مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

حجت الاسلام حسین زاده گفت: علامه حسن زاده مرید امام بود و فقر و نداری را تحمل کرد تا انقلاب و امام تضعیف نشود.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، مرحوم علامه حسن حسن زاده آملی از دانشمندان و مردان کمیاب علمی حوزه علمیه شنبه ۳ مهرماه به رحمت ایزدی پیوست؛ در پی درگذشت این عالم برجسته مراسم ترحیم و بزرگداشت آن مرحوم از سوی رهبر معظم انقلاب سه شنبه شب در مدرسه علمیه فیضیه با حضور جمعی از علمای حوزه علمیه قم و جمعی از علما و روحانیون مازندران برگزار شد.

حجت الاسلام حسن حسین زاده از شاگردان مرحوم علامه در مورد خصوصیات ایشان و حمایت ایشان از امام خمینی(قدس) خاطره ای نقل کردند که در ادامه می خوانید:

علامه حسن زاده کلاس دوم ابتدایی بود که مادرش را از دست داد و در ماه دوم حوزه علمیه بود که پدرش را نیز دست داد و دردناک آنکه پدر علامه یک شب در حجره مهمانش بود که صبح بعد از دنیا می رود؛ کودکی و نوجوانی او با داغ و سختی همراه بوده است و پس از ازدواج هم در جنب مدرسه سعادت با آیت الله جوادی آملی به صورت جدا در یک منزل زندگی می کردند.

از خود علامه شنیدم که در طول زندگی تحصیلی همان زمانی که در خانه مشترک زندگی می کرد در توصیف فقر و بی پولی خود می گوید که نمی توانست برای همسرش یک پیراهن خریداری کند که در همان دوران از طرف مدارس آیت الله شریعتمداری پیشنهاد تدریس فلسفه به ایشان می شود که در ازای هر درس هزار تومان به علامه هدیه و دستمزد بدهند؛ این مبلغ در پیش از انقلاب می توانست زندگی را به شدت متحول کند.

علامه این پیشنهاد را قبول نمی کند که من از علامه پرسیدم چرا؟ علامه گفت: اگر در مدارس آقای شریعتمداری تدریس فلسفه می کردم حاج آقا روح الله تضعیف می شد؛ چقدر مرید امام بود که فقر و نداری را تحمل کرد تا انقلاب و امام تضعیف نشود؛ علاقه زیاد ایشان به نظام و رهبری را شاهد بودم.

از خود علامه شنیدم که سال اول رهبری رهبر انقلاب صد میلیون تومان پول با یک ماشین پژو از طرف رهبری به ایشان هدیه داده شد که آقای محمدی گلپایگانی به قم آورد و اختیار این مبلغ را به علامه داد تا مؤسسه تأسیس کرده و کتاب چاپ کند؛ علامه فرمود ساعت ها اصرار کردند و من این لطف را قبول نکردم و بعد از اینکه نمایندگان رهبری رفتند من رو به خدا کردم و گفتم آن زمان که من می خواستم تو ندادی و حال که می دهی نیازی به این پول ها ندارم؛ به مقامی رسید که با خدا اینگونه معامله می کرد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">