهای مختلف حوزوی با اشتیاقی فوقالعاده به سمت تسلط بر هوش مصنوعی خیز برداشتهاند؛ اما واقعیت این است که گرچه هرکدام نیتها و انگیزههای خوبی دارند، اما به تنهایی همچون قایقی کوچک در اقیانوسی پرتلاطم هستند؛ چراکه هزینههای سرسامآور زیرساختهای هوش مصنوعی، همچون سدی محکم پیش روی آنها قرار دارد.
بحران منابع مالی لازم برای رقمزدن پروژهای که توانایی و ظرفیت پاسخدهی به عموم جامعه را داشته باشد، از یک سو، و لزوم برنامهریزی دقیق و هوشمندانهی تمامی نهادهای حوزوی از سوی دیگر باید دغدغهی همگان را به سمت یک مطالبهی جدی سوق دهد و آن، اینکه هیچ راه نجاتی جز همافزایی بین نهادهای حوزوی وجود ندارد.
مبادا به جای آنکه به شکلی کارآمد و هدفمند حرکت کنیم، هر نهاد حوزوی تلاشش رقابت با دیگری باشد؟!! این رویکرد، نهتنها بیتالمال محدود نهادهای حوزوی را هدر میدهد، بلکه فرصتهای طلایی را نیز از دسترس خارج میکند. اگر امروز گامهای بلند و هماهنگ برنداریم و یکدیگر را در فرصتها شریک نکنیم، فردا دیگر فرصتی برای جبران نداریم. پس زمان، در این میان، گرانبهاترین سرمایه است؛ حتی گرانبهاتر از بیتالمال.
راهحل روشن است: همگرایی به جای واگرایی. نهادهای حوزوی با ایجاد یک سرویس مرکزی پردازش هوش مصنوعی، داشتههای بسیار محدود خود را باید تجمیع کنند. تنها از این طریق میتوان به مرکزی قدرتمند در حوزه هوش مصنوعی دست یافت که توان حضور در عرصه ملی و انشاءالله در افقی بلندتر در عرصه جهانی را فراهم میکند.